• ۱۴۰۳ شنبه ۲۵ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4052 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۶ اسفند

هاشمي به روايت هاشمي (41)

اگر از خوانندگان ثابت روزنامه باشيد مي دانيد كه به صورت دنباله‌دار، خاطرات ‌آيت‌الله هاشمي را در اين ستون چاپ كرده ايم و چاپ و انتشار قسمت‌هاي بعدي‌اش ادامه دارد. ‌آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در شماره قبلي به مسائلي درباره اتفاقات پانزده خرداد و ارتباط آن با دستگيري امام مي‌پردازد و به اين سوال پاسخ مي‌دهد روحانيوني كه در سال 42 نقش داشتند چه تفاوتي با روحانيون سال 57 داشتند. درشماره امروز آيت‌الله به علل مهاجرت علما به تهران پس از واقعه قيام 15 خرداد پرداخته است كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

مهاجرت علما به تهران چه نتايجي به دنبال داشت، قبل از اينكه برسيم به مهاجرت علما. آيا با موافقت رژيم بود؟

اين كه بگوييم مهاجرت با موافقت رژيم بود يك مقدار قضيه مبهم است. بعيد است اين نظر درست باشد. حالا در دو طرف قضيه مي‌توانست يك منفعت‌ها و يك ضررهايي براي رژيم و براي ما داشته باشد. يك طرف قضيه آدم فكر مي‌كند حالا اگر علما تو شهرهاي‌شان مي‌ماندند و آنجا مبارزه مي‌كردند سراسر كشور مبارزه مي‌شد، كار رژيم مشكل مي‌شد و در همين رابطه بگوييم اگر اينها مي‌آمدند تهران و اينجا زيرنظر رژيم بودند كنترل آنها آسان‌تر است و اين خاصيت‌هايي است كه از اين طرف براي رژيم حداكثر مي‌توانست داشته باشد. آن طرف قضيه، اينها اگر تو شهرهاي‌شان بودند و تنها بودند- آن موقع كه ما ارتباطات درستي نداشتيم كه- بعد از پانزده خرداد و ضربه خوردن شبكه هيات‌هاي موتلفه و بازداشت عناصر شناخته شده مبارزه كه تقريبا همه‌شان را در تهران و اينها گرفته بودند وحشتي هم كه به وجود آمده بود و شخص امام كه محور ارتباطات بود، بيت ايشان، ارتباطات در شهرستان‌ها به اين آساني نبود كه شما فكر مي‌كنيد كه مثلا مي‌شد توي فلان شهر ما مثلا كرمان يا يزد يا آنجا هر كسي خودش علم مستقلي را بردارد و مبارزه بكند اگر اينها در شهرهاي خودشان مانده بودند و تهران نمي‌آمدند و تهران هم كه رئوس روحانيت را بازداشت كرده بودند، تهران هم خاموش بود، قم هم خاموش بود كم وبيش، معلوم نبود كه آنها تو شهرهاي‌شان با نقص ارتباطات اقدامي مي‌كردند يا نه. اينكه اينها تهران آمدند و با هم بودند و بالاخره اين فكرها به هم رسيدند يك قدرتي بود. اينها رابطه‌شان را هم كه با شهرهاي‌شان حفظ كرده بودند. اين طور نبود كه مرجع فلان شهر كه آمده تهران آنجا كسي را نداشته باشد. آنجا مسجدش را داشت، كساني كه بودند ارتباط داشتند اگر دستوري مي‌خواست بدهد موثرتر هم بود. يعني اگر خودش تو شهرش بود به خاطر اينكه ساكت نشسته خيلي نمي‌پسنديدند ولي او با احتمال خطر آمده بود تهران، همين هجرت، اين يك روح مبارزه‌اي تو شهرش درست مي‌كرد. مسجد خالي او خودش يك نقطه حركتي براي مردم بود كه جاي خالي او را كه رفته براي نجات امام، خودش الهام‌بخش بود. بنابراين نبودن اينها در شهرها دليل خالي شدن شهرها نبود بلكه شهرها را به حركت درمي‌آورد. بودن اينها در تهران اگر بعضي‌هاي‌شان هم ضعف داشتند با نقاط قدرت ديگري، جبران مي‌شد. مسائل را اينها تو شهرها نمي‌فهميدند. اينجا كه آمدند رشد كردند. همين تو ملاقات‌ها، بالاخره آدم‌هاي روشني بودند مي‌رفتند تو اينها مسائل را روشن‌تر مي‌كردند، اين طوري بود. به علاوه خود اينكه جمعي‌ از شخصيت‌هاي كشور براي حمايت از امام در يك نقطه جمع شدند اين خيلي مهم بود. آمده بودند اينجا و نمي‌رفتند، مي‌گفتند بايد امام را نجات بدهيم. انعكاس اين در دنيا هم زياد بود. يك فرضي را شما مي‌توانيد بكنيد كه اگر اينها مي‌ماندند در شهرها تظاهرات مي‌كردند و شهرها را شلوغ مي‌كردند؛ چنين چيزي وقتي كه تهران خبري نبود يا قم خبري نبود مي‌شد؟ هميشه اين‌طوري بوده؛ توي مركز اگر مبارزه قوي نباشد توي بلاد يا نيست يا اصلا گم مي‌شود. اصلا اخبار آنجا كه منعكس نمي‌شود، به جايي تا بخواهد برسد قضيه تمام شده. من در كل فكر مي‌كنم كه اگر بنا بود بحث بكنيم به دو طرف آن خب، ما انتخاب مي‌كرديم مهاجرت را. حالا اگر رژيم هم بگويد، كسي بگويد او راضي بوده و سندي هم پيدا شده كه راضي بوده -اين اشتباه كرده- رژيم آن موقع كه راضي بوده حالا نمي‌خواهم بگويم همه اينها كه آمدند همه‌شان همين هستند. ممكن است تو اينها يك كساني بودند كه رژيم گفته بيايند براي اينكه اينجا نگذارند تصميمات چطور بشود. ممكن است فردي تو اينها اين جور باشد يا اگر هم رژيم نگفته، وقتي كه آمده اينجا به خاطر مسائلي كه با رژيم داشته اينجا خاصيت به نفع رژيم داشته باشد. ممكن است يك چنين مواردي بوده باشد ولي اصل مهاجرت يك كار مثبت و با ارزشي بود كه انجام شد. اين با آن يك مساله‌اي كه در زمان حضور امام تو قم، بعد از حادثه مدرسه فيضيه اتفاق افتاد كه آيت‌الله حكيم دعوت كرده بودند علما مهاجرت كنند به نجف، فرق دارد. نجف خارج از كشور بود. اينجا تهران بود و ارتباطات‌شان هم با شهرهاي‌شان قوي‌تر مي‌شد. نجف مي‌رفتند ديگر از صحنه بيرون مي‌رفتند. اين يك حركت بود در داخل كشور و حركت‌آفرين. پس بنابراين اصل مساله به نظرم اگر عاقلانه فكر كنيم بايد بگوييم كه برخلاف ميل رژيم بوده است. اگر هم رژيم روي مواردي يا روي كلش موافق بوده اشتباه كرده، اين به نفع رژيم نبود. اما نتايجي هم داشت اينجا. خب، اولا اينها حركت را حفظ كردند؛ اگر همه تو آن مراكزشان مي‌ماندند و ساكت، اين به معناي مردگي روحانيت بود. اينكه آمدند، اين حركتي بود كه مي‌شد انجام بشود. يعني حركت به شكل ديگري بود. ثانيا وسيله اتحادي بود. يعني هماهنگي روحانيت را تا حدود زيادي نشان داد. ثالثا نجات روحانيون بازداشتي و امام و اينها، تا حدود زيادي معلول حضور اينها بود. ما نمي‌دانيم اگر اينها نيامده بودند رژيم سفاكي نمي‌كرد و نسبت به بازداشتي‌ها سخت‌گيري بيشتر نمي‌كرد. چه بسا همه آنها را محاكمه مي‌كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون