قضاوت
مردم
جعفر گلابي
ملتها دير قضاوت ميكنند ولي زود قضاوت خود را به اجرا ميگذارند. راجع به وسعت اعتراضات و تعداد معترضان مهر و آبان تاكنون عددهايي گفته شده است ولي هنوز يك برآورد دقيق از آن صورت نگرفته است. آقاي حداد عادل بدون ذكر ماخذ و منبع، شمار معترضان را حدود 200 هزار نفر اعلام كرد كه البته به نظر نميسد اين عدد دقيق بوده، با گستردگي ناآراميها در شهرهاي مختلف همخواني داشته باشد، اما خبرگزاري ايسنا از قول رييس نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاهها اعلام كرد در يك نظرسنجي انجام شده، ۱۰ درصد مردم اغتشاشها و ۵۵ درصد اعتراضات را تاييد كردهاند. از اين مقدار ۸۳ درصد اصلا در اين اعتراضات شركت نكردهاند ولي با اين وجود معترضند. از اين افراد ۶۰ درصد مسائل اقتصادي و معيشتي را دليل اين اعتراضها دانستهاند و همچنين بيش از۲۰ درصد فساد اداري و اصلاح ساختار آن را بيان كردهاند. اگر اين نظرسنجي را بپذيريم و معيار تحليل خود قرار بدهيم درواقع تودههاي مردم احتمالا در مواجهه با اعتراضات به شدت درگيري ذهني پيدا كرده مرتبا اوضاع را سبك و سنگين ميكنند. خطاها و اشتباهات در تصميمها ازسوي مسوولان و خصوصا اظهارات ناسنجيده صاحبان تريبون و خشونتهاي عملي و لساني رفته رفته اثرات زيادي متوجه ذهن و دل مردم ميكند و حتي امكان دارد در اين مواقع تبليغات پرحجم شبكههاي خارجي بر اين تاثير بيفزايد، اما به نظر ميرسد مهمتر از همه دلايل پيدا و پنهان عدم پيوستن 83درصد از مردم به اعتراضات با وجود همه سختيها و ناكارآمديها كه فشار اصلياش متوجه اقشار مختلف است و همين معنا معترضشان ميكند اميد به بهبود وضعيت كنوني بدون هزينههاي سنگين است. هر چند تلاشهاي بسيار و بعضا مشكوكي در زايل كردن اميد مردم مشاهده ميشود ولي بازهم گويي مردم چشم انتظار تغييرات مثبت و رسيدن به حقوق خود از راههاي كاملا مسالمتآميز و قانوني و آرام هستند.
جامعه ما از انقلاب مشروطه تاكنون تجربههاي گرانسنگي اندوخته است و اوضاع كشورهاي منطقه را دقيقا زيرنظر دارد. به زبان ساده احتمالا اين ترس آگاهانه را دارند كه امكان گسستن شيرازه امور وجود دارد و زمان تصميمهاي هيجاني نيست، چراكه در اين صورت همه آسيب جدي ميبينند و سرانجام كار به هيچوجه مشخص نيست. بايد با كمال احترام جوانان و نوجوانان را درك كرد و خواستههاي منطقي و معقولشان را برآورده ساخت ولي متوجه خطرات عظيمي كه ممكن است متوجه ايران شود هم باشيم. اين تامل بزرگ و قابل ستايش كه از سوي مردم صورت ميگيرد و قضاوتشان را به تاخير مياندازد بايد از سوي مسوولان به عنوان فرصتي طلايي و حياتي و تاريخي مغتنم شمرده شود. مردم ما به صفت مردم و به جز استثناها كه هميشه و همه جا وجود دارد هرگز اراده تخريبگر نداشته با همه وجود دوستدار كشور خود بوده و هستند. آنان بارها نشان دادهاند كه مايلند از راههاي مسالمتجويانه مطالبات خود را پيگيري كنند. شركت خيرهكننده مردم در انتخاباتهاي پيشين به جز دو انتخابات اخير نشان داد كه رفتار مدني براي مردم اولويت اساسي دارد ولي بايد درنظر بياوريم كه در اين دنياي پربلوا هيچ چيز محال نيست و اگر خطاها و خشونتها تداوم پيدا كند ممكن است آيندهنگري و احساس مسووليت گروههاي مختلف اجتماعي كمرنگ شود و فرياد و هشدارهاي مكرر جامعهشناسان و اساتيد و دانشمندان و نخبگان و بزرگان و سياسيون مستقل و دلسوز شنيده نشود. اگر تاكنون كشور ما دچار بحرانهايي شبيه بحرانهاي برخي كشورهاي منطقه نشده است واقعا به واسطه احساس مسووليت و آگاهي مردم است. اشتهاي بدخواهان و ايرانستيزان براي افزايش خشونتها در كشور ما كاملا قابل مشاهده است. وجود انبوه نارضايتيها سبب شده تا اغيار براي اضمحلال ثبات ايران سرمايهگذاري كنند و به هر جانباختهاي به چشم افزودن بر اين سرمايه مينگرند. درحالي كه بايد دقيقا به عكس اين روند عمل كنيم متاسفانه و غمگنانه سطح خشونتها رو به افزايش است وعدهاي براي فروخواباندن اعتراضات نسخههاي سخت مينويسند و به جاي تجويز خردمندي و مدارا و حل مشكلات و تواضع در مقابل مردم چاره كار را در مشت آهنين ميبينند. اگر مردم را خرسند كنيد و به خواستههاي روشنشان پاسخ مثبت دهيد خود مردم در آرامش جامعه همت ميكنند و معدود خرابكاران احتمالي را از خويش ميرانند و هرگز به ايشان زمينه معركه گرداني نميدهند. هر صحنه دلخراشي كه در خيابانها پديد ميآيد زمينه جولان خشم و كينه و سوءاستفاده از رنج مردم را بيشتر ميكند. اكنون زمان درك تاريخي ما است و كليد اصلي حل مشكلات و رفع نارضايتيها و بازگشت آرامش به كشور در دستان حاكميت قرار دارد. انعطاف خردمندانه درست مانند نرمش قهرمانانه كه از طرف مردم مورد استقبال قرار گرفت و كسي از آن تعبير عقبنشيني نكرد در داخل كشور اولاتر و نتيجه مثبت خواهد داشت. پيروزي بزرگ و تاريخي و ماندگار باب كردن شيوه حل مشكلات داخلي با كمترين هزينه و از طريق گفتوگوهاي جدي و درنهايت اعمال راي و نظر اكثريت مردم است. بلوغ خويش را به جهان نشان دهيم تا خداي ناكرده گرفتار تسلسل خشونت نشويم كه آغازش در داخل كشور ولي سرانجامش به دست چه كسي باشد، معلوم نيست. اگر در داخل كشور هيچ مشكلي نبود پرواز ميخكوبكننده قيمت ارز و طلا اذهان مردم را بهشدت مشوش ميكند و سرخوردگي و التهاب و نگراني عظيمي به بار ميآورد. زمان به سرعت در حال گذر است و فرصتها را از بين ميبرد، افزون بر شنيدن صداي مردم بايد صادقانه و فورا با آنها سخن گفت و نواقص را پذيرفت و به گونهاي كه مورد قبول واقع شود وعدههاي جدي و زماندار به آنها داد.