• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۰ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 17 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۳ دي

گفت‌وگوي «اعتماد» با مجيد انصاري، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام

درس مهم سردار ؛ ايران را براي همه ايرانيان بخواهيم

سال‌ها حضور در ادوار مختلف مجلس شوراي اسلامي و همچنين نقش‌آفريني در مجمع تشخيص مصلحت نظام كه طي اين سال‌هاي گذشته رقم خورده، كنار جايگاهي كه در مقاطعي در دولت داشته و البته زيست طولاني‌اش در فضاي سياسي ايران در قامت يك روحاني ميانه‌رو باعث شده كه كنار نگاه عميقي كه به مسائل گوناگون دارد، ارتباطاتي گسترده نيز با چهره‌هاي مختلف سياسي و نظامي داشته باشد. مجيد انصاري كه از كرماني‌هاي سياست ايراني است و از اين جهت، نزديك به قاسم سليماني معتقد است همين نگاه فراجناحي سردار است كه او را به اين جايگاه و محبوبيت رسانده است. نگاهي كه به تعبير انصاري، مصداق اين است كه ايران را براي همه ايرانيان بخواهيم!

   آقاي انصاري! مي‌گويند سردار سليماني نظامي بود اما در عين حال با مسائل حوزه ديپلماسي نيز آشنا بود و به همين دليل از او به عنوان چهره‌اي «ديپلماسي» كه از طريق نقش‌آفريني همزمان در «ميدان» دنبال مي‌كرد، ياد مي‌شود. تحليل شما از اين بحث چيست؟
در سمت و عنوان رسمي سردار سليماني نظامي بود و به عنواني يكي از سرداران عاليرتبه سپاه پاسداران و فرمانده سپاه قدس شناخته مي‌شد اما به هيچ‌وجه توانايي‌ها و نقش او محدود به نقش برجسته و توانايي‌هاي نظامي بالاي ايشان نبود. ايشان فردي جامع‌الاطراف بودند، داراي هوش بسيار بالا و تجربه بسيار گرانقدر و به خصوص توانايي فوق‌العاده در ديپلماسي كه بحق مي‌توان او را يكي از ديپلمات‌هاي ورزيده و صاحب سبك و نظر كشور به حساب آورد، همچنان كه در عرصه‌هاي ديگر هم ايشان از قابليت‌ها و توانايي‌هاي بالايي برخوردار بودند در زمينه ديپلماسي ايشان مقتضيات روابط بين‌الملل را خوب مي‌شناخت. جايگاه و نقش ايران در منطقه و جهان از يك سو و پيچيدگي‌هاي منحصر به فرد خاورميانه و كشورهاي منطقه را مي‌دانستند. با اهداف دشمنان و كشورهاي فرا سرزميني و حضورشان در خليج فارس و منطقه به خوبي آشنايي داشتند. نقش مخرب رژيم صهيونيستي و اسراييل با ارتباطات خاصي كه اين رژيم با قدرت‌هاي جهاني از يكسو و برخي از كشورهاي منطقه از سوي دارد، مطلع بودند. شيوه كار‌ها و دولت تروريست‌پرور را مي‌دانستند. 
   با اين حساب نقش سردار سليماني را در تامين امنيت مرزهاي ايران و نيز ايجاد ثبات و آرامش داخلي چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ 
در واقع در تجربه نظامي و مستشاري كه داشتند، چه در افغانستان در دوران اول حاكميت طالبان و القاعده و در دوران اشغال افغانستان توسط نيروهاي امريكايي و چندمليتي و نيز حضور مستشاري كه در عراق داشتند و در سوريه، در كنار حضور مستشاري و نظامي، خود به خود، مراودات و ارتباطاتي كه در سطوح عالي مسوولان اين كشورها و گروه‌هاي موثر، به خصوص سياستمداران و وزارت خارجه كشورها داشتند، براي ارايه نظرات مستشاري و به تبع آن ارتباط تنگاتنگي كه نقش و مسووليت ايشان به عنوان فرمانده سپاه قدس، در كشورهاي منطقه با ديپلماسي رسمي كشور و وزارت امور خارجه داشت، ارتباطات مستمر و طولاني بين ايشان و وزراي خارجه كشور‌هاي مختلف به خصوص با دكتر ظريف در ۸ سال مسووليتي كه دكتر ظريف داشتند، درجلسات كارشناسي تبادل نظر و تعاملي كه شكل گرفته بود، در نهايت موجب شده بود كه سردار سليماني در ميدان ديپلماسي، به خودي خود، صاحب نظر و سبك شود و از اين رهگذر، خدمات متقابلي را هم دستگاه ديپلماسي به سردار سليماني در ميدان و در عرصه نظامي داشتند از حيث مشاوره و تبادل نظر و هم خدمات بسيار ارزشمندي را در پشتيباني از ديپلماسي و ديپلمات‌هاي كشور ايفا كردند و مي‌توان گفت يكي از نيروهاي موثر در پيشبرد اهداف كشور به حساب مي‌آمدند.
