فقيه حوزه عمومي
دكتر روحالله اسلامي
ضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه فردوسي مشهد
گروهي مترجماند و برخي گردآوريكننده و اندك پژوهشگراني صاحب انديشه و مولف هستند. غم بسيار و درد جامعه بايد داشت و شور و شعور وافي تا بتوان فكري نگاشت و بر جان اصحاب قلم خوش آيد. دكتر فيرحي از سنت برخاست و به سمت دانشگاه و عقلانيت جديد قدم گذاشت و انديشه او در حال شكوفايي كه وجود شريفش گرفتار ويروس جهانگير شد. نظام سنت قدمايي معمولا به راحتي به روششناسيهاي جديد كنار نميآيد و جز با جدالي سهمگين راهحلي براي گفتوگو و نقد ميان اين دو شكل نخواهد گرفت. سنت الهيات و ادبيات در ايران قدرت فراواني دارند و حاملان و مفسران استخوانداري كه حتي با تمام هجوم روشهاي جديد مدرن و پستمدرن به حاشيه نرفتهاند. دكتر فيرحي فقيه و استاد دانشگاهي بود كه ميان سنت قدمايي و روششناسيهاي جديد قرار گرفته بود و تلاش نظري و كنشگري اجتماعي فراواني انجام داد تا راهي به رهايي پيدا كند. او راه نجات را در حكومت قانون، حزب، دموكراسي، فقه پويا، عقلانيت و تقويت حوزه عمومي ميدانست و تلاش داشت تا سنت قدمايي را با مفاهيم جديد سياسي آشتي دهد.
دكتر فيرحي سعي ميكرد، روشهاي علمي جديد را به درون متون سنتي بكشاند. در كتاب نظام سياسي و دولت در اسلام از تئوري سيستمي استفاده كرد. سابقه نداشت فقيهان از روش و تئوريهاي جديد استفاده كنند اما دكتر فيرحي همه متون اساسي و سابقه حكومتداري اسلام را با چارچوب سيستمي بررسي كرد. در اين نظريه موضوعات قانون، شهروندان و جايگاه زنان را بررسي كرد و نشان داد كه تحول نظام سياسي و حكومت تا دوران معاصر چگونه بوده است. در پاياننامه خويش كه به بررسي رابطه قدرت و دانش پرداخته بود از نظريه پسامدرن و تبارشناسي فوكو بهره گرفت تا تحليل كند، مناسبات و شبكههاي قدرت چگونه متوني استبدادي و يك طرفه شكل داده است. رويكردي واسازانه جهت تحليل شريعتنامه و فلسفه در سده ميانه و اينكه ميراث اسلامي با توجه به مناسبات قدرت استبدادي شكل معرفتي يك طرفه و بستهاي داشته است. پاياننامه دكتر فيرحي به نام قدرت دانش و زندگي روزمره توسط نشر ني منتشر شد. بعدها علاقهمندي به فوكو متون حكومتمندي در فقه شيعي و انديشه سياسي اسلام را جهت داد و كتابهاي منظمي در مورد تكنولوژيهاي سياسي فقه شيعه با جريانهاي متفاوت دوره معاصر به نگارش درآورد.
دكتر فيرحي خستهناپذير بود و در كنار نوشتههاي زياد و پژوهشهاي مختلف از سير تحولات سياسي و فراخوانهاي شهروندي نيز غافل نبود. براي احزاب و نهادهاي مدني و حلقههاي فكري جلسات و سخنرانيهاي علمي و اعتقادي برگزار ميكرد. او سعي داشت علم و فقه را به ميان مردم ببرد و فرهيختهاي بود كه قبل از سخنراني مطالعات وسيعي انجام ميداد. سفرهاي زياد، شركت در مراسم و جلسات ارايه ديدگاه دكتر فيرحي را تبديل به انديشمندي اجتماعي و سياسي كرده بود. نظراتش را در جمعهاي مختلف ارايه ميداد و اهل جدل و نقد بود. به علت شرايط حكومت ديني و اقدامات چپ و راستي كه به نام دين انجام ميگرفت بايد نشان دهد كه راه علم و دانش از ايدئولوژي جداست و با آرامش و تواضع سوالها را پاسخ ميداد. همه دوستان و آشنايان جذب اخلاق، آرامش و ادب دكتر فيرحي ميشدند و با آنكه به علت حضور در حوزه عمومي در نقد و جدلهاي زيادي وارد شده بود اما رفتار انساني و روادارانهاي داشت. حوزه عمومي به معناي جايي كه افكار عمومي آنجا شكل ميگيرد و نخبگان انديشههاي مختلف را ارايه ميدهند براي دكتر فيرحي ارزش فراوان داشت و براي همين موضوع هميشه همراه مردم بود. تلاشهاي فكري و خستگيناپذير به همراه حضور موثر در جلسات و نشستهاي تخصصي دكتر فيرحي را تبديل به نخبهاي دانشگاهي اثربخش كرده بود. به باور اغلب دوستان و شاگردان و حتي منتقدان، دكتر فيرحي در حال رسيدن به بلوغ فكري براي ارايه نظريههاي جديد سياسي بود. كتاب، قلم و قدمهاي استوار و خستهناپذيري در ترسيم عقلانيت و حكومت قانون مندرج در فقه انجام داد و بسيار نابهنگام در سال بد سرشت كرونايي مرحوم شد.
كمتر پيش ميآيد فردي فقيه به معناي جستوجوگر دين و دانشگاهي به معناي دارا بودن روش و نظريه علمي همچنين كنشگر نخبه در حوزه عمومي باشد. دكتر فيرحي هر سه را با هم داشت و هميشه انديشه خود را در معرض نقد و بررسي قرار ميداد. با آنكه آكادميك و روشمند بود و مقاله علمي و كتاب تاليفي مينوشت اما از روزنامهها و مجلههاي شهروندي نيز غافل نبود و تلاش ميكرد به زبان ساده انديشه خود را براي شهروندان تبيين كند. دكتر فيرحي داراي پروژهاي بود كه ابتدا و انتها و قصد و هدف داشت. هدف او ارايه تفسيري عقلاني از دين بود و اينكه بتواند قانون، حزب، دموكراسي و مفاهيم جديد را در دين استخراج كند به خصوص در دوره معاصر خواهان نزديكي نص و عقل با يكديگر بود. از منظر دكتر فيرحي جريان اصلي انديشه سياسي در اسلام فقه و شريعتنامهها بودند و به باور او ايران بعد از اسلام دچار نوعي گسست معرفتشناسانه شده بود. دكتر فيرحي از انديشمندان عرب از عابد الجابري اثر گرفته بود و در ميان فقيهان معاصر طرفدار آيتالله ناييني بود. از جابري روششناسي پساساختارگراي فوكو و مجهز كردن نظريه تبارشناسي براي تحليل عقل اسلامي به خصوص مثلث عقيده، قبيله و غنيمت جنگي را استفاده كرد و از ناييني اجتهاد و حكومت قانون و ترسيم مشروطيت را گرفت. احياي اسلام و دفاع از عقلانيت براي ترسيم فقه به مثابه قانون بر اساس مصلحت عمومي پروژه دكتر فيرحي بود كه ناتمام باقي ماند.
ميتوان از منظر تئوريهاي مدرن علوم سياسي، نظريههاي ايران محور همچنين زاويه ديدهاي مختلف ديگر، انديشه و نظريههاي دكتر فيرحي را نقد و بررسي كرد. به خصوص رويكرد گسستمحور او به انديشه ملي ايران و قرائتهايي كه تحت تاثير جابري است، قابل نقد است. دكتر فيرحي به علت گشودگي اخلاق، رواداري و اعتقاد به نقد، داوطلبانه خود را در معرض بررسيهاي روشي و نظريهاي متفاوت قرار ميداد. لحن و سبك زندگي او سرشار از رواداري و ادب و تواضع بود و فقيهي بود كه ارزش نقد كردن و شكوه پژوهشگري را داشت. كرونا شخصيتهاي زيادي در رشتههاي مختلف را كنار زد اما پروژه فكري دكتر فيرحي هنوز در حال تكامل بود و تازه به دوران نظريهپردازي اصيل دست پيدا كرده بود. خداوند استاد عزيز دكتر فيرحي را با نيكان همراه كند و بهشت مينوي جايگاه ايشان باشد كه انساني فرهيخته و مسووليتپذير بودند.
Dr. Rohollah Eslami
Assistant Professor political science
Ferdowsi University of Mashhad