از شيراز سعدي تا شيراز ما
نيوشا طبيبي
۱- فرمود «خوشا شيراز و وضع بيمثالش/خداوندا نگهدار از زوالش»، شايد از همين نفس قدسي حافظ است كه با اين همه بيترتيبيها و نامهربانيها كه به اين شهر روا داشتهايم، باز هم شيراز زيبا و دوستداشتني است. بافت تاريخي بينظير شهر، آنچنان جذاب و ديدني است كه اگر مديريتي ميهندوست و خبره بر آن گمارده شود، در اندك زماني ميتواند از شيراز شهري بسازد كه نگين انگشتري ايران باشد. افسوس كه چنين نيست و مديريت ميراث در شيراز گويي در رخوت و بيعملي به سر ميبرد.
شايد ما ايرانيان از بس كه اثر تاريخي و ساختمان زيباي ديدني داريم ديگر چندان به چشممان نميآيد وبه آنها بياعتنا هستيم. وضعيت خانههاي تاريخي شيراز سخت اسفبار است. اين ابنيه بينظير در شرايطي نگاهداري ميشوند كه فقط فرو نريزند، بسياري از آنها نيز به حال خود رها و تبديل به محلي براي كسب درآمد سازمانهاي متولي و عدهاي كاسب نامهربان به ايران و شيراز شدهاند. ابنيه و مكانهاي تاريخي ديگر هم وضعي بهتر ندارند. مسجد عتيق شيراز، با معماري بينظير و تاريخي بلند، وضعي رقتانگيز دارد. از آنجا كه دو دستگاه حكومتي اوقاف و ميراث فرهنگي بر سر نگهداري بناهاي اينچنين سر سازش با يكديگر ندارند، ثروت ملي و ميراث فرهنگي و تاريخي و ديني ايران سخت مورد بياعتنايي و سوءمديريت قرار گرفته. همه جا خاكآلود و كثيف، حتي شناسنامه اين اثر ارزشمند را روي صندلي شكستهاي گذاشتهاند و گويي اين مسجد تاريخي و كهن را رها كردهاند تا اندكاندك فرو ريزد. اين عدم سازش اوقاف و ميراث در بسياري از اماكن تاريخي - مذهبي ايران به زيان بنا و اثر تاريخي تمام شده است.
۲- مديران فرهنگي بسياري از خانههاي تاريخي را به اجاره غرفهداران و كافيشاپداران (!) دادهاند و آنها به در و ديوار اين ابنيه ارزشمند بنرهاي زشت و مزاحم خود را آويختهاند و تحت نام غرفههاي محصولات فرهنگي و صنايع دستي و كتابفروشي، زينتآلات و سيدي ميفروشند. ترديدي نيست كه فروش كالاهاي وطني به ويژه از نوع فرهنگي آن كار بسيار خوبي است، اما هر كاري جايي دارد. ميتوان بدون ايجاد مزاحمت بصري و تخريب بدنه بنا و آسيب رساندن به تزيينات ظريف آنها دكههاي پاكيزهاي در همان محدوده برپا ساخت.
۳- در تمامي خانههاي تاريخي معروف و موزههاي شيراز غرفهاي به «عكاسي با لباس قاجاري» اختصاص دارد. تمامي اين غرفهها در اجاره يك نفر است و او با آزادي كامل به در و ديوار و پنجره مهمترين ابنيه تاريخي تبليغات خود را آويخته و هيچ در بند مزاحمت بصري و لطمهاي كه به منظره اثر تاريخي ميزند، نيست. بگذاريد بگويم كه عكسهاي گرفته شده هم كوچكترين نشاني از لباس و نشانههاي قاجاري ندارند و بيشتر يادآور صحنههاي سريال قهوه تلخ هستند. برقراري اين واحدهاي تجاري در بناهاي شكوهمند كه ميراث فرهنگي و تاريخي ايرانيان هستند، آن هم به اين صورت البته توهين به تاريخ و فرهنگ مردم ايران و سودجويي آشكار سازمان ميراث فرهنگي يا سازمانهاي متولي ديگر است. مكانهاي تاريخي ايران جاي كاسبي، آن هم به مبتذلترين شيوه نيست.
۴- زحمتكشترين و ميهندوستترين انسانهايي كه ديدهام، پاسداران ميراث فرهنگي هستند. اكثر آنها با عشق به كار خود اشتغال دارند با مهر فراوان از ميراث فرهنگي و تاريخي ايران مراقبت ميكنند. اگر پرسشي از آنها بكنيد، گويي پارهتن خود را براي توصيف ميكنند. آنها خون دل ميخورند و لابد با دستمزدي اندك كاري سترگ و ميهندوستانه انجام ميدهند. سپاس ويژه ما ايرانيان نثار اين پاسداران ميراث فرهنگي باد.
۵- بسياري از هموطنان مقيم خارج، براي ديدن خانواده و همچنين گشت و گذاري در وطن سالي دست كم يكبار به سرزمين مادري باز ميگردند. آنها كالاهاي ايراني خريداري ميكنند، در شهرهاي مختلف سير و سياحت ميكنند و به اقتصاد گردشگري ملي كمك ميرسانند. وضع عوارض خروج آن هم به شكلي كه اكنون مقرر شده، كار آنها را سخت و هزينهاي سنگيني بر دوش آنها سوار ميكند.اي كاش معافيتي براي ايرانيان مقيم خارج كه ارزي از كشور نميبرند و برعكس ارز به كشور وارد ميكنند برقرار ميشد تا آنها بيش از پيش شايق به سفر به سرزمين مادري شوند.
۶- كشورهايي كه ماليات بر ارزش افزوده را مآلانديشانه وضع كردهاند، براي توسعه توليد ملي، پول ارزش افزوده را در فرودگاه به خريداران باز ميگردانند تا گردشگران تشويق به خريد كالاهاي توليد داخل آنها شوند. حال كه قرار است از صنعت و توليد ملي حمايت شود، بايد تسهيلاتي براي خريداران كالاي ايراني وضع شود و پول ارزش افزودههاي پرداختي آنها در مقابل ارايه رسيد در فرودگاه به آنان پرداخت شود.
۷- نوشتن و سخن گفتن از آبريزگاه (توالت) و كيفيت ساخت آن از ديرباز نزد ما ايرانيان مكروه و خارج از ادب بوده، من خود تا به حال در هيچ رسالهاي و متني در اين موضوع نديدهام. اما به هر روي نميتوان اين نياز بسيار مهم را ناديده گرفت. نياز جسمي و بهداشتي و رواني ايجاب ميكند كه دستشوييها و آبريزگاههايي ساخته شوند كه از هر حيث پاكيزه و مرتب باشند. كشورهايي كه به مقوله گردشگري به عنوان يك صنعت بزرگ پولساز نگاه ميكنند، توجه ويژهاي به اين نياز كردهاند. ما ايرانيان چنان از صحبت در اين مقوله دوري ميكنيم و از آن به روشني ذكري نميكنيم كه در خانههاي ايراني - حتي خانههاي گرانبها - اغلب توالتها غيراستاندارد و فاقد هر نوع امكان راحتي است. توجه به اين مقوله در صنعت گردشگري يعني آنكه توالتهايي پاكيزه و مرتب و زيبا بنا كنيم، در تميزياش سخت بكوشيم تا از اين وضعيت خجلكننده كه ما را - خلاف واقعيت - ملتي بياعتنا به پاكيزگي نشان ميدهد، به در آييم. رواج توالتهاي سبك ايراني البته مقدم است بر رواج نوع فرنگي آن. توالت ايراني هم از لحاظ بهداشتي و هم از لحاظ سلامتي استفادهكننده كاملا بر شكل فرنگي آن ارجحيت دارد، پس لازم نيست براي گردشگران حتما نوع فرنگي آن را مهيا كنيم. كافي است توالتهايي بسازيم تميز و مرتب و راحت در استفاده و البته كه در تميزي و پاكيزه نگاه داشتنش به جد بكوشيم.
۸- يادداشتم را با شيراز و گردشگري آغاز كردم و در همين موضوع به پايان ميبرم. كار گردشگري در شيراز رونق گرفته و توريستهاي خارجي دستهدسته در شهر ميگردند و هزاران نفر مستقيم و غيرمستقيم در اين صنعت اشتغال پيدا كردهاند. خانوادهاي خوشذوق در بافت قديمي شهر خانه آبا و اجدادي ۱۵۰ ساله خود را با سختي بسيار، بعد از ۴ سال تلاش مداوم تبديل به هتلي با شكل و شمايل ايراني كردهاند و خود به ميزباني مهمانان مشغول هستند. از صبح تا شام خواهران و برادران و پدر و مادر و اقوام ديگر دست در دست، بسيار حرفهاي و مهربان به قاعده و رسم ايراني چنان از مهمانان پذيرايي ميكنند كه گويي در خانهشان ضيافتي دارند و مهمانان، به مهماني آمدهاند. پذيراييشان ساده و به دور از تكلف و تقلب است و چون از دل برميآيد بر دل مهمانان هتل مينشيند. بعد از چند ساعت اقامت در اين هتل احساس ميكنيد در خانه نزديكان خود مهمان هستيد. خانه - هتلي كه ساختهاند، پايهاش در سنت خانههاي ايراني است و راحت و پرآسايش است. اين هتل در بافت قديمي مجاور حرم حضرت شاهچراغ واقع شده، بافتي كه فقيرنشين است، اما وجود همين هتل كسب و كار محله را رونق داده. پيشنهاد ميكنم، به شيراز برويد و به اين هتل و نظاير آن سر بزنيد و از اقامت در اماكني چنين حظ ببريد. براي آنكه با اين خانه - هتل بيشتر آشنا شويد، اينجا را ببينيد:
www.hotel5dari.com
«به شيراز آي و فيض روح قدسي/ بجوي از مردم صاحب كمالش»