  بعضي ناظران معتقدند سردار سليماني به عنوان چهره‌اي فراجناحي، عملا از هردو جناح سياسي حمايت مي‌كرد و اين ويژگي را به عنوان نكته‌اي مهم در نگاه او به مسائل سياست داخلي عنوان مي‌كنند؛ نظر شما در اين رابطه چيست و اين ويژگي را به‌خصوص در شرايط كنوني چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
از آن‌جا كه سردار سليماني از پشتوانه داخلي برخوردار بودند، به لحاظ خط‌مشي سياسي كه داشتند، مورد حمايت همه گروه‌ها بودند و مورداعتماد كامل رهبري انقلاب در دولت بودند، طبعا از قدرت كافي براي رايزني‌هاي ديپلماتيك هم برخوردار بودند. سفرهايي كه به روسيه وديگر كشورها براي مذاكره و تبادل نظر داشتند در حد يك ديپلمات برجسته مورد پذيرش بودند و ديدگاه‌هاي ايشان مورد احترام و توجه و دقت بود.نقش حاج قاسم در ديپلماسي كشور، در كنار نقش نظامي ايشان نقش اثرگذار و ماندگاري بود.
سردار سليماني شاخص‌هاي پاسداري واقعي را به‌شدت ارتقا دادند و در عالي‌ترين جايگاه بايسته خود، تصويري از يك پاسدار مردمي و موفق و يك فرمانده مقتدر و در عين حال محبوب‌القلوب مردم را به نمايش گذاشتند و اين جز در سايه سعه‌صدر ايشان و درك و هوش بالاي ايشان از اينكه اگر بخواهند موفق شوند چه به عنوان يك فرد درنيروهاي مسلح يا يك كل در اين جريان، به اين واقعيت با تمام وجود پي برده بودند كه نقطه اقتدار نيروهاي مسلح، ارتباط مستقيمي با ميزان محبوبيت آنها در آحاد مردم دارد و محبوبيت در ميان اقشارمردم حاصل نمي‌شود مگر با وسعت نظر و نگاه برابر به شهروندان كشور. لذا در ديدگاه سردار سليماني، به هر ميزان كه در برابر دشمنان محكم، قاطع و شكست‌ناپذير و انقلابي بودند، در برابر مردم داخل كشور نهايت تواضع و دلسوزي و مهرباني را داشتند.
واقعا ايشان يك شخصيت فراجناحي داشتند و به هيچ عنوان نگاه حزبي و گروهي و گرايش‌هاي خاص و محدود و تنگ‌نگرانه را نه در ديدگاه خود و نه در رفتار خود داشتند. ايشان برخورد برادرانه وناصحانه و دلسوزانه و متواضعانه بود و اين ارتباط را از دوران جنگ كه بدنه بسيج با مردم به عنوان فرمانده سپاه ثارالله داشتند و بعدها در سمت‌هاي ديگر نظامي با تمام مسوولان كشور و استان ومسوولان مختلف در همه دولت‌ها و دوران‌ها حفظ مي‌كردند و به گونه‌اي كه مسوولان ايشان را از خود و پشتيبان خود مي‌دانستند.
مردم ايشان را برادري متواضع در ميان خود مي‌ديدند و در كرمان و عموم استان‌ها حاج قاسم را يك چهره نظامي نمي‌شناختند بلكه او را  يك برادر فوق‌العاده دلسوز و حاضر در همه صحنه‌ها؛ زلزله، سيل و مشكلات ديگر مي‌دانستند. ايشان بي‌قرار بودند و در بطن مردم و با مردم و ازمردم بودند. در برابر مسائل خانواده شهدا و با تواضع و دلسوزي خود را مسوول مي‌دانست. خود را برادر و سرپرست فرزندان شهدا مي‌دانست و تا زماني كه تا انتها پيگيري و حل نشود آن را رها نمي‌كرد.
در كشمكش‌هاي سياسي در كشور يا جناح‌بندي‌هاي انتخاباتي ايشان هيچگاه در عرصه‌هاي انتخاباتي ورود نكرد و از فرد ياجرياني حمايت نكرد.
حمايت كلي ايشان از انقلاب خط امام و رهبري بود و با همه اطراف به جريان‌هاي سياسي ارتباط بسيار صميمي داشت. حتي در مقاطعي كه مشكلاتي در كشور پيش آمد بين برخي از فعالين سياسي چه در استان چه در سطح ملي‌، ايشان وساطت مي‌كرد براي حل مشكلات آنها در همان اوضاعي كه مشكل داشتند يا بازداشت بودند، به ملاقات آنهامي‌رفتند و اينگونه نبود كه بگويند خاتمه يافته و آنها آن طرف خط و ما اين طرف بعضا در بين خانواده شهدا ممكن بود براي فردي مشكلي پيش آيد. از قبيل مسائل مربوط به دادگاه، فكر نمي‌كرد درباره اين موضوع يافرد خاصي كه مشكلي پيش آمده در جرايم عادي يا در مسائل سياسي خود را دخيل مي‌كرد و در جهت رفع آنها مي‌كوشيد و تلاش او اين بود كه اين اختلاف پيش آمده ميان جناح‌هاي سياسي را كم كند.
   و درنهايت احيانا خاطره‌اي از سردار سليماني نداريد كه بيانش در شرايط كنوني تاثيرگذار باشد؟
 من در دو ملاقاتي كه در سال منتهي به شهادت سردار، در خدمت ايشان داشتم، به ياد دارم كه سردار در هر دو ملاقات ابراز نگراني مي‌كرد از فاصله‌اي كه بين دو جناح عمده كشور ايجاد شده و انگار نوعي اختلاف و تقابل وجود دارد و ايشان حتي درصدد بود درخصوص مسائلي كه پس از سال ۸۸ پيش آمد، وساطت كنند و دنبال طرح و برنامه‌اي بودند كه بتوانند اين موضوع را به سامان رسانده و حل و فصل كند. به همين دليل هم با آقاي جهانگيري در اين زمينه گفت‌وگوهايي داشتند كه خود آقاي جهانگيري بارها گفته‌اند و مي‌توانند بيشتر توضيح دهند. اما در دو جلسه كه با ايشان داشتم، شاهد بوديم كه چطور از دغدغه‌شان مي‌گفتند و هم راهكار مي‌دادند كه اختلافات به نزديكي بينجامد و همه براي منافع ملي با هم همكاري كنند.
غير از جريانات سياسي، سردار سليماني نسبت‌به مسائل اجتماعي نيز همچون مسائل سياسي، نگاهي متعالي داشته و در مباحث ديني و مذهبي نيز هرگز نگاهي كه قائل بر تفاوت و جدايي مذاهب باشد، نداشتند. لذا در سيستان و بلوچستان و جنوب كرمان و نقاط مختلف، او را به عنوان برادري دلسوز مي‌شناختند. حتي ايشان نسبت به اقليت‌هاي ديني و مذهبي كشور و شهداي آنها احترام خاصي قائل بود. در جريانات برون‌مرزي هم بنابر گفته رهبري كه ديروز فرمودند، ملي‌ترين سردار ملي و همچنين اسلامي‌ترين سردار امت اسلامي بودند.
در عراق نيز ديديم كه ايشان را حمايت كردند از ظلمي كه بر آنها رفته بود، رفع شر داعش براي ايشان مساله اصلي بود و براي او مهم نبود كه آن منطقه كه داعش اشغال كرده منطقه شيعه‌نشين است يا سني‌نشين! چه در سوريه يا در لبنان و عراق ديگر مناطق كه ايشان به عنوان يك قهرمان مبارزه با تروريسم و جان بر كف در خط مقدم حضورداشت. رمز محبوبيت ايشان در بين ملت‌هاي منطقه و آزادي‌خواهان جهان، ديد وسيع ايشان است. فكر مي‌كنم واقعا بايد مديران و مسوولان ما، به‌خصوص عزيزان‌مان در نيروهاي مسلح در سپاه، ارتش و بسيج و چه در نيروي انتظامي از حاج‌قاسم اين درس را بگيرند كه رمز موفقيت و محبوبيت در درجه اول در ايمان و اخلاص است و در درجه دوم همراهي با مردم و احترام به تمام آنها و ايران را براي همه ايرانيان خواستن و در خدمت همه بودن است. اين درس بزرگي است كه مي‌توان از سردار گرفت و به آن عمل كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها