اس 300
يا برگ چغندر؟!
جعفر گلابي
ترور يك مستشار نظامي ايران در سوريه توسط اسراييل از زواياي مختلف قابل پردازش و حاوي پيامهاي تاملبرانگيز است. اين ترور دولتي متاسفانه نه تنها در سطح جهان محكوم نشد، بلكه آنچنانكه بايد از سوي ايرانيان مورد توجه قرار نگرفت و بعضي از اپوزيسيون استقبال هم كردند! اين بازتاب نشان ميدهد كه اختلافات و تضادهاي دروني در سطح جامعه به مليت و وطنگرايي آسيب زده است. آقاي سيدرضي موسوي هر فكر و تمايل سياسي داشت يك سرباز ايراني بود كه برخلاف موازين بينالمللي هدف حمله تروريستي قرار گرفت و يك ايراني آگاه حتي اگر مخالف جمهوري اسلامي باشد بايد نسبت به آن واكنش متناسب نشان دهد. تضعيف مستمر چسبندگي اجتماعي و تحتالشعاع قرار گرفتن مليت و تنگ كردن دايره خودي و تفاوت و تبعيض در مواجهه استاندارد با همه ايرانيان و نگاه دوگانه به حقوق مشروع شهروندي به مصيبت فوقالذكر دامن زده است. ما ايرانيان هر اختلافي ميان خود داشته باشيم هرگز هويت ملي خود را نبايد فراموش كنيم. اگر جمهوري اسلامي مدافع حقوق همه ايرانيان در هر جاي جهان باشد و فقط آنان كه در دادگاه صالحه خيانتشان به كشور ثابت يا دستگاههاي اطلاعاتي اقدام عليه امنيت ملي ازسوي آنان را محرز بدانند از اين قاعده خارج باشند قطعا به تثبيت هويت ملي كمك كرده است. يك مخالف ايراني جمهوري اسلامي هم حقوقي دارد كه از سوي دولت در هر جاي جهان باشد بايد مورد محافظت قرار گيرد و هيچ كس و هيچ دولتي حق تعرض به او را ندارد. البته مسلم است كه برخي از اپوزيسيون چنان همه مرزهاي هويت ملي خود را در نورديدهاند كه نه تنها از ترور يك هموطن خود برائت نميكنند بلكه از تحريم و حمله نظامي به مردم خويش حمايت ميكنند، آنان از ايرانيت خويش فقط داشتن زبان فارسي را با خود يدك ميكشند. البته در اين ماجرا نبايد از عنصر نفوذ و رخنههاي اطلاعاتي غفلت كرد و نسبت به آن حساسيت مضاعف نداشت، اما ترور جنايتكارانه يك سرباز ايراني ابعاد ديگري هم دارد و اين معنا را نشان ميدهد دولتي نژادپرست از سوي ابرقدرتها اجازه اعمال تروريستي را دارد و آشكارا حتي با هواپيماي جنگي در كشور ثالث اقدام نظامي ميكند. اين رويه شوم قطعا پايههاي صلح جهاني را سست ميكند و روزي گريبان مدافعان اين روشها را خواهد گرفت. از نظر سياسي و نظامي مواضع دولت روسيه در اين مورد بسيار مهم و قابل تامل است. ما با اين كشور در سوريه متحد استراتژيك بودهايم و همكاريهاي نظامي گستردهاي داشتهايم، چرا دولت روسيه در قبال تعرض به مستشاران و بعضا مراكز امداد ايراني در سوريه نه تنها دفاعي صورت نميدهد بلكه حملات مشابه را محكوم نميكند؟! اساسا سامانه اس300 روسيه در سوريه به چه منظوري مستقر شده است؟ در آنجا به جز نيروي هوايي اسراييل و امريكا هيچ دولت و گروهي امكان و انگيزه عمليات هوايي عليه دولت سوريه را ندارد. تاكنون شنيده نشده كه حتي يك مورد از جولان هواپيماهاي جنگي اسراييل توسط سامانه اس 300 مورد رهگيري يا هدف قرار گرفته شده باشد. آنها همواره تماشاگر بمبارانهاي مستمر جنگندههاي اسراييل بودهاند؟ موضوع از دو صورت خارج نيست؛ يا اين سامانه قدرت مانور لازم در برابر هواپيماهاي مهاجم را ندارد كه مسوولان محترم نظامي ايران بايد نسبت به اين ضعف حساس باشند و در حفاظت از آسمان ايران همه تكيه خود را به اين سامانه ننهند يا اساسا دولت روسيه هيچ انگيزه براي مقابله با تهديدات هوايي عليه تماميت ارضي سوريه ندارد و احتمالا فقط هزينه آن را از دولت اين كشور ميستاند. پيچيدگيهاي سياسي و نظامي در منطقه ما به شدت بالا رفته است و دولت ايران بايد براي عبور از تنگناهاي موجود علاوه بر اراده ملي از خرد جمعي همه صاحبنظران وطندوست استفاده كند. يك اشتباه كوچك ممكن است خسارات زيادي براي كشور ايجاد كند.