رویای از دست رفته زنان افغانستاني براي تحصيل
گزارش خبرنگار افغانستاني «اعتماد» كه با نگارش محلي نوشته شده است
عکسها و گزارش: شهرام بدخش
اعتماد: نویسنده این گزارش، خبرنگاری از افغانستان است که با گويش افغانستاني برای روزنامه اعتماد نوشته است.
جهان در سوگ جنگ اوکراین بود، طالبان به فراموشی رفته بودند و خبری از به رسیمت شناختن دولت این گروه نبود. وزیر تحصیلات عالی طالبان یکروز پیش از آن به کندهار سفر کرده بود، سفری که تحفهی آن مسدود کردن دانشگاهها به روی دختران بود. طالبان دوباره به تیتر رسانههای جهان برگشتند و زنان و دختران در افغانستان به غم و اندوه نشستند.
نشر حکم مسدود شدن دانشگاهها به روی دختران در رسانهها واکنشهای جهانی را به خود گرفت، اما برای «ملالی» و دانشجویان دیگر برگهی سیاه تاریخ رقم خورد؛ طالبان دروازههای دانشگاهها را شبیه میدان جنگ نظامی کردند و دانشجویان دختر را از دانشگاهها اخراج کردند. آنروز قرار بود ملالی آخرین آزمون ترم پایانی خزانی سال را بدهد و به تعطیلات زمستانی برود، برنامهای که با یک فرمان ملا هیبتالله، رهبر غایب طالبان نقش بر آب شد.
ملالی ۲۳ ساله دانشجوی زبان ادبیات فارسی دری در دانشگاه کابل است. او علاقهی شدیدی به شعر و ادبیات دارد اما اکنون ملالی دیگر اجازه حضور در دانشگاه را ندارد و گمان میکند تا سرنگونی حکومت طالبان آرزوی تحصیل زنان در افغانستان همچون باد افتاده در دست صبا خواهد بود.
نزدیک به دو ماه قبل، وزارت تحصیلات عالی حکومت طالبان در نامهای به همه دانشگاههای دولتی و خصوصی افغانستان اعلام کرد که دختران «تا اطلاع ثانوی» حق ادامه تحصیل در دانشگاهها را نخواهند داشت.
در نامهای که از سوی این وزارت تایید شده و سپس بهدست نشر سپرده شده است به نقل از ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان آمده است که تمام دانشگاههای خصوصی و دولتی «فورا» این حکم را باید عملی کنند. به این ترتیب، تمام دانشگاههای دولتی و خصوصی پس از این حکم در اعلامیههای جداگانه از دانشجویان دختر خواستند تا «اطلاع ثانوی» به دانشگاه حاضر نشوند.
چرا طالبان به زنان اجازه تحصیل نمیدهند؟
پس از واکنشهای گستردهی داخلی و خارجی مبنی بر منع تحصیل زنان در افغانستان، وزیر تحصیلات عالی طالبان در گفتوگو با تلویزیون ملی که گزارشهای وابسته به این گروه را نشر میکند، گفت: «در دانشگاهها حجاب رعایت نمیشد، زنان و مردان کنار هم حضور داشتند و این خلاف اصول اسلامی و غیرت افغانی ماست.»
ملالی این حرف طالبان را دروغپراکنیهای رسانهای خواند: «هرچند از طالبان توقع نمیرود که دروازههای دانشگاهها را به روی دختران باز کنند، اما این گروه نباید دروغهایی چون بیحجابی را بر زنان برچسب بزنند. زیرا زنان در افغانستان پیش از قدرتگیری این گروه نیز حجاب را رعایت میکردند، زنان افغانستان مسلمان بودند و نیاز نیست که طالبان به ما اسلام را یاد بدهند. طالبان بخاطر عقیدهی مرد سالاری که دارند نمیخواهند زنان تحصیل و کار کنند، این گروه زنان را کشتزار مردها فکر میکنند و میگویند که نفقه زنان بر دوش مردان است و نیاز نیست زنان تحصیل و کار کنند.»
در همینحال، ویدیویی که از ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان بهرسانهها رسیده است او با زبان پشتو میگوید که «زنان کشتزار مردها هستند و مردها باید نفقه آنان را بر دوش بگیرند، پس نیاز نیست زنان تحصیل و کار کنند.»
پس از منع تحصیل، دختران دانشجو در افغانستان دنبال چه هستند؟
هرچند لابیگران طالبان در داخل و خارج پس از منع تحصیل تلاش کردند تا حداقل جلوی دوربین رسانهها حجم واکنشها را کاهش بدهند و بگویند که این فقط یک فرمان «کوتاه مدت» است و طالبان با تحصیل زنان مشکلی ندارند، حرفیکه تاکنون در عمل ثابت نشده است.
