مرور اعترافات كي رونداير و تاثير آن بر رسواييهاي فوتبال پايه انگلستان
لطفا بزن قدش!
علي بابازاده
«مثل يك كابوس بود؛ حتي نميتوانستم فرياد بزنم!» اين سخنان مليپوش سابق انگلستان، كي رون داير است كه اخيرا در ۳۹ سالگي بر زبان آورد و اعتراف كرد كه در كودكي توسط عموي تني خويش مورد آزار و اذيت قرار ميگرفته. سخنان او مربوط بهزماني است كه ۱۱ ساله بوده و در ايپسويچ زندگي ميكرده است. اين اولين و آخرين مرتبه از اعترافات رسواييهاي اخلاقي نيست و يقينا شخص آزار ديده با انجام اينصحبتها فقط بهدنبال يك مورد است و آن چيزي نيست جز آگاه كردن كودكان و والديني كه فرزند خود را به مدرسههاي فوتبال يا حتي اقوام نزديكشان ميسپارند. پيشتر اعترافات شجاعانهاي را از زبان بازيگر معروف هاليوود آنجليناجولي، عليه هاروي واينستاين، كارگردان سرشناس، يا گابي داگلاس، قهرمان المپيك عليه لرينصار، پزشك تيم ملي ژيمناستيك ايالات متحده شنيده بوديم؛ اين اعترافات فداكارانه بعدها مشخص كرد بيش از ۳۶۰ مورد آزار جنسي در ردههاي مختلفِ تيمهاي ملي ژيمناستيك انجام شده و طبعا كسي حاضر به صحبت كردن در مورد آنها نبوده است!
حالا بعد از رسواييهاي اخير، آموزشهاي فراواني در اين زمينه به مربيان تازهكار ارايه و خطقرمزهاي ورزش پايه برايشان مشخص ميشود؛ اينكه هيچگونه ارتباط لمسي نبايد بين شاگرد و مربي برقرار شود و تنها به «بزن قدش» بايد كفايت كرد. مربي حقندارد صفحات شاگردان خود را در فضاي مجازي دنبال كند و براي آنها پيغامهاي خصوصي بگذارد. مسلما از همين روست كه آمار شكايت عليهآزارهاي جنسي در كشورهاي پيشرفته زياد شده چرا كه موارد زيرمجموعه اينگونه آزار و اذيتها زياد است؛ خشونتهاي كلامي، متلكهاي شفاهي و حتينگاههاي غيرعادي هر كدامشان ميتوانند به منزله آزار كودك تلقي شوند و در صورت شكايت، شخص مربي مجرم شناخته خواهد شد. كارشناسان ميگويند در ۴ ليگ فوتبال انگلستان، آمار شكايات نسبت به ساليان اخير ۳۸درصد افزايش پيدا كرده؛ سال گذشته اندي وودوارد اعتراف كرد در كودكي توسط مربي خود مورد آزار قرار گرفته، ديويد وايت مربي خود بري برنل را رسوا كرد و مشخص شد كه او شاگردش وايت را در ۱۲ سالگي آزار رسانده و به ۹ سال حبس محكوم شد.
همچنين درك بل، بازيكن پيشين نيوكاسل افشا كرد قصد داشته جورج اورموند، مربي پيشينش را به دليل سواستفاده جنسي از ۱۲ تا ۱۶ سالگي با چاقو به قتل برساند اما وقتي به سراغش رفته در منزل نبوده است. با اين تفاسير بهراحتي ميتوان متوجه شد بالا رفتن آمار شكايات تنها بهدليل سختگيري بهموقع مسوولان ذيربط بوده؛ موج اعترافات به حدي گسترده شد كه اتحاديه فوتبال انگليس از بازيكنان حال و گذشته خواست با شمارهاي مخصوص تماس بگيرند و موارد را بهاطلاع اتحاديه برسانند كه حاصل آن بسيار تكاندهنده و غيرقابل باور بود. در يك هفته ۸۶۰ بار با اين شماره تماس حاصل شد و داستانهاي مشابهي از آزار و اذيت به «انجمن ملي پيشگيري از بدرفتاري با كودكان» گزارش شد.
داير، وودوارد، ديويد وايت و ساير آزار ديدهها بهجاي آنكه به اشتباه و از ترس آبرويشان موضوع را بپوشانند و آن را علني نكنند، با اين اقدامات و صحبتهاي شجاعانه، حساسيت و توجهات را بيشتر كردند تا نفرات ديگر قرباني اين موضوع نشوند. آمار اخير فوتبال انگلستان خبر از ۱۱۱ مورد نژادپرستي و كودك آزاري ميدهد كه ۶۴ مورد آن تنها در ليگبرتر و ۴۷ مورد آن در دستههاي پايينتر به وقوع پيوسته؛ در تحقيقات ارايه شده از سوي Kick It Out بيشترين موارد آزار به نژادپرستي اختصاص دارد و اينروزها همهميدانند كه حتي دستندادن به فردي با نژاد ديگر هم ميتواند جزو نژادپرستي بهحساب بيايد.
اين حجم از رسواييها و مشكلات در شرايطي رقم ميخورد كه مردم و مديران انگلستان، در سراسر اروپا رفتار نسبتا بهتري با مهاجران دارند و ليگهاي ورزشي اينكشور نيز به بهشت غير سفيدپوستان تشبيه ميشود.