• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5006 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱ شهريور

ظهور مجدد طالبان

حسين مسعودنيا

تهاجم شوروي به افغانستان در اواخر دهه 1970، كمك‌هاي مالي عربستان‌سعودي، حمايت مالي و نظامي امريكا به همراه بستر مساعد در پاكستان زمينه را براي ظهور نيروهاي جهادي براي مقابله با نيروهاي متجاوز شوروي در افغانستان فراهم كرد. اين نيروهاي جهادي پس ‌از يك دهه مبارزه توانستند به‌ دنبال تصميم گورباچف، رهبر وقت شوروي، مبني ‌بر خروج نيروهايش از افغانستان قدرت را در اين كشور به دست گيرند اما همان‌طوركه انتظار مي‌رفت خروج نيروهاي شوروي از افغانستان آغازي براي شروع جنگ داخلي ميان گروه‌هاي جهادي براي كسب قدرت و تشكيل دولت بود. پيامد اين وضعيت رواج هرج‌ومرج و بي‌نظمي براي جامعه افغان بود. در چنين فضايي بود كه در سال1996 به‌يك‌باره در محيط سياسي افغانستان نام طالبان مطرح شد. طالبان، طلبه‌هايي بودند كه در مدارس ديني در پاكستان، متعلق به دولت عربستان سعودي و تحت حمايت مالي اين كشور، تحصيل ‌كرده و در واقع خود شعبه‌اي از القاعده بودند كه اكنون با شعار احياي نظم و پايان هرج‌ومرج در افغانستان اعلام موجوديت و شروع به مبارزه كردند. آماده بودن محيط داخلي افغانستان از نظر فكري، سياسي و مذهبي براي طالبان همراه با پيامدهاي هرج‌ومرج ناشي از جنگ‌هاي داخلي در اين كشور به همراه كمك‌هاي عربستان‌سعودي، امارات متحده عربي و ارتش پاكستان به‌ويژه بخش اطلاعات آن، ‌اي اس‌آي و مهم‌تر از همه چراغ سبز امريكا زمينه را براي به قدرت رسيدن طالبان در افغانستان پس‌ از فتح كابل در سال 1996 فراهم كرد. دوران پنج‌ساله حكومت طالبان در افغانستان نماد تحجر، خشونت، آزار و اذيت زنان و مخالفت با هرگونه تجدد و نوگرايي بود. 

حادثه يازده سپتامبر 2001 و حمله به برج‌هاي دوقلو و ساختمان وزارت دفاع امريكا سبب آغاز دوران جديدي در تاريخ سياست جهان و خاورميانه گرديد. مهم‌ترين پيامد آن تصميم امريكا مبني‌بر مبارزه با تروريسم در منطقه خاورميانه بود؛ سياستي كه منجر به حمله به عراق و افغانستان شد. در عراق ديكتاتوري صدام‌حسين سقوط و در افغانستان هم نيروهاي مجاهد شمال و مخالف طالبان با حمايت امريكا توانستند دولت طالبان را ساقط و دولت انتقالي تشكيل دهند. بدين‌ترتيب دوران جديدي در افغانستان فرارسيد. ازاين‌پس آرزوي بسياري از افغان‌ها تشكيل دولت وحدت ملي در افغانستان و آغاز دوران جديدي در افغانستان توام با نظم و امنيت بود. اگرچه اقداماتي در اين جهت صورت گرفت و پيامدهاي مثبتي نيز به‌ دنبال داشت‌‌؛ اما خيلي زود مشخص شد كه ‌خود امريكا هم علاقه‌مند به پايان بحران افغانستان و حذف طالبان نيست بلكه درصدد است با حفظ آنها به‌صورت نيم‌بند در صورت ضرورت از آنها مجددا در افغانستان استفاده كند. از زمان تبليغات رياست‌جمهوري ترامپ برخي دولتمردان امريكا بحث خروج نيروهاي امريكايي از افغانستان را مطرح و پس از به قدرت رسيدن ترامپ اين سياست به صورت جدي در دستور كار قرار گرفت تا اينكه بالاخره در دولت بايدن عملياتي شد. خروج نيروهاي امريكايي فرصت مناسبي در اختيار طالبان در افغانستان قرار داد تا در اندك زماني كمتر از دو هفته بر تمامي افغانستان مسلط شده و با ورود به كابل رييس‌جمهور افغانستان، اشرف غني را ناگزير به فرار از اين كشور كرده و با ورود به ارگ رياست‌جمهوري افغانستان پرچم اين كشور را پايين كشيده و آغاز دوران جديد امارت اسلامي طالبان بر اين كشور را اعلام كنند. بدين‌ترتيب پس ‌از دو دهه دوري از قدرت، طالبان مجددا در آستانه تشكيل دولت جديد در افغانستان قرار دارد اما دوران جديد حضور طالبان در صحنه سياسي افغانستان با دوره قبل يك تفاوت ماهوي دارد و آن اينكه اين‌بار طالبان سعي مي‌كند تا خود را نه يك قدرت هواخواه اقدامات متحجرانه و سركوبگرانه بلكه در تلاش است تا خود را به عنوان نيروي حافظ صلح و امنيت در داخل و صحنه جهاني معرفي كند. به‌ نظر مي‌رسد اين تحول رفتاري در طالبان پيامد تجربه تلخ آنها از دوره قبل و تلاش براي جلب افكار عمومي در صحنه بين‌المللي باشد. 
اهداف امريكا: تشكيل يك كانون بحران جديد در كنار مرزهاي جمهوري اسلامي ايران 2- فروش سلاح در منطقه 3- فراهم‌سازي بستر براي تداوم حضور امريكا در منطقه به بهانه مقابله با تروريسم 4 - فراهم‌سازي بستر براي شكل‌گيري جنگ نيابتي ديگر عليه ايران 5- فراهم‌سازي بستر براي گسترش تفكر سلفي- تكفيري به عنوان رقيب اصلي گفتمان شيعي انقلاب اسلامي در افغانستان 6- محدودسازي نفوذ سياسي، معنوي، اقتصادي و فرهنگي ايران در افغانستان. اما به ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران در قبال اين تحول بايد نمره قبولي داد چرا كه پس ‌از آگاهي از حوادث افغانستان و رصد تحولات ميداني و ديپلماتيك، به‌‌رغم انتقاد برخي گروه‌ها در داخل، باب مذاكره با طالبان را گشود و اين مهم سبب شد تا نه‌تنها طالبان در جريان اشغال شهرها و مراكز ولايات اين كشور برخلاف دهه 1990 به مراكز ديپلماتيك ايران تعرضي نكند بلكه به‌صورت مستقيم و غيرمستقيم به ايران اطمينان بدهند كه به‌دنبال حفظ روابط با ايران است؛  اما در خصوص علت پيروزي سريع طالبان در افغانستان نگارنده چند عامل را دخيل مي‌داند:
 1-دولت حاضر در افغانستان دولت وحدت ملي در افغانستان نبود 2- شكاف نخبگاني در حاكميت 3- عدم وفاداري ارتش 4- مدرنيزاسيون سريع 5- بخش زيادي از جامعه افغانستان از نظر قومي و مذهبي به طالبان وابسته‌اند چراكه طالبان نماينده‌ قوم پشتون به حساب مي‌آيند 6- از نظر فرهنگ سياسي، كشورهاي خاورميانه دولت‌هاي اقتدارگرا را بر دموكراسي ترجيح مي‌دهند 7- دولت‌هاي به‌قدرت‌رسيده در افغانستان در دوران پسا طالبان در ايجاد وحدت ملي و برقراري نظم موفق نبوده‌اند 8- حمايت قدرت‌هاي منطقه‌اي همراه با نقش قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي به‌خصوص امريكا در حمايت از طالبان 
اما پيامدهاي به قدرت رسيدن طالبان براي جمهوري اسلامي ايران از چند بعد مي‌تواند ايجاد چالش كند: 1- شكل‌گيري كانون جديد بحران در مرزهاي شرقي ايران 2- طالبان با اعلام امارت اسلامي در افغانستان مي‌تواند از نظر ايدئولوژيك به رقيب براي ايران تبديل گردد 3- در صورت انتقال بقاياي داعش به افغانستان اين كشور مي‌تواند به يك كانون بحران جديد براي صدور تروريسم‌هاي سلفي- تكفيري به داخل ايران تبديل گردد 4- مهاجرت تعداد زيادي از افغان‌ها مجدد به ايران كه اين مهم براي جامعه ايران در شرايط فعلي از نظر اقتصادي و بهداشتي خطرآفرين است 6- تجربه گذشته حكومت طالبان بيانگر رشد كشت مواد مخدر از سوي اين گروه در افغانستان و گسترش صادرات آن است 7- يكي از بازارهاي اصلي اقتصادي ايران در دوران تحريم بازار افغانستان بوده است. به قدرت رسيدن طالبان حداقل مي‌تواند اين مهم را در كوتاه‌مدت با چالش مواجه كند 8- به قدرت رسيدن طالبان در افغانستان مي‌تواند مجددا زمينه رقابت برداشت‌هاي مختلف سياسي از اسلام را در غرب آسيا احيا كند و اين سبب افزايش ناامني و واگرايي در غرب آسيا مي‌گردد 9- تبديل افغانستان به كانون رقابت دولت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي. علي‌ايحال با توجه به شرايط كنوني، جمهوري اسلامي ايران بايد به قدرت رسيدن مجدد طالبان را در افغانستان به عنوان يك واقعيت پذيرفته و با اتخاذ راهكارهاي مناسب سعي در حفظ حداكثري منافع ملي جمهوري اسلامي ايران از نظر سياسي و اقتصادي امنيتي و فرهنگي كند. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون