وحيد اشتري، فعال رسانهاي و عضو جنبش عدالتخواه
در گفتوگوي ويديويي با «اعتمادآنلاين»:
جريان عدالتخواهي با پدركشي شكل گرفت
سيما پروانهگهر
ادعاي نابجايي نيست اگر عدالت را يكي از اصليترين مفاهيم بشر طي دورههاي مختلف بدانيم، از آن زمان كه ارسطو آن را برترين فضيلت بشر دانست تا سالهاي بعد كه حتي در ايدئولوژيهاي مذهبي نيز از اين مفهوم استفاده شد. عدالت مختص يك مرز خاص هم نيست. با اين وجود، به نظر ميرسد در طول چهار دهه عمر جمهوري اسلامي بارها از واژه عدالت در جريانهاي سياسي مختلف استفاده شده است. دهه ۸۰ اما شاهد بروز و ظهور جرياني بود كه علاوه بر اينكه شعار عدالت ميداد نام عدالتخواهي را نيز براي خود انتخاب كرده بود، جرياني كه طي سالهاي فعاليت هرگز در چارچوب كامل جريان چپ و راست جمهوري اسلامي قرار نگرفت، با اين وجود به شخصيتهاي مختلف در اين دو جريان منتسب ميشد. حالا اما جريان عدالتخواه در نخستين سال دولت سيدابراهيم رييسي رفتارهاي تازهاي از خود نشان ميدهد و به نظر ميرسد به دنبال تعاريف سياسي تازهاي نيز براي خود هست. من سيما پروانهگهر هستم و ميهمان اين قسمت از برنامه «پاراگراف» اعتمادآنلاين آقاي وحيد اشتري از چهرههاي اصلي جريان عدالتخواه است.
آقاي اشتري! اگر اجازه بدهيد بحث را شروع كنيم در رابطه با ريشه جرياني كه شما يكي از چهرههاي شاخص آن هستيد. اگر بخواهيم جريانهاي سياسي را در جمهوري اسلامي مرور كنيم، به نظر ميآيد جريان عدالتخواه در هيچيك از دستهبنديهاي كلان چپ و راست يا اصلاحطلبي و اصولگرايي قرار نميگيرد. اگرچه رگ و ريشههاي جريان عدالتخواهي به افراد مختلفي نسبت داده ميشود، به نظر ميرسد شروع اين جريان از دهه ۸۰ است. با وجود اين، اسامي مختلفي در اين جريان مطرح ميشوند اما امروز اين اسامي نه نفي ميشوند و نه تاييد ميشوند. اگر بخواهم خيلي صريح بپرسم، [سوال] اين است كه شما كه هستيد و از كجا آمدهايد؟
ما از كف دانشگاه آمديم. وقتي در مورد جريان عدالتخواه حرف ميزنيم در مورد يك جريان دانشجويي صحبت ميكنيم كه متولد اوايل دهه ۸۰ است و از آن زمان [تاكنون] در سال ۱۴۰۱ كه ما با هم صحبت ميكنيم در اعتراض به فضايي كه اواخر دوم خرداد- شايد اواخر دولت دوم آقاي خاتمي- ايجاد شد، به اين دليل كه مساله توسعه سياسي خيلي جدي بود و همچنين مساله بيعدالتي و تبعيض و عدالت اجتماعي در ادبيات فضاي سياسي ما خيلي كمرنگ بود، جريان عدالتخواه شكل گرفت و شكلگيري جريان عدالتخواهي مصادف شد با فتح اصولگرايان از مجلس هفتم و شوراهاي دوم و بعد هم رياستجمهوري و از همان ابتدا فاصله جريان عدالتخواه با جرياني كه در نهادهاي مختلف مستقر ميشود به نام اصولگرايي...
آخر چهرههايي مثل برادران جليلي، مثل آقاي سعيد جليلي، وحيد جليلي و آقاي سعيد زيباكلام هستند كه شما منتسب به اين چهرهها هستيد.
بالاخره وقتي در مورد تطور جريان عدالتخواه صحبت ميكنيم كه در دهه ۸۰ شكل گرفته با تعدادي از اساتيد و چهرهها شكل گرفته است و در دهه ۸۰ شايد آسيبشناسياي كه از نظام حكمراني داشت به اين بلوغي كه الان داريم در موردش صحبت ميكنيم نرسيده بود. ۲۰ سال گذشته است. آن زمان چهرههاي شاخصي كه بالاخره عدالتخواهي با آنها شناخته ميشده است آقاي افروغ بودند، آقاي حسن سبحاني و آقاي تركشدوز اگر معرف حضورتان باشد و آقاي وحيد جليلي، اما آقاي سعيد جليلي آن موقع هيچوقت جزو اساتيد عدالتخواهي نبودند...
پس هسته اوليه وامدار اين چهرههاست؟
بله، با اين چهرهها شكل گرفته است.
در جريان عدالتخواه پسران عليه پدران شوريدند؟
اصلا عدالتخواهي با پدركشي شكل گرفته است. اساسا هويت اين جريان با پدركشي بوده است. عدالتخواهي در دهه ۸۰... بالاخره اين اتمسفر، اتمسفري است كه در فضاي بسيج و تشكلهاي اينچنيني بودند و همان زمان با يك پدركشي جدي شكل ميگيرد و بسيج و جريان راست و اصولگرايي پدران معنوي داشته است و دارد و اينها همان موقع شكل گرفت و اين پدركشي هم دايما در جريان عدالتخواهي وجود دارد.
نميترسيد كه خودتان هم به مرور قرباني اين چرخه شويد؟
ببينيد، جريان زنده و جرياني كه فكر ميكند و حرف ميزند اساسا وامدار كسي نميماند؛ يعني جرياني كه فكر ميكند و توليد ادبيات ميكند و دارد جلو ميرود و اينها، اما جرياني كه در ركود است و زايش ندارد تا ابد وامدار است و يك پدر معنوي دارد تا ابد و بالاخره اين يك مقولهاي است در علوم اجتماعي كه اگر بخواهم ادبياتش را بسازم شامل دو كليدواژه است؛ مثلا جرياني كه نسبت به گذشته يك استمراري دارد و نسبت به گذشته يك انقطاعي دارد.
خطوط قرمز هم در اين دو دهه خيلي تغيير كرده است...
بله. استمرار به اين معني كه نسبت به گذشته يك همبستگيهايي دارد و يكسري چيزهايي را حفظ ميكند و يكسري انقطاعهايي دارد و هيچ ابا و تعارفي هم ندارد كه در اين مورد حرف بزند كه بگويد من نسبت به گذشته خودم يك بازشناسي دارم و از اين جهت يك جريان جديد محسوب ميشود چون با اين حوزههايش خداحافظي كردهام. و البته يك استمراري هم دارم كه هنوز بخشهايي هم از آن ريشهها وجود دارد كه آنهم ميتواند توضيح دهد كه چه چيزهايي هستند. به اين جهت اين پدركشي را بد نميدانم؛ به اين معني كه اين بازشناسي انتقادي دايما بايد به خودش و چهرهها و اساتيدش برسد و توليد حرف و فكر داشته باشد و جلو برود و وامدار باقي نماند. من فكر ميكنم اين تفاوت جدي جريان عدالتخواهي با جريانات سياسياي است كه در كشور وجود دارد؛ مثلا در اصولگرايان بعضا در ليستهاي انتخاباتيشان آدمهايي از دهه ۶۰ وجود داشتهاند و وجود دارند و به محض اينكه بميرند از ليست بيرون ميروند و تا وقتي كه زنده هستند در ليست هستند. مثلا ليست اصولگراها- نميخواهم نام ببرم- زياد هستند و برخي هم مرحوم شدهاند و اينها تا آخرين دورهاي كه زنده بودند در ليست بودند و بعضي حتي كارهاي شخصيشان را هم نميتوانستند انجام دهند و مشكل حافظه پيدا كرده بودند ولي در ليست اصولگرايان بودند. اصلاحطلبان هم اين مورد را زياد دارند و پدر معنوي اينچنيني زياد دارند. اصلا يكسري از وزارتخانهها به نام افرادي تا ابد سند خورده است.
دغدغههايي از دهه ۸۰ داشتهايد كه تا به امروز كه چهار دولت گذشته هنوز رفع نشده؟
بله، رفع نشده.
در بحث سياسي چطور؟ فكر نميكنيد تغييراتي داشتهايد؟ فكر نميكنيد خطوط قرمز جريان جديد عدالتخواه در بستر توييتر خيلي متفاوت با خطوط قرمزي است كه قبلا بود؟
حتما هست.
ادبيات جريان عدالتخواهي جديد است...
حتما ادبيات جديدي است. حتما در تطور اين ادبيات جديد شكل گرفته است. شايد در ۱۰، ۱۵ سال گذشته وقتي انتخابات را آسيبشناسي ميكردند و نهايتا در مورد شفافيتهاي هزينه انتخابات و در مورد نزديك نشدن به باندهاي ثروت و قدرت و امثالهم ميگفتند با ادبياتي كه الان در مورد آن حرف ميزنند حتما متفاوت است و اين در تطور شكل گرفته است.
در مورد اخير در رابطه با سفر خانواده آقاي قاليباف و صحبتي كه شما كرديد جايي نبود كه [اين خبر] كار نشود و موضوعي نبود كه در رابطه با اين مساله [به آن] پرداخته نشود. اگر يك چهره ديگر اين كار را ميكرد، برداشت من اين است كه شايد برخورد تندتري ميشد.
برخورد تندتر...
اما الان شما آزاد هستيد و ما در خدمت شما هستيم.
[ميخندد] شما لطف داريد. در اين موضوعات اينچنيني كه ميفرماييد مقولههاي فساد و از اين جنس با موضوعاتي كه پيش از اين گفتم فرق ميكند. در موضوعاتي از اين قبيل نهايت برخوردي كه ميتوانند بكنند را با ما هم ميكنند؛ يعني بابت اين موضوعات هم مساله دادگاه و شكايت و... صورت ميگيرد. به اين دليل كه اين موضوعات عمدتا خيلي مستند و مستدل هستند خيلي حكم سنگيني نميشود بريد. مثلا من خودم حكم چهار سال حبس تعليقي هم دارم، ولي خب آقاي قاليباف اصلا روي شكايت كردن در اين مورد (مساله سيسموني) را ندارد؛ مثلا چه موضوعي را ميخواهد انكار كند؟ چه چيزي را تكذيب كند؟ پسفردا يك سخنراني مثل آقاي طائب ميآيد و ميگويد كه اينها اصلا در قالب ماموريت به سوريه رفته بودند و از سوريه به تركيه رفتند و من هم بليتها را منتشر ميكنم كه چرا دروغ ميگوييد؟! سوريه به تركيه اصلا پرواز ندارد و اينها مستقيما از تهران به تركيه رفتند و... موضوع آنقدر مستند و مستدل است كه يك فعال رسانهاي هم هفته بعد جزييات را ميگويد كه ۱۹ عدد چمدان داشتهاند. اخيرا من با يك نماينده مجلس صحبت ميكردم چون تماس گرفته بود و ميگفت شما بيخيال اين موضوع شويد، آقاي قاليباف ميخواهد سخنراني كند و از مردم عذرخواهي كند و اگر امكان دارد، شما هم ديگر ادامه ندهيد. من هم گفتم شما ميدانيد جزييات دقيق اين مساله چه بوده است؟ گفتند، بله من خودم هم پيگيري كردم و پرسوجو كردم و من خودم فكر ميكردم كه ۳۰۰ يا ۴۰۰ كيلو بار داشتند ولي ايشان گفتند كه ۲۹۴ كيلو تگ بارشان بوده است و ۲۵ كيلو بار مجاز بوده و ۲۹۴ كيلو بار خانم آقاي قاليباف بوده است. ميخواهم بگويم اين مساله پنهاني نيست كه ما بخواهيم افشاگري كنيم.
البته پسرشان به نوعي...
نه، خيلي بد بود. دروغ بود ديگر. گفت گناه نابخشودني و اشتباه كردهاند و آقاي قاليباف مخالف بودهاند... البته بزرگنماييهايي درباره آن سفر شده است و... يعني چه بزرگنمايي شده است؟! يعني مثلا تعداد روز كمتري از تور تركيه رفته بودند.
شما هم به آقاي سعيد جليلي منتسب هستيد و هم جبهه پايداري...
هم به جبهه پايداري و هم به بدهكاران بانكي...
هم به دولت آقاي رييسي...
بله، هم به دولت آقاي رييسي... آخر اينها خودشان با يكديگر دعوا دارند. اينكه من به همه اينها همزمان وصل هستم پديده عجيبي است.
يك دليل آن اين نيست كه خود عدالتخواهان اين سالها سعي نكردهاند خودشان را شفاف كنند؟ يعني مطابق يك تعبيري كه حالا من قبلا از خودتان شنيدهام ترجيح ميداديد به صورت شبح عالم سياست ايران باقي بمانيد؟
ما اساسا يك فهمي از خودمان داريم (البته در حوزه سيسموني موضوع متفاوت است؛ شما وخانوادهتان رفتند سيسموني خريدهاند) حالا اين فضاي داخلي و بدهكاران بانكي يك بحث بود و بحث ديگر كه در يكي دوتا از سايتهاي امنيتي وابسته به سپاه هستند نوشته بودند كه ميت تركيه، سازمان اطلاعاتي تركيه پشت اين موضوع قرار دارد. خب، شما خانوادهتان رفتند از خارج از كشور سيسموني خريدند، بياييد جلوي دوربين. اصلا اين در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست؛ اعضاي خانواده رفتهاند يك كاري انجام دادهاند، يا خانواده بايد عذرخواهي كنند يا شما بايد به عنوان مقام رسمي سياسياي كه اعضاي خانوادهاش رفتهاند از مردم عذرخواهي كنيد. اينكه آن اعضاي خانواده و اين مقام سياسي هم نه و يك عضو ديگر خانواده كه به او ارتباطي ندارد؛ يعني پسر خانواده، يعني پسر آقاي قاليباف ميآيد و عذرخواهي ميكند، او كيست و چه جايگاهي دارد كه عذرخواهي كند. شما بيا پشت تريبون و به مردم بگو كه ببخشيد و اشتباه كردم يا بگو خانوادهام به من ارتباطي ندارند يا هر چيزي، فقط يك توضيحي به مردم بدهيد و يك بار با مردم حرف بزنيد و اين را بپذيريد كه اشتباه كردهايد. اما ببينيد جبهه پايداري، حاج قاسم، دفتر رييسجمهور و نهادهاي امنيتي خودشان همديگر را متهم ميكنند كه يك جريان امنيتي كثيف اين كار را كرده است. همه همديگر را محكوم ميكنند و همديگر را متهم كردند براي اينكه آقاي قاليباف از مردم عذرخواهي نكند. بالاخره اين اركان سياست در كشور، دفتر رييسجمهور و داماد آن، جبهه پايداري و جليلي و حاج قاسم و سوريه و... همه را خرج ميكنيم براي اينكه اين اتفاق بخشي از سبك زندگي آن شخص است و ما هم ساليان سال است كه اين موضوع را داريم ميگوييم نه اينكه اين خبط و گناه نابخشودني باشد. اين سبك رياكاري با مردم و ادا درآوردن با چفيه جلوي مردم و در خفا زندگي ديگري داشتن مختص آقاي قاليباف است و من هم در چندين سخنراني گفتهام...
فقط مختص ايشان است؟
در ميان اصولگرايان نماد اين سبك ايشان است. [اين بخش از گفتوگو قابل انتشار نيست] آقاي روحاني يا آقاي جهانگيري اگر خانوادهشان به سفر خارجي بروند يا خريد خارجي داشته باشند اصلا ابايي ندارند از اينكه بيايند و اين مساله را بگويند؛ يعني سبك زندگيشان اصلا قابل مخفي كردن از مردم نيست. منزل آقاي روحاني در خيابان ثارالله ولنجك است. خانه و زندگياي كه دارد و اساسا [اهل] اداي چيزي را درآوردن نيست. آقاي قاليباف است كه همزمان در اردوي جهادي به عنوان فرمانده جهادي در حال سخنراني با چفيه درباره زندگي جهادي است و همان زمان خانوادهاش در تركيه هستند و معلوم ميشود در حين سخنراني در اردوي جهادي خانواده در حال خريد سيسموني در تركيه بودهاند.
يك انتقادي كه بخشي از بدنه و چهرههاي جريان اصولگرا از شما دارند اين است كه شما خيلي ساده به بعضي افراد پيله كردهايد؛ مثلا به آقاي قاليباف پيله كردهايد كه البته توضيح داديد بر اساس برداشتي كه از نقش ايشان و فعاليتهاي ايشان داريد اين كار را ميكنيد. اما وقتي مرور ميكنيم، ميبينيم شما مخالف فساد هستيد و مدعي هستيد كه آقاي قاليباف با چفيه خلاف چيزي كه شعار ميدهد عمل ميكند. اما نميبينيم مثلا در اين سالها شما نقد جدياي به آقاي لاريجاني داشته باشيد در حالي كه آقاي لاريجاني از درون جريان اصولگرايي خيلي مورد انتقاد قرار ميگيرد كه دنبالهرو گفتمان اشرافي بوده است. يا حتي نميبينيم كه نقدهاي جدي به چهرههاي اصلاحطلب داشته باشيد.
كدام لاريجاني را شما فرموديد؟
برادران لاريجاني. مشخصا شخص علي لاريجاني.
ما در دوران دانشجويي همان حدود سال ۸۸ و ۸۹ كه فضاي سياسي خيلي ملتهب بود يك دعوا و انتقاد جدي به مجلس اصولگرايان و رأس مجلس داشتيم و همه هم پروندههاي...
آن زمان شما ذيل تنشهاي آقاي احمدينژاد با آقاي لاريجاني تعريف ميشديد...
خير. در مقولههاي زيادي در همان سالها ما پرونده داشتيم و محكوم هم شديم. انتقادها به مقوله دانشگاه آزاد و اتفاقاتي كه رخ داد و پروندههايي كه براي فعالان دانشجويي ساخته شد به دليل نقدهاي تند و تيزي [بود] كه به آقاي علي لاريجاني شد. بعد هم برخوردهايي كه آقاي آملي لاريجاني انجام ميداد [اين بخش از گفتوگو قابل انتشار نيست] و همين بزرگواراني كه يا خود كشانده شدند يا محكوم شدند مثل آقاي قاضي منصوري و بيژن قاسمزاده آنجا نشسته بودند و فقط ما را فلهاي ميبردند و ميآوردند و محكوم ميكردند. در اين بازه درگيريهاي ما با برادران لاريجاني مربوط به آن سالهاست. بعد هم كه ديگر آقاي احمدينژاد در سپهر سياسي كشور نبوده است از سال ۹۲ و ۹۳؛ انتقاد جريان عدالتخواه از آقاي آملي لاريجاني و محكوم شدن بچههاي عدالتخواه در سالهاي ۹۲ و ۹۳ به خاطر نقد تند و تيز از ساختار قوه قضاييه [بود] كه چند مرتبه از مساله ساختوساز حوزه علميه ايشان تا مسائل ديگر مورد نقد جنبش قرار گرفتهاند و بعد هم اين سالهاي اخير موضوع لواسان و كلاك و آقاي طبري كه متاسفانه در حاكميت اجماعي صورت گرفت كه در نهايت همهچيز را بر سر آقاي طبري بريزند و اينكه آقاي آملي را تبرئه كنند و ايشان هم بروند و چيزي بنويسند و اعلام برائت كنند كه آقاي طبري امالفساد قوه قضاييه بوده است و دامن آقاي آملي از تمام اين موضوعات پاك است. در اين مورد در رسانهها و صداوسيما و ميان نهادهاي امنيتي اجماعي صورت گرفت كه تمامي مسائل را بر گردن آقاي طبري بيندازند و آقاي آملي به هيچ كجا پاسخي ندهد. اين مسائل همگي متعلق به ما بود و در فضايي كه ما ايجاد كرديم رخ داد.
حامي آقاي رييسي نبوديد در انتخابات؟
خير. عدالتخواهان و به ويژه چهرههاي شاخص كه مطلقا نبودند. در بدنه و پايين را نميدانم و نميشود چون حزب نيست اجماع كرد يا بيانيهاي در حمايت از كسي داد. ولي خوب ميدانم كه عمدتا نگاه انتقادي جدي به آقاي رييسي داشتند .
قبول داريد كه جريان تندي هستيد؟
بله. در نقد ساختار قوه قضاييه و نقد به فساد در كشور حتما خيلي متفاوت با جريانهاي سياسي كشور هستيم. يعني خيلي تند و صريح حرف ميزنيم.
به اين دليل كه چند بار اسم آقاي قاليباف را در اين برنامه آورديم من ميخواستم بگويم كه اولا اگر بخواهند پاسخ بدهند ما در خدمتشان هستيم يا اگر بخواهند مناظرهاي با آقاي اشتري داشته باشند در برنامه پاراگراف از اين موضوع استقبال ميكنيم. فرصت پاسخگويي براي ايشان و تيم رسانهاي ايشان محفوظ است.
ايشان نه هيچوقت ميآيند با شما گفتوگو كنند و نه با من وارد مناظره ميشوند. خيلي بخواهند كاري كنند، ميروند شكايت ميكنند و شما فقط جلوي دوربين بفرماييد كه هر وقت خواستند بروند شكايت كنند تشريف ببرند دادسراي رسانه و آنجا هم منتظر ايشان نشستهاند. ايشان معمولا شكايت ميكنند و اخيرا هم كه ديگر شكايت نميكنند چون شكايت زياد كردهاند و به اين دليل كه موضوعات قابل دفاعي هم نيستند منع تعقيب ميخورد. در قضيه سيسموني هم ما يك هفته ۱۰ روزي داشتيم در مورد اين سفر و جزيياتش در رسانهها صحبت ميكرديم و اين بنده خدا نه ميتوانست شكايتي يا كاري انجام دهد. يك نماينده مجلس قبلي- آقاي ايمنآبادي- آمدند و انگار شبكههاي ماهوارهاي را ديده بودند و گفتند كه اينها رفتهاند يك واحد آپارتمان خريدهاند در تركيه كه موثق هم نيست و منبعي ندارد و صبح روز بعد آقاي قاليباف خوشحال رفتند و از ايشان شكايت كردند؛ يعني يك موضوع فرعي كه اصلا ارتباطي به سفر و سيسموني ندارد ايشان رفت شكايت كرد. از اين جهت كه چيزي براي دفاع براي ايشان باقي نمانده است. وقتي فايل صوتي فرمانده سپاه و معاون سپاه بيرون ميآيد كه در حال صحبت در مورد گم شدن هشت هزار ميليارد پول هستند- اين ديگر مسالهاي نيست كه شما بگوييد رسانههاي بيگانه و بيبيسي و منوتو و عدالتخواران ميگويند- يك فايل صوتي بيرون ميآيد و در جامعه پخش ميشود كه فرمانده سپاه و معاونش دارند در مورد هشت هزار ميليارد پولي كه در دوره ايشان گم شده است حرف ميزنند و بعد هم طرف مقابل ميگويد كه سندسازي كرده است. آورده است جلوي مسجد كه از من امضا بگيرد و من امضا نكردهام. وضعيت اينگونه است. ايشان بروند از چه كسي شكايت كنند؟ چه چيزي را ميخواهند تكذيب كنند؟ يك زماني وحيد اشتري توييت ميكند ميگويند اين عدالتخواران بدون سند يك چيزي گفتهاند. [اما] اينجا ديگر فرمانده سپاه در يك جلسه و محفلي با يكديگر در مورد چند هزار ميليارد پولي كه در زمان ايشان گم شده صحبت ميكنند و هلدينگ ياس فقط يكي از پروندههاي آقاي قاليباف است. يكي دوتا نيستند. ديگر شما ميخواهيد به مردم چه توضيحي بدهيد و ميخواهيد گردن چه كسي بيندازيد؟ استكبار جهاني، نفوذ، ليبرالها؟ خيالتان راحت نه آقاي قاليباف خدمت شما ميرسد نه با ما مناظره ميكند و نه به جايي جواب ميدهد و نه از جايي عذرخواهي ميكند؛ هيچ، در حال زندگي است و الحمدالله نهادهاي امنيتي و بقيه همگي سفت ايستادهاند تا ايشان را در رأس كشور نگه دارند. و نه ايشان هيچوقت ردصلاحيت ميشوند. هيچ اتفاقي نميافتد... فقط هر بار كه اين مسائل رسانهاي ميشود اطرافيان يك پروپاگاندايي درست ميكنند كه نميدانم نهادهاي امنيتي هستند و.... معلوم نيست كدام نهاد امنيتي در كشور است كه بخواهد آقاي قاليباف را بدنام كند؟ به اين دليل كه نهادهاي امنيتي اگر دنبال بدنام كردن كسي بودند كه طرف نميرود در رأس مجلس بنشيند. هزار جور استعلام ميگيرند.
ما پيشنهاد اين گفتوگو را كه ميتوانيم بدهيم.
آقاي قاليباف اصلا در يك جايگاهي هستند كه با كسي گفتوگو نميكنند.
متن و ويديوي كامل اين گفتوگو را ميتوانيد در پايگاه خبري- تحليلي اعتماد آنلاين ببينيد