مدد از ليدرهاي استاديومي
ابراهيم عمران
گويا اجازه وارد شدن بانوان ايراني به استاديومهاي ورزشي و به ويژه «فوتبال» بحث مناقشهانگيزي شده و طرفين ماجرا هر كدام ادله خاص خويش دارند كه اگر منصفانه نگريسته شود تا حدود زيادي اين برهانهاي عقلي و سياسي و اجتماعي درست است. حال كار به اين چراييها نداريم و از منظري ديگر ميخواهيم با نقبي كوتاه به اين موضوع اجازه دادن به زنان در ورزشگاهها بپردازيم كه در برخي رشتهها اجرايي هم شده همگان آگاهيم در سكوها، فوتبالدوستان به واسطه شور و هيجان «تخليه نشده» و عقدههاي فرو خفته اجتماعي و سياسي؛ برخي از اين سينه چاكان و ليدرهاي چند آتشه؛ سردمدار آن ميشوند تا واژگاني ركيك و دور از ادب اجتماعي بر زبان جاري شود كه متاسفانه از گذشته وجود داشته و تا به حال هم كشيده شده است. و شايد يكي از بزرگترين مخالفتهاي آناني كه حضور بانوان را برنميتابند همين آوازهاي ناموزون واژگاني باشد كه اگر به هر هواداري گفته شود تا با خانوادهاش بيايد؛ تا به اين بينزاكتي كلامي ميانديشد، پشيمان ميشود و عطاي حضور را به لقاي آن ميبخشد و باقي قضايا... ميماند ذكر اين نكته كه شايد بتوان از همين هواداران كه در دقايقي هواي دهانشان را ندارند، لوطيمنشانه خواهش كرد كه به واسطه حضور ناموسشان در ورزشگاهها، لختي درنگ كنند و به خود آيند كه تجربه نشان داده اين لوطيمنشيهاي رفتاري در اين گروه، وجود دارد و به شكلي اگر اين «دم فرو بستنها» در نهانشان، نضج نگرفته باشد؛ سردمداري دسته و گروهي را از اساس نميتوانند، عهدهدار باشند. شايد پربيراه نباشد اگر گفته شود با هماهنگي همين گندهليدرها، ميتوان اين مشكل را براي هميشه حل كرد. البته تكرار ميشود اگر فقط مشكل از همين ناحيه باشد. تاريخ و تجربه نشان داده آنجا كه حاكمان اجتماعي و سياسي در مواردي به توده مياني اجتماع اعتماد كرده و از آنان ياري و مدد خواسته در بزنگاههاي گوناگون، در بر همان پاشنهاي چرخيده كه مورد رضايت همگان بوده است. بزرگان هر محله و كوي و برزن در قديم و حال ميتوانند گواهي دهند كه اين بزرگان لوطيمسلك كه يدك كش واژه «لات» هم بودهاند در زمانهاي خاص، از برخي ناهنجاريهاي رفتاري و اجتماعي دوري ميجستهاند كه نشان از همان «امساكهاي رفتاري» ويژه آنان دارد. ميتوان و ميشود براي يك بار هم شده به اين گروه موجود در ورزشگاهها اعتماد كرد و عنان اختيار كامل به آنها داد و امنيت كلامي و رفتاري را از آنان خواستار شد؛ همان طور كه امنيت و ايمني را از گروهي ديگر... باور شود آنچنان سخت نيست حل اين مساله كه تا فيفا هم كشيده شده و براي جامعه ايران كه نصف آن از دختران و زنان هستند اين محروميت برداشته شود تا يكبار ديگر «باور عمومي» به نهادهاي كوچك اجتماعي، پذيرفته شود تا شايد از اين رهگذر دريچههاي ديگري باز شود و فضاي كمي نابهنجار ورزشگاهها هم تا حدودي اصلاح...