• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4082 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

با دكتر امير علي بني‌اسدي درباره كتاب «اسمت را مي‌گذارم باران»

يك داستان بلند چند صدايي

ليلا ضامني

 

 

«اسمت را مي‌گذارم باران» كتابي است براي آدم‌هاي تنها، آدم‌هاي در آرزوي تعلق، در آرزوي دل بستن و دل بردن و در آرزوي عشق... همين كافي است كه رد داستان را دنبال كنيد و بدون پلك زدن تا آخر جواب بسياري از چراهايي را كه هيچ‌وقت نتوانسته بوديد، بيابيد و با طرح‌ها و راه‌حل‌هاي نويسنده در پس داستاني واقع‌گرايانه و امروزي با تك‌تك شخصيت‌هاي داستان همذات‌پنداري كنيد. انگار تو نيز بخشي از داستاني بوده‌اي...

اين رمان روانشناختي كه اواسط بهمن به بازار كتاب ايران آمد و همزمان در سايت آمازون منتشر شد، تنها در دو هفته آغازين انتشارش توانست رتبه سوم كتاب پر فروش خاورميانه ميان صدها كتاب اين سايت را كسب كند و اين مهم بهانه‌اي شد كه روزنامه اعتماد با دكتر امير علي بني‌اسدي، نويسنده كتاب و استاد مدعو دانشگاه استنفورد به گفت‌وگو بنشيند.

بني‌اسدي اين كتاب را يك كتاب چندصدايي مي‌داند كه هر نفر از زاويه ديد خود، دركش از موضوع را بيان مي‌كند، در واقع رمان چندصدايي اين امكان را فراهم مي‌كند كه خواننده با روايت هر يك از شخصيت‌هاي داستان از آنچه رخ مي‌دهد آشنا شود. بخش زيادي از داستان كتاب برگرفته از تجربه‌هاي شخصي و واقعيت‌هايي است كه در زندگي دوستان نزديك من رخ داده است و به شكلي صريح، واقعي و صميمانه در كتاب آمده است.

به گفته او، اين رمان چهار شخصيت محوري دارد؛ دو زن و دو مرد كه داستان را به صورت دوره‌اي و دوره‌اي در شهرهاي لندن، تهران و سنديگو به پيش مي‌برند. در لابه لاي اين شخصيت‌هاي اصلي چند شخصيت فرعي هم وجود دارند كه كامل‌كننده داستان و بر روند آن تاثيرگذار هستند. او اضافه مي‌كند: «نكته بعدي كه بايد گفته شود اين است كه اين كتاب بيانگر سي و چند نكته مهم است كه از زبان شخصيت‌ها و افراد داستان مي‌شنويم، در اين بين خواننده مرتب با چهار، پنج موضوع اصلي درگير مي‌شود. اينها سوال‌هايي است كه طرح مي‌شود تا خواننده به جواب سوال‌ها فكر كند. در اين مسير جواب‌هاي مختلفي را از شخصيت‌هاي داستان مي‌شنود كه همگي جواب‌هاي قابل دفاعي است؛ همه اين پاسخ‌ها بر اساس تجربه‌هاي آدم‌هاست و من هدفم اين بود، صادقانه از اين آلترناتيوها دفاع كنم.»

دغدغه اين نويسنده در كتابش «تنهايي» به عنوان مساله‌محوري است كه براي رهايي از آن راه‌حل‌هايي را هم ارايه مي‌كند. پرسش بعدي ما از او اين بود كه در طرح تنهايي به دنبال چه هستيد؟ و بني‌ اسدي چنين پاسخي داد: «مساله اولي كه در كتاب به آن پرداختم، مساله تنهايي شخصيت‌هاي داستان است كه همه درابتدا تنها هستند و تلاش مي‌كنند از چاله تنهايي بيرون بيايند كه برخي موفق مي‌شوند و برخي ناموفق هستند. در اين راه سعي كردم راه‌حل‌هايي كلي (معنويت، ورزش، بخشيدن، فراموش كردن...) را كه به نظرم كارساز مي‌آمد و به عبور از تنهايي كمك مي‌كرد، از زبان شخصيت‌هاي داستان نشان بدهم. »او از مساله فراموشي و به يادآوردن به عنوان ديگر موضوعات مهمي كه در اين رمان مطرح شده است، ياد مي‌كند: «يك مساله مهم در كتاب مساله فراموشي و به يادآوردن است؛ اين موضوع را در جاهاي مختلف از زبان شخصيت‌ها براي رهايي از تنهايي عنوان كردم. براي مثال يك سوال مهم اين است كه چطور مي‌شود بدي‌ها و خاطرات بد را فراموش كرد؛ باز به عنوان مثال در يك فصل كه در مورد خاطرات است وقتي كه «سميرا» جعبه عكس‌ها را درمي‌آورد، سعيم اين است كه با استفاده از مثال عكس‌ها در مورد خاطرات صحبت كنم. مساله ديگري كه مطرح كردم «بخشيدن» است، شخصيت «آقا رحيم» را به اين خاطر آنجا گذاشتم كه بتوانم فرمول بخشيدن را توضيح و نشان بدهم كه بخشيدن وقتي ممكن است كه ما بتوانيم به چيزهاي مهم‌تر از درست و غلط فكر كنيم.»

اما دودلي، ديگر مساله‌اي است كه بني اسدي در اين كتاب به آن پرداخته است: «دودلي و بلاتكليفي از ديگر موضوعات مورد بحث در كتاب است چون مساله مهمي است و برخي از مشكلات آدم‌ها در اين دودلي‌ها خود را نشان مي‌دهد. مساله ديگر پاسخ به اين سوال است كه خوشبختي دروني يا بيروني است؟ كنترل ذهني به داد ما خواهد رسيد يا عوامل بيروني؟ اينها هم مسائلي است كه تا آخر گريبان شخصيت‌هاي كتاب را رها نمي‌كند؛ در اين كتاب همچنين به مسائلي چون فاصله و ترس در روابط آدم‌ها، مرگ‌آگاهي، مسووليت‌پذيري، رهايي از كينه، مكان و هويت مكان، پارادوكس انتخاب، درونگرايي، مهاجرت، تعادل در جسم و روح، صميميت، پست نشدن، خوشبختي و بدبختي و در لحظه زندگي كردن پرداخته شده است.»

روايت داستان «اسمت را مي‌گذارم باران» در بازه زماني بين سال‌هاي 88 تا 92 مي‌گذرد اما نويسنده آن معتقد است اين كتاب بيش از آنكه متاثر از وضعيت اجتماعي باشد، سفري به درون انسان‌هاست: «اين كتاب سفر در درون آدم‌هاست، كتاب بيش از اينكه به وقايع بيرون بپردازد، درون آدم‌ها را نشان مي‌دهد؛ براي مثال بيان مي‌كند كه دو نفري كه از رابطه‌اي بيرون مي‌آيند، چه روايتي براي شرح آنچه بر آنها گذشته، دارند.»

اين كتاب در دومين هفته انتشارش جزو سه كتاب پرفروش خاورميانه در سايت آمازون شد و بني اسدي كه در خارج از كشور ساكن است، درباره اين موضوع نيز مي‌گويد: «آمازون جداول مختلفي براي كتاب‌هاي متفاوت دارد و اين قسمتي كه «اسمت را مي‌گذارم باران» در آن به اين رتبه رسيده قسمت داستان‌هاي بلند و نمايش‌نامه‌هاي خاورميانه است، اين كتاب سومين كتاب پر فروش در ميان صدها كتاب در اين بخش شده است؛ در صورتي كه نسخه كيندل نداشت و بدون اين نسخه توانست به اين جايگاه برسد.»

به گفته او، مخرج مشترك نظرات مخاطبان ايراني و غير ايراني درباره اين كتاب اين بود كه ريتم آن را خيلي دوست داشتند و آن را گيرا مي‌دانستند، در بين خوانندگاني كه با من تماس گرفتند كساني بودند كه سال‌هاي سال كتاب ايراني نخوانده بودند يا اگر كتابي را خوانده بودند، تمام نكرده بودند و اين كتاب را تا آخر خوانده بودند؛ نكته مهمي كه مخاطبان به من گفتند اين بود كه هر كدام خودشان را در شخصيت‌هاي كتاب پيدا مي‌كردند. بسياري از آدم‌ها يكي از شخصيت‌ها را در داخل خودشان مي‌بينند و با آن همذات‌پنداري مي‌كنند، احساس ارتباط واقعي با شخصيت‌هاي داستان مي‌كنند؛ بازخوردها اغلب اين گونه بود. حتي كساني از داخل ايران به من گفتند كه چندين نسخه از كتاب را خريده‌اند كه سوغاتي بدهند. كساني كه مهاجرت كرده‌اند نيز كتاب را خوانده‌اند و با آن ارتباط برقرار كرده‌اند. بازخوردهاي آنها هم مثبت بود. چندين درخواست از دوستاني در افغانستان داشتم كه كتاب را داشته باشند، مدتي به دنبال كتاب‌فروشي‌اي در افغانستان بودم كه كتاب را توزيع كند اما هنوز موفق نشده‌ام.

او درباره احتمال انتشار ترجمه انگليسي اين رمان توضيح مي‌دهد: «نسل دوم مهاجران ايراني استقبال كردند كه ترجمه‌اي از كتاب به زبان انگليسي منتشر شود؛ اما تاكنون فرصت نشده است و اينها هم در حد گفت‌وگو بوده است.»

بني اسدي در عين حال تاكيد دارد كه هيچ تفاوتي بين نسخه داخل ايران و خارج از ايران وجود ندارد. در ادامه اين گفت‌وگو درباره وضعيت انتشار كتاب‌هاي ايراني در خارج از كشور از او پرسيديم كه چنين پاسخ داد: «سايت‌هايي هستند كه به صورت آنلاين كتاب منتشر مي‌كنند و در جريان آن هستم اما مي‌خواستم كتابم را در ايران منتشر كنم و مخاطبم را در ايران پيدا كنم؛ نويسندگاني مثل خانم منيرپور آثارشان را در سايت آمازون منتشر مي‌كنند؛ چاپ كردن كتاب ايراني در خارج از كشور بسيار راحت است و امكاناتي كه آمازون مي‌دهد نيز بسيار خوب است وقتي كتاب منتشر شد آمازون سهمش را برمي‌دارد و شما عملا هزينه‌اي نمي‌كنيد، البته كتاب‌هاي فارسي را نمي‌شود در نسخه كيندل منتشر كرد و اين كار را سخت مي‌كند.

پرسش بعدي ما اين بود كه بسياري از نويسندگان و هنرمندان معتقدند هنرمند ايراني از آبشخور كشور خود بهره مند مي‌شود و قدرت خلاقه او در خارج از كشور تضعيف مي‌شود؛ شما چه عقيده‌اي داريد؟ و بني اسدي توضيح داد: «كساني كه سال‌ها در خارج از ايران بودند به من گفتند چرا اين كتاب مثل سريال‌هاي ايراني سانسور شده است و كتاب را با سانسور نوشته‌ايد آنها متوجه شده بودند كه فضا متاثر از ايران بوده است؛ اولا آن چيزي كه فضاي نوشتن را مهيا مي‌كند، فضاي ذهني آدم است. كساني هستند كه سال‌ها در ايران نيستند ولي فضاي ذهني‌شان در ايران است، با اخبار ايران بيدار مي‌شوند، موسيقي ايراني گوش مي‌كنند، فارسي حرف مي‌زنند. اينها درست است كه به لحاظ فيزيكي در ايران نيستند ولي به لحاظ ذهني در ايران هستند؛ اينها توليد فكري‌شان لطمه نمي‌خورد اما اگر كسي از ايران خارج و ارتباط فضاي ذهني‌اش با ايران قطع شود و با ايران رفت و آمد نكند، اخبار ايران را دنبال نكند وضعيت تفاوت مي‌كند. اين رابطه گاهي براي افراد داخل ايران هم قطع مي‌شود. خواننده كتاب مي‌تواند قضاوت كند نويسنده‌اي در خارج از ايران اين اثر را خلق كرده است يا توانسته واقعيت‌هاي ايران را تصوير كند يا نه؟

او درباره علل ناشناخته ماندن ادبيات معاصر ايراني برخلاف ادبيات كلاسيك، مي‌گويد: «بخش خيلي مهم تبليغات است. در كتابفروشي‌هاي خارج از كشور اينقدر حجم توليد كتاب زياد است كه خواننده سردرگم مي‌شود؛ يك نكته مهم اين است كه توليد كتاب خوب است اما در توزيع كتاب مشكل وجود دارد و رساندن كتاب به مخاطب سخت است؛ البته متفكر در دنيا زياد است و توليد فكر و مطلب خوب در ايران و خارج از ايران و رساندن به استاندارد جهاني سخت است و مستلزم شرايط اجتماعي آماده است؛ كساني كه براي بازار بين‌المللي مي‌نويسند، بايد زبان بيان‌شان از مرزهاي كشور بگذرد و زبان جهاني داشته باشند؛ امروز مسائلي مثل مهاجرت، محيط زيست و جنگ مسائل مهمي هستند كه بايد به آنها پرداخته شود؛ براي رسيدن به استاندارد جهاني بايد زحمت بكشيد.

او در پايان در پاسخ به اين پرسش كه چطور شد ناشري در ايران اولين كتاب شما را منتشر كرد، پاسخ داد: «وقتي اين كتاب را نوشتم با چند انتشاراتي تماس گرفتم كه جوابي ندادند چون اغلب ناشران ترجيح مي‌دهند آثار نويسندگان شناخته شده را چاپ كنند. خوشبختانه نشر از نو پذيرفت كتاب من را چاپ كند. از ناشر محترم تشكر مي‌كنم به خاطر اينكه اين اولين كتاب من بود و براي ناشران كتاب اول هميشه ريسك است.»

 


اين كتاب بيانگر سي و چند نكته مهم است كه از زبان شخصيت‌ها و افراد داستان مي‌شنويم، در اين بين خواننده مرتب با چهار، پنج موضوع اصلي درگير مي‌شود. اينها سوال‌هايي است كه طرح مي‌شود تا خواننده به جواب سوال‌ها فكر كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون