• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5568 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۷ شهريور

مصيبت تن و مصايب دانشگاه

هادی خانیکی

هر آن كس كه شاد شد از خرد/ جهان را به كردار بد نسپردفردوسي
1- زندگي پساسرطاني من مثل همه زيستن‌هاي آميخته با بيم و اميد نيازمند مراقبت‌هاي دوگانه از تن و جان است. اين روزها هم رسته از دردهاي مرگ‌آور سرطاني و خود كرده به همه دردهاي جانبي است ولي جانم بيش از هميشه درگير دردهايي شده كه امروز و آينده ميهنم را فرا گرفته است. درد سرطان من سر از مرگ درنياورد ولي دردهايي كه آرمان مي‌كشند و آرزو بر باد مي‌دهند، جانم را تا اعماق آن مي‌سوزاند. پيش‌تر از زبان دوست دردمندم مجتبي كاشاني نوشته بودم: «تو مپندار كه در فكر تنم، نگران سرطان وطنم»؛ حال به مقتضاي اين ايام و آنچه بر دانشگاه مي‌گذرد؛ بايد بگويم نگران امروز و آينده دانشگاهم.
2- چرا نگرانم و چرا همه بايد نگران باشند. براي آنكه اين روزها خود نهاد دانشگاه نگران است و مدام از حضور استادان بنام و دانشجويان پرشمار محروم مي‌شود، دانشگاه «خانه علم» است و خانه خالي از اعضاي انديشمند آن بي‌روح و سرد مي‌شود. دانشگاه «عمارت» نيست، «عقل نقاد» و «كانون تفكر» جامعه است. در ادبيات علم دانشگاه «جامعه دانشمندان است، نه دستگاه تبليغاتي و دارالتاديب و نه باشگاه سياسي و بازار ويژه‌خواري». دانشگاه مكان آزادي تحقيق و آزادي تعليم و مكان گفت‌وگو و نقد است. سرشت و سرنوشت اين نهاد با آنچه در اين ايام بر استادان و دانشجويان متفاوت و منتقد مي‌گذرد و متاسفانه شتاب و شدت بيشتر مي‌گيرد در معرض تهديدهاي واقعي است.
3- فرجام اين گونه رويكردها و سياست‌ها دگرگون كردن فرهنگ علمي، تنزل كاركردهاي دانشگاه و نهايتا فروپاشي نقش نهاد علم و معرفت علمي در كشور است. دانشگاه دور شده از انديشه خلاق و نقاد و اثرگذار عملا به سازماني مطيع و تنبل و وابسته به دخالت دايمي دستگاه‌هاي سياسي و امنيتي تبديل مي‌شود كه از ورود به مسايل و تنگناها و بحران‌هاي متعدد جامعه و ارائه راه‌حل‌هاي واقعي و افق‌گشا پرهيز مي‌كند. دانشگاهي كه در آن آزادي علم، امنيت نقد و پذيرش تفاوت مقهور سياست مي‌شود، دانشگاهي مساله‌گريز و ناكارآمد است.
4- بين توسعه علمي و حوزه‌هاي ديگر توسعه فاصله‌اي نيست، توسعه اگر بخواهد پايدار و همه‌جانبه باشد از «توسعه علمي» آغاز مي‌شود و توسعه علمي بر مدار دانشگاه فعال ، زنده و با نشاط مي‌چرخد. «توسعه علمي» مفهومي مبهم و موهوم نيست، ابزار و لوازمي دارد كه در صدر آنها پاسداشت حرمت حاملان و عاملان آن يعني استادان و محققان و دانشجويان است، اندكي درنگ لازم است كه ببينيم و بدانيم آنان در كجا براي شكوفايي و زندگي امن خويش احساس آزادي مي‌كنند و كجا اين حس و درك خود را از دست مي دهند. فرار يا مهاجرت نخبگان كه بار اصلي توسعه علمي را به دوش دارند، در همين جا معنا مي‌يابد.
5- سخن را با فردوسي آغاز كردم كه پايه‌هاي انديشه و زبانش بر ستايش خردورزي به مثابه هدف و شيوه زندگي است، دانشگاه خانه خرد است و قدرت و امنيت تنها در پرتو حركت نهادن و به رسميت شناختن خردمندان به دست مي‌آيد، بيش از هزار سال از سخن فردوسي بزرگ گذشته است كه گفت «توانا بود هر كه دانا بود» امروز هم در پي همه تحولات جديد علمي و فناوري بيش از آن سخني نداريم، به «عصر دانايي» پا نهاده‌ايم و در اين عصر «دانش» بيش از هر عامل ديگر به ما اقتدار بخشد. براي تحقق اين اقتدار بگذاريم دانشگاه در حد كامل دانشگاه بماند و دانشگاهيان و دانشجويان احساس امنيت و حرمت كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون