صندوق ذخيره و بيانيهاي كه صفرا فزود
رسول پاپايي
صندوق ذخيره فرهنگيان با بيش از 720 هزار عضو و قريب به 70 همت سرمايه با هدف ارتقاي وضعيت معيشتي فرهنگيان در زمان اشتغال و بازنشستگي، از طريق تشويق و ترغيب ايشان به مشاركت فعال در فعاليتهاي اقتصادي، بازار سرمايه و ايفاي نقش پررنگ در اقتصاد كشور ايجاد شد. در طول اين ۲۸ سال فعاليت ناكامي و بيانضباطي مالي توسط وزراي اصلاحطلب و اصولگرا و منصوبين آنها، نام صندوق را در صدر ليست بنگاههاي اقتصادي مسالهدار و فسادخيز قرار داده، به گونهاي كه سوژه برخي فيلمها و سريالهاي تلويزيوني هم شده است. واقعيت روشن است جذابيتهاي فراوان مالي در كنار ضعف ساختار و خلأ نظارتهاي جدي و كافي موجب شده هردم از اين باغ بري برسد و معلمان تازهتر از تازهاي بشنوند. متحير بمانند كه از اين همه ولنگاري مالي در سرمايه يك عمرشان كه قرار بوده گرهگشاي مشكلاتشان باشد به كجا شكايت ببرند و چرا صندوق ذخيره پس از سالها و بهرغم انباشت سرمايه همچنان بر مدار «به نام» آنها و «به كام» ديگران گذران عمر ميكند. آقاي وزير و آقايان نهادهاي نظارتي انتشار فيش حقوقي و پرداخت ۴ ميليارد تومان به عنوان اضافهكار 10ماه نورچشمي وزير پيشين كه از بيرون از آموزش و پرورش در اين صندوق گماشته شده است مشتي از خروار است، در شرايطي كه معلمان چشم به راه قطره باراني از آسمان بي ابر ستاد هستند، چنين پرداختهايي نمك بر زخمهاي كهنه معلمان و تيشه به آخرين ريشههاي اعتماد سهامداران اين صندوق است. انتظار ميرفت قبل از ورود نهادهاي نظارتي بر چنين ويژهخواريهايي، وزير محترم به عنوان رييس هيات امناي صندوق يعني بالاترين ركن و همچنين به عنوان امين 1 ميليون و 600 هزار معلم بازنشسته و به نمايندگي از دولت نقشآفريني ميكرد و به جاي «پز» دادن به حقوق «ده ميليوني» معلمان در تريبون نماز جمعه دستور بررسي، شفافسازي و برخورد فوري با چنين پرداختهايي را ميداد. بيتفاوتي وزير و حل شدن او در مسائل و مشكلات رتبهبندي، حقالتدريسها و ساماندهي منابع انساني و... موجب شده مديران صندوق به جاي پذيرش خطا و عذرخواهي از ولينعمتان خود يعني معلمان، با صدور يك بيانيه سطحي و قلدرمابانه چنين وانمود كنند كه «تشخيص حق و باطل براي ناآشنايان با صندوق دشوار شده است.» ما معلمها اول از آگاهان و آشنايان به ساختار و روابط حاكم بر صندوق ميخواهيم سكوت مصلحتانگيز را بشكنند و ما ناآشنايان را آگاه كنند و سپس از وزير انتظار داريم به عنوان آگاه بر مسائل و قادر به تشخيص حق از باطل زمينه لازم را دررمزگشايي از اقدامات صندوق ايجاد نمايد. آقاي صحرايي، در بيانيه دوستان شما در صندوق از منتقدان و افشاكنندگان اين ويژهخواريها و بريز و بپاشها به عنوان «عدهاي بي نام و نشان، گستاخ، هتاك، مرتزق از سرمايههاي فرهنگيان» ياد شده است. در حالي كه نقد ،حق همگاني است و پاسخگويي تكليف ذاتي مديران است و انتقاد تحفهاي الهي است. خوشبختانه بيانيه فيش افشاشده را تاييد و از آن به