این در حالیستکه ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی طالبان پیش از فرمان مسدودی دانشگاهها به روی دختران، در اظهاراتی رفتن دختران به مکتب را فرهنگ خارجی خوانده و گفته بود که این فرهنگ توسط اماناللهخان وارد کشور شده است. او همچنین رفتن دختران به مکتب را نسخهی «عیاشی و فحاشی» خوانده بود.
طالبان پس از قدرتگیری دوباره در افغانستان دروازههای مکتب (مدرسه) را بهروی دختران بالاتر از صنف ششم نیز بسته کردهاند. در این میان، دختران دانشجو که هرگز واژه تسلیم را نمیپذیرند از ادامه تحصیل خود به شیوههای گوناگون میگویند.
«صنوبر لطیفی»، دانشجوی رشته کامپیوتر ساینس در یکی از دانشگاههای خصوصی است که پس از فرمان طالبان از رفتن به درس و تحصیل باز مانده است. او میگوید: «تا آهن به کوره نرود فولاد نگردد، ما برای پویایی خود و نسل جدید مبارزه خواهیم کرد، ما تسلیم یک گروه زن ستیز نخواهیم شد.» صنوبر گفت: «شخص خودم از زمان بسته شدن دانشگاهها به مطالعه کتابهای با محتواهای مختلف میپردازم و در چندین کورس به صورت آنلاین در حال ادامه درسهای خود هستم. باید یاد آور شوم که ما هرگز متوقف نمی شویم؛ درحال افزودن به اندوختههای خود هستیم و خواهیم بود. زیرا مکان جهل فقط به دست نسل جدید باید به مکان روشنایی و شکوفایی مبدل شود. ما مسوول در قبال خود، مردم و کشور خود هستیم، ما به طالبان تسلیم نمیشویم.» اما در آنروی دیگر این مبارزه، زنانی هستند که برای ادامه تحصیل بهدنبال راه بیرونرفت از افغانستان هستند و تلاش دارند تا بورسیه تحصیلی بدست بیاورند.
«بهشته سیرت»، محصل سال سوم اقتصاد است و میگوید در تلاش است تا از افغانستان بیرون شود و در خارج از این کشور به تحصیل خود ادامه بدهد، زیرا به باور بهشته بالای طالبان اعتمادی نیست و شاید فردا نفس کشیدن را نیز بر زنان منع کنند. بهشته روایت پسا منع تحصیل زنان را چنین بیان کرد: «زنان در افغانستان صبحشان را با امید اینکه فردای بهتر داشته باشند آغاز میکنند، شاید باوری به فردای روشنایی دارند. شاید این تنها فکر من باشد یا از همه، اما هر بار میگویم که ای کاش در خاور میانه و در سرزمین چون افغانستان تولد نمیشدیم.»بهشته افزود که در تلاش است تا زمینه آموزش آنلاین را برای دختران افغانستان فراهم کند.
واکنشها به منع تحصیل زنان در افغانستان؛ از خانه تا خیابان، از شرق تا غرب
پس از آنکه طالبان تحصیل دختران را منع کردند، تعدادی از استادان دانشگاهها و پسران دانشجو در اعتراض به این محدودیتها دانشگاهها را تحریم کردند، زنان معترض به خیابانها ریختند و از دولتهای اسلامی تا غیر اسلامی محدودیتهای طالبان بر زنان را محکوم کردند.
صنوبر آن روز خیالهای بیشمار داشت و اصلا حاضر نبود که نامی از مسدودی دانشگاهها بشنود، او آرزوهای بزرگ چون تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و کار در سرزمین جنگزدهای چون افغانستان را داشت.
صنوبر در واکنش به مسدود شدن دانشگاه به روی دختران گفت: «طالبان گروه متحجر و زن ستیزند که از دانایی بانوان در هراساند. بسته شدن دانشگاهها و مکانهای آموزشی هیچ گونه توجیه شرعی و عقلانی ندارد. آنها (طالبان) در حال حذف یک بخش عظیمی از جامعهی افغانستان هستند. در حالیکه یک جامعه بدون حضور بانوان جامعهی ناقص و بی دوام خواهد بود.»
«فامیلها و خانوادهها یگانه حامی فرزندان خود هستند. در شرایط کنونی افغانستان که زمینه برای تحصیل دختران از لحاظ فرهنگی و اقتصادی چندان مساعد نبوده اما باز هم فامیل و خانوادهها حاضر بودند دخترانشان ادامه تحصیل بدهند. پدر من کارمند یکی از وزارتخانهها است و زمانیکه خبر بسته شدن دانشگاه را شنید با چشم مملو از اشک به سویم دوید و گفت این اوضاع پایهدار نیست و تو از هدفهایت دست نکش و تلاش کن، من برای تو شب تا روز کار میکنم! پدرم برایم گفت تو توانا هستی و این شرایط را هرگز نپذیر. آن زمان که خبر بسته شدن دانشگاهها در هر رسانهای زمزمه میشد من فقط نگاهم به کتابهایم که در بالای سرم میگذاشتم بود، حس ناتوانی وجودم را فرا گرفته بود. حس اینکه گویا من و دختران چون من، در این سرزمین بنام افغانستان موجود اضافی و بدرد نخور هستیم، تا نگاهم به آخرین یادداشتم افتاد که «من از پس هر چیزی بر میآیم.» دوباره دلم سرشار از امیدها شد و با اشتیاق کتابی از رازقی فانی را گرفتم و چند صفحه آن را مطالعه کردم و هنوز امیدوارم به روشنایی دیگر...»
در همین حال، زنان و دختران معترض، این دستور طالبان را انسانستیزی نامیدهاند. این زنان با نشر نوارهای تصویری و نوشتن در رسانههای اجتماعی، گفتهاند که طالبان با این کارشان منشور جهالت و ظلمت را بهگونهی کامل صادر کردهاند و میخواهند افغانستان را به سبک قرون وسطی اداره کنند.
به همین ترتیب، شماری دیگر از زنان و دختران معترض دستور ممنوعیت ادامهی تحصیل دختران و زنان را «جهالت بیمانند، بیشرمانه و غیرانسانی» خوانده و نوشتهاند که رسیدن بستههای چند میلیون دالری در طول هر هفته به طالبان، این گروه را با گذشت هر روز «شریرتر و جبارتر» کردهاند.
صبغتالله احمدی، سخنگوی جبهه مقاومت ضد طالبان در سلسله توییتی، طالبان را «صفحههای شرمآور تاریخ نسلهای آینده» خوانده است و نگاشته است که لابیهای طالبان در داخل و خارج که به نفع این گروه تبلیغ میکردند، اگر ذرهای وجدان زنده در وجودشان داشته باشند، باید از شرم بمیرند.
شهرزاد اکبر، رییس پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر برای افغانستان در توییتی نوشته است: «افغانستان گور دستهجمعی آرزوهای زنان و دختران. وضعیت زنان افغانستان مصداق «زنده به گور» بودن است. شرم و نفرین نثار «حاکمانی» که این ستم و نابرابری را تحمیل میکنند و آنانی که این وحشت را توجیه میکنند.»
افزون به این آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل دربارهی تعلیق تحصیل دختران توسط طالبان در افغانستان به شدت ابراز نگرانی کرده است.
استفان دوجاریک، سخنگوی دبیرکل سازمان در بیانیهای گفته است که گوترش بار دیگر تأکید میکند که محرومیت دختران از تحصیل نه تنها حقوق برابر زنان و دختران را نقض میکند، بلکه تأثیر مخربی بر آیندهی افغانستان خواهد داشت. گوترش از گروه طالبان خواسته است که دسترسی برابر به آموزش را در تمام سطوح برای زنان و دختران تضمین کند.
امریکا، بریتانیا، آلمان و دیگر کشورهای غربی این اقدام طالبان را شرم آور و نقض حقوق بشر خواندهاند و گفتهاند که طالبان باید هرچه زودتر زمینه آموزش را برای همه اقشار جامعه فراهم کند.
در همسایگی افغانستان؛ ایران، پاکستان و آنسوتر، عربستان، قطر و روسیه نیز این فرمان رهبری طالبان را محکوم کرده و خواهان بازگشایی دانشگاهها بهروی زنان شدهاند.
راهکار مبارزه با فرمان طالبان؛ آموزش آنلاین؟
افغانستان حدود ۴۰ دانشگاه دولتی و حدود ۱۳۰ دانشگاه غیردولتی دارد که دانشگاه کابل، به عنوان نخستین نهاد آموزش عالی در افغانستان، در سال ۱۳۱۱ خورشیدی تأسیس شده است. دورههای آموزشی در افغانستان با چالشهای زیادی چون قدرتگیری طالبان، اشغال افغانستان توسط کشورهای بیرونی و جنگهای داخلی روبهرو بوده است. اما با این حال، بر اساس اعلام یونسکو از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ در نبود حکومت طالبان، میزان حضور زنان در آموزش عالی ۲۰ برابر شده است.
این در حالیست که طالبان در اولین دوره قدرت خود بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ تحصیل و کار را برای زنان ممنوع اعلام کرده بودند، اما با این حال دختران اجازه داشتند به مدرسه بروند. اما این گروه با وجود وعدههای اولیه که طالبان قول حکومت معتدلتر در مورد احترام به حقوق زنان و اقلیتها را داده بود، به مرور به طور گسترده تفسیر خود از قوانین اسلامی را سختگیرانهتر دنبال کردند و در اوایل کلاسهای درسی دانشجویان دختر و پسر را جدا کردند، اجازه تدریس استادان مرد به دختران را ممنوع اعلام کردند و در نهایت در روزهای آخر پاییز امسال، با یک فرمان جدید حق ورود زنان به دانشگاهها را ممنوع کردند.
در سال ۲۰۰۱، تنها ۸ هزار دانشجو در دانشگاههای افغانستان ثبت نام کرده بود که این رقم تا سال ۲۰۲۰ به ۴۰۰ هزار تن رسید. در این میان، ۱۱۰ هزار تن آنان زنان بودند که با وجود چالشهای گوناگون ثبت نام کرده بودند.
در برگههای تاریخ افغانستان، زنان همیشه مورد خشونتهای روانی و جسمی قرار گرفته و هدفهای خاص حکومتها بودهاند، اما با این حال آنان علاقهی شدیدی به درس و تحصیل داشتهاند. در عصر امروز نیز زنان افغانستان از تحصیل بازماندهاند و با تلاشهای فراوان چون آموزش غیر حضوری (آنلاین) کوشش دارند تا چیزی برای روشنایی فردا بیاموزند.
اما در این میان زنانی هستند که آموزش آنلاین در افغانستان را مزخرف و نا کار آمد میدانند. «مژگان برکی» دانشجوی حقوق و علوم سیاسی که تجربه آموزش از راه دور را دارد میگوید که «بخش آموزش آنلاین در افغانستان ناکام بوده است.»
«از دیدگاه شخصی من آموزش آنلاین هیچ وقت نتیجه مفید در افغانستان نداشته است. دلیل اول اینکه یادگیری نسبتا ضعیف برای دانشجویان و دانشآموزان دارد، نظر به درسهای حضوری که آنها میتوانند گفتوگوها را خیلی زودتر بیاموزند. پس در این راستا هیچ گونه نتیجه خوب ندارد. دلیل دوم؛ مصارف بیش از حد خدمات انترنتی است که بیشتر دانشجویان توان بدست آوردن انترنت بیشتر ندارند، به ویژه در شرایط فعلی که خرید یک جزوه درسی برای یک دانشآموز سخت است. دلیل سوم؛ اینکه اگر از شهر دورتر برویم به استانهای دور دست نظر اندازیم بیشتر مردم با کمبود برق و خدمات انترنتی مواجه هستند حتی طریقه درست استفاده از آنرا بلد نیستند. در ضمن بیشتر از خانوادهها هستند که با ضعف مالی یا کمبود اقتصادی مواجه هستند و توان فعال کردن انترنت و تحصیل از راه دور یا همانا آنلاین را ندارند.» خانم برکی تجربه خود از راه دور (آنلاین) را این گونه بیان کرد: «من حدود چهار ترم از درسهای دانشگاهام آنلاین بود، ولی با تاسف که گاهی نه استاد حاضر به درس میشد و گاهی نه دانشجو، این روند باعث عقب ماندن بیشتر دانشجویان از درس شده بود و آن چنان که باید میآموختند و یاد میگرفتند، نگرفتند.»
در همین حال، با بقیه زنانیکه در این گزارش صحبت کردیم از آموزش آنلاین حمایت نکرده و خواهان بازگشایی دوباره مدرسهها و دانشگاهها شدند. به باور آنان این شیوه (آموزش غیر حضوری) تنها در کشورهای مدرن کارآمد خواهد بود، نه کشوری چون افغانستان که خیلی مناطقاش به اینترنت و وسایل ارتباطی دسترسی ندارند.
فامیلها و خانوادهها یگانه حامی فرزندان خود هستند. در شرایط کنونی افغانستان که زمینه برای تحصیل دختران از لحاظ فرهنگی و اقتصادی چندان مساعد نبوده اما باز هم فامیل و خانوادهها حاضر بودند دخترانشان ادامه تحصیل بدهند. پدر من کارمند یکی از وزارتخانهها است و زمانیکه خبر بسته شدن دانشگاه را شنید با چشم مملو از اشک به سویم دوید و گفت این اوضاع پایهدار نیست و تو از هدفهایت دست نکش و تلاش کن، من برای تو شب تا روز کار میکنم! پدرم برایم گفت تو توانا هستی و این شرایط را هرگز نپذیر. آن زمان که خبر بسته شدن دانشگاهها در هر رسانهای زمزمه میشد من فقط نگاهم به کتابهایم که در بالای سرم میگذاشتم بود، حس ناتوانی وجودم را فرا گرفته بود. حس اینکه گویا من و دختران چون من، در این سرزمین بنام افغانستان موجود اضافی و بدرد نخور هستیم، تا نگاهم به آخرین یادداشتم افتاد که «من از پس هر چیزی بر میآیم.» دوباره دلم سرشار از امیدها شد و با اشتیاق کتابی از رازقی فانی را گرفتم و چند صفحه آن را مطالعه کردم و هنوز امیدوارم به روشنایی دیگر...