• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5903 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۰ آبان

گزارشي از اسناد «بيد سياه استعمار بر جان هنر فرش‌بافي ايران»- بخش دوم:

تو اندر جهان فرش نيكي بگستر

مريم مهدوي‌اصل

اشاره- در شماره نخست از گزارش اسنادي- پژوهشي- ميداني روزنامه‌نگاري «بيد سياه استعمار بر جان هنر فرش‌بافي ايران» كه روز دوشنبه ۱۴ آبان۱۴۰۳، در ستون «اسناد تاريخي»، صفحه۳ روزنامه اعتماد چاپ شد، درحالي سخن را با موضوع شكايت قالي‌بافان به مجلس‌‌ ملي آغاز كرديم كه در پايان نيز به فرش‌ شدن كف موزه ويكتوريا و آلبرت انگلستان با قالي نفيس ساخت شهر كاشان در سال ۱۵۳۹ .م (۹۴۶.ق) رسيديم كه تا پيش ‌از بازگشايي سفارت انگلستان در تهرانِ زمانِ حكومت فتحعلي‌شاه قاجار، اين فرش از طرف شاه‌ طهماسب صفوي به آرامگاه شيخ ‌صفي‌الدين نياي شاه ‌اسماعيل و باني سلسله‌ صفوي در اردبيل اهدا شده بود. اكنون در قسمت‌ دوم، با تمركز بر دو برگ سند اداره فرهنگ وزارت امور خارجه در سال‌هاي ۱۳۳۵ و ۱۳۴۶ (دوره پهلوي‌‌ دوم) كه يكي به كشف و نمايش فرش هخامنشيان در موزه اتحاد جماهير شوروي و ديگري به نمايش فرش‌هاي عصر صفوي در موزه‌ ايتاليا خبر مي‌دهند، در ادامه با بهره ‌بردن از آرشيو مطبوعات، كتابخانه‌هاي‌ شماره ۱و ۲ ايرانشناسي و مركز اسناد مجلس، كتاب «نمايه ‌تحليلي ‌موضوعي سفرنامه‌هاي ترجمه ‌شده سياحان ‌انگليسي درباره‌ ايران» با پژوهش آزاده حيدري و همچنين ساير منابع قابل ‌دسترس براي پژوهش‌ حاضر، به واكاوي نشيب‌‌ و فراز سير تاريخي هنر فرش و قاليبافي در زبان ادبيات و شعر فارسي و همچنين كشف‌هاي باستان‌شناسي مي‌پردازيم.

 

در زبان ادبيات فارسي، وقتي سخن از شعر به ميان مي‌آيد، ابياتي چند از واژه «فرش» در ميان سروده‌هاي كهن شاعران نامدار ايران به چشم مي‌‌خورد. چنانكه در تعريف واژه «فرش» در «لغت‌نامه دهخدا» اينچنين به بيتي از ناصرخسرو اشاره شده است:

«چو يزدان بگسترد فرش جلالت

تو اندر جهان فرش نيكي بگستر»

همچنين در«لغت‌نامه دهخدا»، در تعريف واژه «قالي» آمده است: «مي‌گويند كه اسكندر كبير وقتي براي اولين ‌بار مقبره كوروش بزرگ را بازديد كرد، مشاهده كرد كه آن با قالي خيلي خوب پوشيده شده و نيز مي‌گويند كه در قصر تيسفون يا طاق‌كسري در زمان ساسانيان يك قطعه قالي وجود داشته كه با جواهر و فلزات قيمتي پوشيده شده بود... در آسياي وسطي تكه‌هاي قالي قديمي پيدا مي‌شود كه متعلق به ادوار قبل‌ از اسلام است. در نقاشي‌هاي بعضي‌ از نقاشان قرون‌ وسطي در اروپا قالي‌هايي نشان داده شده كه ‌بايد ساخت ايران باشد. نمونه‌هاي اوليه قالي و قاليچه كه در موزه‌ها و گنجينه‌هاي شخصي‌ است و محققا مي‌توان آنها را به ايران نسبت داد متعلق به زمان قبل ‌از دوره‌ صفويه است. ...احتمال مي‌رود كه قاليبافي در زمان سلطنت طويل شاه طهماسب به اعلي ‌درجه ترقي رسيده باشد... .»

 

سندي از وزارت فرهنگ به امور خارجه ۱۳۳۵

شايد بتوان گفت؛ نخستين برگ سند درخصوص كشف فرش يا قالي دوره هخامنشيان، متعلق به مكاتبات وزارت فرهنگ با وزارت امورخارجه درسال ۱۳۳۵خورشيدي است. يعني يك‌دهه پيش‌از تعريف واژه «قالي» در«لغت‌نامه دهخدا» كه هيچ خبر يا توصيفي ازآن قابل مشاهده نيست. دركمال تأسف، نخستين‌بار بين سال‌هاي ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ يعني حدود ۶۵ سال پس‌از به‌نگارش درآوردن «لغت‌نامه دهخدا»، اين سند را هنگام استخراج اسناد پوشه «كارتن‌ متفرقه‌ها - موسيقي و صنايع و هنرهاي‌ زيباي ايران و ساير ممالك و نشريات مربوطه» را در آرشيو اداره اسناد وزارت امور خارجه مشاهده كردم. در متن اين سند فرهنگي آمده است: «وزارت ‌فرهنگ- اداره‌ كل هنرهاي ‌زيباي‌ كشور- تاريخ ۱۷/۸/۳۵- وزارت ‌امور خارجه- به‌طوري كه استحضار دارند در سنوات اخير در ناحيه پازيريك از طرف دانشمندان شوروي يك ‌قطعه فرش و قطعاتي پارچه بافت ايران در زمان‌ هخامنشي كشف شده كه فعلا در موزه «ارميتاژ لنين‌گراد» موجود است، چون قطعات‌ مذكور نمونه‌هاي منحصر‌به‌فرد فن‌ بافندگي ايران در زمان هخامنشي است. خواهشمند است دستور فرمايند از طرف آن وزارت اقدام‌ شود كه عكس‌هايي ‌رنگي و سياه‌‌ و سفيد از فرش و پارچه‌هاي مكشوفه تهيه و براي اين‌ اداره ارسال شود. رييس اداره‌ كل هنرهاي‌ زيباي‌كشور. مهرداد پهلبد... .»

 

كاشف «فرش پازيريك» ۱۳۲۸

هر چند خيلي‌ دير، اما نزديك به پنج‌ دهه پس‌ از اين ‌سند فرهنگي كه همچنان از آرشيو اسناد وزارت‌ ‌امور خارجه استخراج نشده، در آرشيو مطبوعات مجلس مشاهده مي‌شود كه سيد علي‌اكبر سيدّي بدون هيچ‌ اطلاعي از اين‌ سند، درسال ۱۳۸۳و در فصلنامه فرهنگي، هنري، اقتصادي «اتحاديه ‌‌صادركنندگان فرش ‌ايران»، در مقاله‌اي با تيتر «طراحي ‌‌‌فرش در ايران ديروز- امروز» در خصوص «فرش پازيريك» نوشته است: «كوشش‌هاي بي‌دريغ «سرگئي رودنكو»، باستان‌شناس شهير روسي، در۱۹۴۹ ميلادي (۱۳۲۸.ش) و در سرماي طاقت‌‌فرساي كوه‌هاي آلتايي در جنوب سيبري شكوفا شد و نتيجه‌اي به ‌بار آورد كه به ‌‌سال‌ها قلم‌فرسايي در اثبات قدمت قالي ايران (كشف فرش پازيريك) پايان بخشيد. بررسي‌هاي محققانه پروفسور «رودنكو» روي نقوش‌‌ فرش و مقايسه آنها با نقوش به‌ جاي‌‌ مانده از دوران‌ باستان چون تخت جمشيد و... به‌ خوبي نشان ‌داد كه هنرمند طراح‌ فرش مذكور، بي‌شك يكي‌ از طراحان دوران هخامنشي است. اين مقايسه اسنادي يكي ‌از شيوه‌هاي بسيار پسنديده است كه در علم باستان‌شناسي همواره مورد استفاده قرار مي‌گيرد.»

 

فرش در كتيبه‌ هخامنشيان ۱۳۹۱

در همين‌ راستا، لويد لِوِين جونز، در سال ۲۰۱۲ ميلادي برابر با سال ۱۳۹۱خورشيدي در كتاب «مباحث و مداركي از تاريخ باستان - شاه و دربار در ايران‌ باستان – ۵۵۹ تا ۳۳۱ قبل ‌‌از ميلاد» با ترجمه فريدون مجلسي كه در سال ۱۳۹۴ در تهران چاپ شده، در تاييد اثبات وجود فرش‌هاي دوره هخامنشي نوشته ‌است: «شاه سراسر حياط را پياده مي‌پيمود و روي فرش‌هاي بافت سارد كه بر زمين گسترده بودند راه مي‌رفت كه هيچ‌ كس ديگر قدم بر آن نمي‌داشت... .» اِما استافور و شائون تافِر نيز در «پيشگفتار ويراستاران اين مجموعه ‌تاريخ» در خصوص چگونگي پژوهش كتاب مورد نظر نوشته‌اند: «اسنادي ‌‌كه در اينجا ارايه ‌شده، علاوه‌‌‌بر تاريخ‌نگاري‌‌ يوناني، شامل متوني ‌‌از توراتِ‌ عبري، سنگ‌ ‌نگاره‌ها و نقوش ‌هخامنشي (و ميانرودي)، اطلاعات باستان‌شناسي و بازسازي‌هاست. مجموع اين ‌منابع، همراه‌ با تحليل‌ دقيق، ما را قادر مي‌سازد كه به ‌شناختي بسيار جذاب نسبت به فرهنگي ‌فوق‌العاده دست‌ يابيم.»

 

فرش‌هاي ديواري دوره ساسانيان۱۳۵۴

در ادامه سير تاريخي قاليبافي ايران، در آرشيو‌ مطبوعات مجلس و در مجله‌ «بررسي‌هاي‌تاريخي» بهمن و اسفند۱۳۵۴، در مقاله‌ «دربار و فروشكوه شهرياران ساساني» به قلم عزيزالله بيات آمده است: «... بايد گفته شود كه دربار شاهنشاهان ساساني مانند دربار سلاطين هخامنشي بسيار باشكوه و از ابهت و جلال‌ خاصي برخوردار بوده است. محل بار عام در تالارهاي طاق ‌كسري قرار داشت... گذشته از اينكه تالارها را با قالي‌هايي گرانبها فرش كرده بودند، ديوارها را هم با قالي مي‌پوشاندند و جاهايي‌ كه قالي به ديوار نبود، ديوار را با تصاوير معرق (موزاييك) مزين مي‌كردند... غنايمي كه اعراب بعد از فتح ايران به دست آوردند، ثروت شاهان ساساني را نشان مي‌دهد... از جمله قالي بزرگي بود كه بهار كسري يا بساط ‌كسري نام داشت كه در تالار باريكي از قصور تيسفون مفروش بود. به قول بلعمي آن را فرش‌ زمستاني مي‌گفتند كه زربفت بود... در فصل زمستان منظره بهار را در برابر شاهنشاه مي‌گسترده است. متن و حاشيه‌اش بوستان و گلستاني را با انواع گل‌ها نشان مي‌داد. گل‌ها را روي آن طوري مجسم كرده بودند كه برگ آن از زمرد و غنچه‌ها از مرواريد و ياقوت ساخته شده بود... .»

 

تزئين موزه ايتاليا با فرش صفوي ۱۳۳۵

سال‌هاي۹۲۸ – ۱۰۳۵.ق (۱۶۲۶-۱۵۲۲ميلادي)، سه‌ دوره تاريخي حكومت صفوي شاه‌ طهماسب اول، محمد خدابنده و شاه عباس ‌اول را در بر مي‌گيرد. از همين ‌روي، در برگي‌ ديگر‌ از سند فرهنگي وزارت امور خارجه در سال ۱۳۴۶ خورشيدي كه به احتمال زياد در پوشه «بولتن روزنامه‌ اخبار خارجي و بولتن‌‌هاي اقتصادي و سياسي وزارت‌ خارجه (۲جلدي)» قرار دارد، آمده است: «... دو عدد از قديم‌ترين قالي‌هاي‌ ايراني (۱۶۲۶-۱۵۲۲) در حال‌‌ حاضر در موزه PEZZOLI ميلان نگهداري مي‌شود.» در حقيقت محتواي اين سند به هنر قاليبافي اين دوره تاريخي اشاره مي‌كند.

 

فرش در سفرنامه‌هاي اروپايي عصر قاجار

در همين ‌راستا، مادام ديولافوا، باستان‌شناس فرانسوي كه در زمان ناصرالدين‌شاه قاجار به ايران سفر كرده بود، در سفرنامه خود به ‌نام «ايران و كلده» با ترجمه فره‌وشي (همايون سابق) درسال ۱۳۳۲ نوشته است: «... من در كاخ ظل‌السلطان در اصفهان قاليچه‌هايي ديدم كه تقريبا يك‌ متر و چهل‌ سانتيم طول و يك‌ متر عرض داشتند و بهاي هر قطعه به هزار و دويست الي هزار و پانصد فرانك مي‌رسيد... قاليچه‌هاي گرانبها هميشه در صدر اطاق جاي دارند يا براي زينت به ديوار آويخته شده‌اند... .»

همچنين آرنولد هنري ساويج لندور، جهانگرد انگليسي كه در زمان حكومت مظفرالدين‌شاه قاجار به ايران سفر كرده، در كتاب «ايران در آستانه مشروطيت» با ترجمه علي‌اكبر عبدالرشيدي در سال ۱۳۸۸و ‌هنگام بازديد از يكي‌‌ از قصرهاي شاه عباس صفوي در اصفهان نوشته است: «در اين كاخ مجلل حتي زيباترين و گرانبهاترين فرش‌هاي بزرگ كه از يك نوع پشم مرغوب ايراني تهيه شده و مربوط به قرن‌هاي ۱۶ و ۱۷ ميلادي بوده و از لحاظ نوع تاروپود و كيفيت طراحي در رنگ‌هاي جوراجور در غايت لطافت و زيبايي بافته شده، هنوز در كف سالن‌هاي اين كاخ وسيع گسترده و گل بوته‌هاي زيبا و قشنگ آنها بر اثر غفلت و سهل‌انگاري فرسوده و تقريبا بي‌رنگ شده بود.»

 

زخمي‌ بر جان هنر قاليبافي عصر قاجار

در حالي كه واژه «فرش» كه از جايگاه والاي كمال و معرفت انساني «تو اندر جهان فرش نيكي بگستر» در زبان ادبيات و شعر فارسي ناصرخسرو شاعر، جهانگرد و سفرنامه‌نويس نامدار ايراني در سال‌هاي (۳۹۴-۴۸۱ ق.) كه همز‌مان با دوره تاريخي حكومت غزنويان و سلجوقيان و ۴۵۰سال پيش ‌از شكل‌گيري حكومت صفويه در ايران است، معنا پيدا كرده، چرا از حدود دو قرن پيش، ما شاهد تزئين كف و ديوار موزه‌هاي جهان با فرش‌ ايراني هستيم كه ‌هنگام حضور و رقابت كشورهاي استعمارگر اروپايي براي كسب منافع ‌ملي بيشتر در ايران عصر قاجار، از درون آثار باستاني و قصرهاي هخامنشيان، ساسانيان و صفويه به تاراج رفته‌اند؟! چه دلايلي شرايط زخمي ‌شدن هنر قاليبافي ايران عصر قاجار تا به امروز را فراهم كرده است؟

مهدي ملك‌زاده در سال ۱۳۲۵خورشيدي، در كتاب «زندگاني ملك‌المتكلمين» نوشته‌ ‌است: «كشور ايران از قديم احتياجات ‌داخلي را به دست صنعتگران خود تامين‌ مي‌كرد و كمتر محتاج به امتعه‌‌ خارجه مي‌شد مخصوصا در دوره صفويه كه صنايع‌ داخلي ايران به اوج‌ كمال رسيد چنانچه بسياري به خارج كشور فرستاده مي‌شد از‌ آن جمله پارچه‌هاي نفيس از قبيل زري مخمل، شال ابريشمي و قالي‌هاي‌ زيبا، ظروف‌ صنعتي و قطعات نقاشي ‌قلمكار و اشياي ديگر. ولي همين كه صنايع ‌ماشيني در اروپا رواج پيدا كرد، درهاي ايران در نتيجه ضعف و نابينايي دولت به ‌روي مال‌التجاره خارجه باز شد امتعه ‌خارجه جاي صنايع‌‌ دستي داخلي را گرفت و هزارها صنعتگر و هنرمند بيكار شدند. در نتيجه فقر و پريشاني پديدار شد و كار تقليد و استعمال امتعه‌ خارجي در اين ‌كشور جهل و ناداني به جايي رسيد كه بسياري ‌‌از ثروتمندان به جاي قالي ‌نفيس ايران كه زينت‌ بخش مجلل‌‌ترين عمارات‌ اروپاست، اطاق‌هاي خود را با قالي ‌‌‌ماشيني اروپايي مفروش مي‌كردند... .» ادامه دارد...

روزنامه‌نگار، پژوهشگر 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون