تلويزيون بايد با خريد حقوق تلويزيوني فيلمهاي ايراني از سرمايهگذاران حمايت كند
چرا سينماي ايران در اولويت تلويزيون نيست؟
سعيد رجبي فروتن
دليل اينكه تلويزيون در طول سال به ويژه در مناسبتها با خست از بازار داخل فيلم ميخرد، چيست؟
مخاطب تلويزيون ميپرسد چگونه است كه در ايام برگزاري جشنواره فيلم فجر تعداد زيادي از شبكههاي راديويي و تلويزيوني براي پوشش اخبار و حواشي جشنواره به صف ميشوند و به نقد فيلمها ميپردازند؛ در طول سال برنامههايي درباره سينماي ايران به طور ثابت در باكس پخش شبكههاي پرمخاطب قرار ميگيرند اما تلويزيون خريد و نمايش فيلمهاي ايراني را از مخاطب خود دريغ ميكند؟
اگر توليد برنامههاي مختلف درباره سينما نوعي وظيفه فرهنگي است، حمايت از تهيهكنندگان و سرمايهگذاران سينما يكي از مبرمترين وظايفي است كه تلويزيون در قبال سينماي ملي دارد. شاهد اين ادعا مقايسه حجم بالاي فيلمهاي خارجي با معدود فيلمهاي سينمايي ايراني در تعطيلات نوروزي امسال است. امسال در سبد خريد تلويزيون ۸ فيلم: آپاراتچي، آبي روشن، پرويز، سرهنگ ثريا، پالايشگاه، نگهبان شب، عطر آلود، بيرو، شب طلايي و انيميشنهاي مسافري از گانورا و ايليا در جستوجوي قهرمان مشاهده شد كه بهطور پراكنده در شبكههاي مختلف سيما پخش شدند. تعداد فيلمهاي خارجي اين بازه زماني بيش از ده برابر فيلمهاي توليد داخل بود كه به اين ترتيب فيلمهاي ايراني در بين آنها عددي به حساب نميآيند. از ياد نبريم كه توليدات سينماي ايران در سه سال گذشته اغلب تحت نظارت دولت همسو با صداوسيما ساخته شده بودند و اگر فرض را بر فيلتر و ضوابط موردنظر تلويزيون بگذاريم، قطعا آثار به مراتب بيشتري ميتوانستند با تور مديران خريد تلويزيون صيد شوند. با يك حساب دوتا دوتا چهارتا ميتوان حدس زد كه بهرغم افزايش قيمت دلار، خريد فيلم خارجي براي واحد تامين فيلم خارجي تلويزيون هنوز ارزانتر از فيلمهاي ايراني تمام ميشود اما باز هم تلويزيون نبايد اولويتهاي فرهنگي خود را فراموش كند و همهچيز را به چرتكه و حساب و كتاب مالي بسپارد. ويژگي مشترك اغلب فيلمهاي ۱۰گانه پخش شده امسال فروش ضعيف آنها در گيشه سالهاي گذشته است؛ اين امر به معني دست بالاي صداوسيما در چانهزني و مذاكرات خريد بوده است. پس بازهم اين گمانه تقويت ميگردد كه واحد تامين فيلم تلويزيون صرفه و صلاح مالي را ارجح بر خريد فيلمهاي پرمخاطب سينما دانسته است. گزينش فيلمهاي ارزانقيمت ازسوي تلويزيون درحالي صورت گرفته است كه تعداد قابلتوجهي از سريالهاي تلويزيوني بهرغم هزينه سنگين توليد آنها بازخورد مثبتي از مخاطب نگرفتهاند و بيننده زيادي نداشتهاند. سريالهايي كه هيچگاه ازسوي مخاطبان آيفيلم نيز تقاضايي براي تماشاي آنها ابراز نميشود. اگر با نگاه اقتصادي مديران تامين فيلم تلويزيون به سراغ فيلمهاي نسبتا موفق سينماي ايران برويم، آورده مالي چنين فيلمهايي جذب آگهيهاي بازرگاني براي شبكههاي نمايشدهنده فيلمهاست. البته حساب كمديهاي پرفروش سينما كه فعلا فاصله نجومي با ضوابط پخش تلويزيون دارند، جداست اما فيلمهاي ميانه جدول فروش زيادي را ميتوان نام برد كه با كمي اغماض جامجمنشينان، قابل خريد و پخش از تلويزيون هستند. ممكن است مديران تلويزيون واگذاري حقوق اينترنتي اغلب فيلمها را بهانهاي براي شانه خالي كردن از خريد آنها بسازند؛ زيرا سكوهاي اينترنتي فيلم و سريال به عنوان خريدار فيلمهاي ايراني پس از اكران آنلاين، فيلمها را در آرشيو محتوايي خود قرار داده و در دسترس دايمي كاربران قرار ميدهند. در پاسخ بايد گفت رفتار به شدت مقتصدانه تلويزيون براي خريد فيلم ايراني، تا قبل از توسعه رسانههاي صوت و تصوير فراگير هم آزاردهنده بود؛ ضمن آنكه با خريد حقوق پخش تلويزيوني فيلمها، جمعيت بيشتري به تماشاي فيلم ايراني ميپردازند و در لابهلاي انبوه فيلمهاي خارجي و تلهفيلمهاي كمكيفيت تلويزيون، مردم سينماي ايران را از ياد نميبرند. پس واگذاري حقوق اينترنتي فيلمها مانع از خريد حق پخش تلويزيوني آنها نيست. همانطور كه پخش غيرقانوني فيلم و سريالهاي ايراني توسط شبكههاي متعدد ماهوارهاي، خريد فيلم را از دستور كار سكوها خارج نكرده است. در سالي كه با عنوان «سرمايهگذاري براي توليد» نامگذاري شده است، صداوسيما به دليل جايگاهي كه در قانون اساسي در نسبت با رهبري نظام دارد، بايد قدمهاي موثري را براي تحقق اين پيام بردارد و با خريد حقوق تلويزيوني فيلمهاي ايراني، حمايت از سرمايهگذاران را در سرلوحه كار خود قرار بدهد. مصوبات مختلف شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مجلس و دولت براي هم افزايي دستگاههاي فرهنگي بايد يك جايي بروز و ظهور پيدا كند و بخشي از بودجه و اعتبارات روبه رشد صداوسيما در قوانين بودجه، بايد مصروف حمايت از سينماي ايران و ارتقاي محتوايي آن شود.