ايران براي كدام ايراني؟
نمايندهاي كه از مهاجرت ايرانيان علاقهمند به موسيقي گفته بود، از ديگر نمايندگان خواست با «هر خبرنگاري» مصاحبه نكنند
يك نماينده ديگر گفت معترضان قطعا معلم نيستند
يك نماينده مجلس بهتازگي در اظهارنظري جنجالي از منع واردات برخي كالاها همچون آلات موسيقي دفاع كرده و با تاكيد بر اينكه «بنده صلاح نميدانم اين لوازم به كشور وارد شود»، گفته است: «اگر افرادي كه به دنبال آلات موسيقي يا اميال شخصي خودشان هستند، كشورهاي ديگر هستند، ميتوانند از ايران بروند.» سيدكاظم موسوي كه در حال حاضر كرسي نايبرييسي كميسيون اقتصادي مجلس را نيز در اختيار دارد، البته در ادامه، وقتي با انتقاد گسترده افكار عمومي مواجه شد، با انتشار ويديويي كمي سخنانش را تلطيف كرد اما هم در آن توضيحات ويديويي و هم در تذكري كه ديروز در جريان نشست علني مجلس و در واكنش به انتقاد يكي از مجريان تلويزيون نسبت به اظهارات جنجالياش ايراد كرد، جملاتي را بر زبان آورد كه اگر نگوييم به نحوي تكرار همان مواضع عجيب درخصوص مهاجرت ايرانيان درصورت علاقه به موسيقي بود، بايد اين حقيقت تلخ را باور كنيم كه نگاه اين نماينده اصولگرا به ملت و شهروندان ايراني، نگاهي است كاملا سياسي، آنهم به معناي سياست جناحي و گفتماني! نگرش و ديدگاهي خاص به مفهوم «ملت» و «شهروند ايراني» كه اگرچه اين چهره نزديك به جبهه پايداري ظاهرا در رد آن نطق و اظهارنظر ميكند و ميخواهد بگويد كه نگاهش به ملت، نگاهي حذفي براساس سلايق و تعلقات جناحي نيست اما هربار كه كلامي در توضيح آن جمله عجيب و بحثانگيز به زبان ميآورد، ناخودآگاه همان ديدگاه حذفي درباره شهروندان را تكرار ميكند. موسوي پيش از اين در ويديويي كه ظاهرا با اين هدف تهيه و توليد شده كه انتصاب آن جملات عجيب را به خود رد كند، بيتوجه به آنچه درخصوص عموم شهروندان ايراني به زبان آورده، صرفا از هنرمندان پوزش خواست و در عين حال، حاضر به پذيرش مسووليت تمام گفتههايش نيز نشد و تاكيد كرد كه صحبتهايش توسط خبرنگار تحريف شده است. موضعي كه ديروز هم بار ديگر درحالي تكرار شد كه بنا داشت در يك تذكر شفاهي نسبت به انتقادي كه اينبار ازسوي مجري شبكه پنجم سيماي جمهوري اسلامي عنوان شد، گلايه كند. اين نماينده نزديك به جبهه پايداري در مجلس يازدهم كه مدعي است خبرنگار پايگاه خبري- تحليلي ديدبان ايران كه آن مصاحبه جنجالي را منتشر كرد، صحبتهايش را «تحريف» كرده، بيآنكه بگويد كدام بخش از سخنانش تحريف شده و همچنين بدون اشاره به اينكه آيا به واقع كلامي درباره لزوم مهاجرت ايرانيان علاقهمند به موسيقي به زبان آورده يا نه، پيش از تكرار اينكه «در آن مصاحبه صحبتهايم را تحريف كردند»، خطاب به ديگر نمايندگان مجلس گفت: «بنده ميخواهم به اتفاقي كه چند روز گذشته برايم پيش آمد، اشاره كنم و از همكاران خواهش كنم با هر خبرنگاري مصاحبه نكنيم!» درست همانطوركه پيش از اين و در بخشي از همان اظهاراتي كه حالا ناگزير به توضيحات چندباره دربارهشان شده، دست به نوعي تفكيك و دستهبندي ميان شهروندان ايراني زده و با اعمال نگاه و سلايق جناحي و گفتمانياش درباره آنان، عملا خواستار مهاجرت گروهي شده بود كه بهزعم او، شايسته زندگي در محدوده مرزهاي جغرافيايي ايران نيستند؛ آنهم با متر و معياري عجيب، مبتني بر ميزان علاقهمندي شهروندان به موسيقي و اشتغال يا عدم اشتغال به اين هنر فاخر و كهن. موسوي با بيان اينكه «براي هنرمندان احترام قائلم و از همه آنها پوزش ميطلبم اما تعجبم از صداوسيما است»، گفت: «شب گذشته مجري شبكه ۵ صداوسيما در حق بنده مطالبي را گفتند كه اي كاش تحقيق ميكردند.» او كه مدعي است «در اين موضوع مظلوم واقع شده»، از رييس صداوسيما خواست كه «در اين موضوع ورود كند؛ چرا كه نهتنها به بنده، بلكه به كل مجلس توهين شده است!» اين در حالي بود كه محمد دلاوري، مجري شبكه 5 سيماي جمهوري اسلامي در واكنش به آنچه موسوي در آن گفتوگوي جنجالي درباره لزوم خروج ايرانيان علاقهمند به موسيقي به زبان آورده بود، گفته «ما به چه حقي براي مردم تعيين تكليف ميكنيم؟ مگر سرود ملي ما را با دبه زدهاند؟ آن كسي بايد برود كه بين مردم تفرقه مياندازد.»
همين چند جمله مجري تلويزيون اما درحالي منجر به واكنش موسوي در صحن علني مجلس شد كه به نظر ميرسد او هنوز به درستي نميداند آنچه در آن مصاحبه گفته، چرا نادرست است و حتي مجري صداوسيما هم معتقد است كه ميتواند منجر به دودستگي و تفرقه ميان ملت شود. چه آنكه او نهتنها از عموم ملت عذرخواهي نكرده و ميپندارد سخنانش بهدليل ضديتي كه با موسيقي داشته، صرفا اهانت به هنرمندان و جامعه موسيقي است، بلكه در هر نوبت با كلام و تعابيري جديد، همان نگاه به ملت را تكرار كرده و اگر ابتدا به نحوي دست به تفكيك شهروندان زده و گفته بود كه ايرانيان علاقهمند به موسيقي ميتوانند به ديگر كشورها مهاجرت كنند، در ادامه باز با همان نگاه و رويكرد، خبرنگاران را به دو دسته خوب و بد تقسيم كرده و جالب آنكه اين ديدگاه حذفي را بيپروا در صحن علني مجلس به ديگر نمايندگان نيز پيشنهاد كرده تا به گفته او، «با هر خبرنگاري مصاحبه نكنند!» اظهاراتي كه پايگاه خبري ديدبان ايران را كه منبع نخست اظهارات موسوي بود، به واكنش واداشت و درنتيجه عصر ديروز اقدام به انتشار فايل صوتي مصاحبهاي كرد كه موسوي مدعي است تحريف شده است!
اين مشكل اما آنگاه جديتر و البته خطرناكتر خواهد بود كه بدانيم چنين نگرشي ابدا منحصر به همين يك نماينده مجلس شوراي اسلامي نيست و نهتنها مصاديق و نمونههايي متعددي را در خاطر داريم كه نشان ميدهد بعضي از ديگر مسوولان نيز با چنين نگرشي با ملت مواجه ميشوند، بلكه حتي در ميان نمايندگان مجلس - كه به موجب قانون اساسي، در قامت وكيل ملت، موظف به پيگيري حقوق تمامي شهروندان ايران هستند - اگرچه اندك و انگشتشمار اما هستند نمايندگاني كه با نگرشي مشابه به جامعه مينگرند. چنانكه همين ديروز در خبرها به نقل از يك نماينده عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، جملهاي مشابه، اينبار درباره معلمان منتشر شده و عجيب آنكه اين نماينده مجلس در گفتوگوي مختصر خود با خبرنگار اعتماد نيز آن جمله را به زبان آورده است. احمدحسين فلاحي كه ازقضا به لحاظ گفتماني و گرايش جناحي به سيدكاظم موسوي نزديك و شبيه است و همچون او، ازجمله نمايندگان منتسب به جريان پايداري، ديروز وقتي درمورد آخرين وضعيت تجمع اعتراضي معلمان مورد پرسش قرار گرفت، در واكنش به پرسشي درخصوص اقدامات احتمالي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس براي آزادي چند معلم و فعال صنفي فرهنگيان كه طي روزهاي گذشته بازداشت شدهاند، اگرچه ابتدا گفته «از اينكه معلمي بازداشت شده يا نه، خبر ندارم» اما در ادامه با اشاره به شعارهايي كه به گفته او در برخي تجمعها ازجمله تجمع روز دوشنبه معلمان مقابل ساختمان مجلس سر داده شده، گفته است: «اين افراد از نظر ما، قطعا معلم نيستند!»
همزمان اما درحالي مواضعي عجيب درباره مهاجرت ايرانيان علاقهمند به موسيقي به ديگر كشورها ازسوي يك نماينده مجلس مطرح شده كه دوشنبه همين هفته رييس قوه قضاييه در سخناني از لزوم بازگشت ايرانيان خارج از كشور به وطنشان سخن گفته و اين موضع پيش از اين هم بهدفعات ازسوي مقامات ارشد نظام تكرار شده است. غلامحسين محسني اژهاي كه در گردهمايي روساي نمايندگيهاي جمهوري اسلامي ايران در كشورهاي همسايه سخنراني ميكرد، در بخشي از اين سخنان با اشاره به موضوع ايرانيان مقيم خارج از كشور گفته است: «ايرانيان بسياري خارج از كشور هستند كه به وطن خود تعلقخاطر داشته و تمايل دارند كه به وطن بازگشته و اينجا سرمايهگذاري كنند يا مراودات خود را با زادگاهشان افزايش دهند.» رييس قوه قضاييه با تاكيد بر اينكه بازگشت ايرانيان خارج از كشور به وطن، «امري بسيار سودمند و فاقد ضرر است»، فراتر از اين گفته است: «اعتقاد ما بر اين است كه حتي آن دسته از افرادي كه خارج از كشور بوده و احيانا داراي مشكلاتي نيز هستند، مشكلاتشان به لحاظ سياسي، حقوقي و قضايي غيرقابل حل نيست.»
موضع رييس قوه قضاييه و انتقاد گسترده از اظهارات موسوي و مواضع مشابه او نشان از آن دارد كه با طيفي خاص از نيروهاي سياسي مواجهيم كه البته در اقليتند و حتي بسياري از اصولگرايان هم ديدگاهشان را به مسائل مختلف نادرست ميدانند و به همين دليل نيز آشكارا از آنان فاصله گرفته و سعي ميكنند از همراهي جناحي و سياسي با آنان خودداري كنند، اما بههرحال اين طيف خاص فعالند و مهمتر آنكه بعيد نيست علت تكرار اين مواضع بيشتر ناآگاهي از عواقب و معناي مستتر در اين دست مواضع باشد و اگر از هركدام از آنان در اين باره سوال شود كه آيا به عنوان مثال قائل به تكثر ديدگاههاي سياسي و فرهنگي شهروندان هستيد، به احتمال قريب به يقين با پاسخ مثبت مواجه ميشويم. هرچند واقعيت آن است كه ناآگاهي از عواقب و معاني مستتر در اين دست اظهارات و مواضع، رافع مسووليت گوينده و صاحب اين مواضع نبوده و بهخصوص باتوجه به آنكه اين نيروهاي سياسي درحال حاضر از جايگاه نمايندگي مجلس اظهارنظر و اعلامموضع ميكنند، لازم است در بيان مواضع و اعلام نظراتشان بيش از اين دقت كنند.