عنوان «سند مالي قانوني» ياد كرده است اما با توجيه ناشيانه و عذر بدتر از گناه دريافت نكردن اضافهكار از طرف مديرعامل را توجيه پرداخت ۴ ميليارد اضافهكار براي ده ماه ميداند!!! تنظيمكنندگان اين بيانيه گمانشان اين است كه به جاي قشر مرجع و مورد وثوق معلم و بازنشستگان فرهيخته با جماعتي از كوران و كران در سخن هستند كه به جاي اعلام ميزان حقوق مديران صندوق و چرايي استمرار فعاليت دهها شركت زيانده و توضيح چرايي چنين پرداختهايي كه تيشه به آخرين ريشههاي اعتماد معلمان زده است، از معلمها ميخواهد چشم بر ويژهخواريها ببندند و بينالصلاتين دعاگوي مديرعامل براي نگرفتن اضافهكار باشند!! آقاي وزير: بيانیههايي از اين دست نه تنها افكار عمومي را قانع نكرده است از قضا سركنگبين دوستان شما در صندوق صفرا فزوده است. توپ صندوق و عملكرد آن الان در زمين شما و نهادهاي نظارتي است ؛اجازه ندهيد مديران متخلف و ويژهخوار با قانوني جلوه دادن چنين پرداختهاي نجومي و گذاشتن نام سند مالي قانوني و قايم شدن پشت ارزشهاي اصيل و ماندگار اندك اعتماد باقيمانده را هم قرباني مطامع سيريناپذير خود كنند. پيشنهاد من به وزير جوان آموزش و پرورش اين است كه قبل از اينكه بازهم دستگاههاي نظارتي ديگر وارد داستان صندوق شوند خودش پيشقدم شود و با تاسي از ضربالمثل مرگ يكبار شيون يكبار، مساله حقوق و پرداختهاي نامتعارف مديران صندوق را شفافسازي و اعلام كند. آقاي صحرايي: مديرعامل صندوق و دستگاه عريض و طويل روابط عمومي ستاد و صندوق، در شفافسازي رفوزه شدهاند. آنها با ادبيات قيممابانه و توهين به منقدان توان شفافسازي درباره حقوق و پاداش و ريخت و پاشهاي مالي و انتصابات سفارشي را ندارند به همين دليل هاضمه معلمان هر چه آنها بگويد را نميتواند هضم كند. در قضيه دفاع از سرمايه معلمها و ضرورت شفافسازي با كسي عقد اخوت نبنديد و مانند بسياري از وزراي پيشين سرنوشت خود را با مديران عامل شركتهاي زير مجموعه صندوق ذخيره گره نزنيد. تكرار لفت و ليس و ويژهخواري از سرمايه معلمان نشان ميدهد هنوز هم عدهاي از آنچه شده درس عبرت نگرفتهاند و شما چارهاي نداريد با نورافكنهايي نيرومند به سراغ اين تاريكخانه برويد، گول حرفهاي تكراري بيهدف و اغواگرانه مديران صندوق را نخوريد، به عنوان كسي كه طي ساليان گذشته به نقد منصفانه عملكرد صندوق پرداختهام بهطور قاطع ميگويم همه مديران صندوق بعد از يكسال متوهمانه صندوق را در اوج توصيف ميكنند اما دهها شركت ورشكسته را بدون تعيين تكليف نگه داشتهاند تا محل اشتغال و ارتزاق نورچشميها و سفارشيها بماند، همه آنها از آينده درخشان و رضايت تخيلي ۹۹ درصدي معلمان گزارش دادهاند. آقاي وزير، امروز آينده ديروز است وضع خوب نشده بلكه بدتر هم شده است. از يك معلم به شما نصيحت ميانگين عمر مديريت در طبقه چهارم ساختمان قرني يك و نيم سال است، پيش از آنكه عكس شما را در سالن جلسات كنار عكس آقاي نوري بگذارند كاري كنيد و نامي نيك به جاي عكس از خود باقي بگذاريد .