• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۷ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 16 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۲۵ آبان

امتيازهاي فيرحي

غلامرضا ظريفيان پژوهشگر تاريخ اسلام

 

 


در اينجا مي‌خواهم از نداشتن‌هاي مرحوم دكتر فيرحي صحبت كنم كه موجب شده ايشان را از ديگران متمايز كند. يكي از اين نكات، «استاد فيرحي و نداشتن روحيه استعلايي و نخوت علمي است». عدم توجه به مقتضيات قدرت متمركز مي‌تواند انسان‌ها و سيستم‌هاي داراي قدرت را به ورطه خطرناك استبداد، خودكامگي، استعلا، استكبار و در نتيجه سيطره و استيلا بر مردم سوق دهد و تاريخ بشر مشحون از ظلم‌ها و ستم‌هاي ناشي از تمركز قدرت سياسي و استبداد است و علاوه بر اين، در بسياري از موارد، دانش فراوان و هوش سرشار نيز مي‌تواند آدمي را دچار تكبر، نخوت، تبختر و غرور كاذب كند.
استاد فيرحي به زعم بسياري از صاحب‌نظران حوزوي و دانشگاهي و به اعتبار ميراث علمي كه به جا گذاشته، نشان داده عرصه‌هاي مختلفي را مورد توجه فعاليت علمي خود قرار داده است، اما به لطف خداوند و تلاش، ممارست و مجاهده نفسي كه داشت، از منش استعلايي و نگاه از بالا به پايين داشتن، كاملا مبرا بود و اين نداشتن، خود فضيلت بزرگي براي ايشان محسوب مي‌شد و ايشان را متفاوت و متمايز مي‌كرد.
در مراوداتي كه با ايشان داشتيم، آنقدر اين تواضع، فروتني و نداشتن غرور در وجودشان وضوح داشت كه گاهي مخاطب فراموش مي‌كرد كه با انديشمندي عالم و آگاه روبرو شده است و اين منش غيراستعلايي، از يك عمق وجودي و هستي‌شناسانه برمي‌خاست.
نكته دوم اينكه، در بسياري از موارد ديده شده كه اهل دانش با ميزاني از اطلاعات و تتبع به يك نظريه و فرضيه غالب مي‌رسند و تلاش دارند تا فرضيه و نظريه خود را بر حقايق علمي تحميل كنند و گاه تا انتهاي عمر تمام يافته‌هاي خود را يك نظريه محسوب مي‌كنند و ديگران را نيز اسير اين نظريه مي‌كنند. اما يكي از ويژگي‌هاي نداشته مرحوم دكتر فيرحي همين مساله بود و با آزمون‌هاي متعددي بر گمانه‌هاي علمي خود به صورت پي‌درپي مي‌افزود و از اين رو خود را از سيطره نظريه‌هاي خودساخته فاقد استحكام علمي نجات مي‌داد.
فيرحي حقايق علمي را بر نظريه‌هاي مشكوك تحميل نمي‌كرد
فيرحي تلاش نمي‌كرد حقايق علمي را بر نظريه‌هاي مشكوك يا گمانه‌هاي علمي خود تحميل كند و اين امر به گشودگي بسيار در فهم مساله‌هايي شد كه استاد دغدغه‌هاي عميق درك آن را داشت و از اين‌رو در فهم آنچه امروز به نام ميراث وي مي‌شناسيم، در سير تطور و تلاش‌هاي ايشان در ۲۵ سال قبل وقوف داريم و بايد اين سير را در كنار هم قرار دهيم و اين گشودگي را در آراي او جست‌وجو كنيم.
مرحوم دكتر فيرحي يك انديشمند موحد و متخلق انضمامي بود و آنچه را كه قبول داشت و آنچه را كه قبول نمي‌كرد و وجدانش برنمي‌تابيد، در سيره عملي‌اش بروز و ظهور جدي داشت، لذا او همان‌طوركه با خودكامگي و استبداد از هر گونه‌اش در نظر مخالف بود، در عمل نيز در عرصه زيست فردي و اجتماعي و علمي، به‌ شدت اجتناب مي‌كرد، همچنان كه از ورود در نظريه‌هاي خودساخته كم‌پايه و دگماتيسم و جزميت‌هاي رايج احتراز مي‌كرد و اساس را بر كشف حقيقت و جست‌وجوي پيوسته آن و گفت‌وگوي سازنده قرار داده بود.
يكي از فضايل مرحوم دكتر فيرحي را بايد در نداشتن اشرافيت زيستي او بگوييم. او از تجارب سخت مسووليت، همراه با محروميت و فداكاري براي خانواده در نوجواني و جواني برخوردار بوده است و در قول و فعل مبرا از زيست‌جهان و سلوك اشرافي بود و از همه ابعاد محروميت‌ها در زندگي معيشتي و ابعاد فرهنگي و سياسي كه جامعه با آن روبرو بود، رنج مي‌برد و او از فضيلت نداشتن بي‌دردي و عافيت‌طلبي بهره‌مند و رنج متعالي مي‌برد و دغدغه‌هايش صرفا مربوط به حوزه فكري و نظري نمي‌شد و از رنج محروميت جامعه در ابعاد مختلف رنج متعالي مي‌برد.
بنابراين نداشته‌هاي فيرحي به اندازه داشته‌هايش او را براي ما متفاوت مي‌كند. عرايض خود را با اين اشعار سهراب سپهري پايان مي‌برم كه مي‌گفت «بزرگ بود و از اهالي امروز بود و با تمام افق‌هاي باز نسبت داشت و لحن آب و زمين را چه خوب مي‌فهميد، صدايش به شكل حزن پريشان واقعيت بود، هميشه رشته صحبت را به چفت آب گره مي‌زد، براي چيدن يك خوشه بشارت رفت، ولي نشد كه روبروي وضوح كبوتران بنشيند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها