تكنولوژي، نياز كالاي ايراني
مجتبي عندليبآذر
به نظر من رويكرد حمايت از توليد كالاي ساخت داخل يكي از اساسيترين استراتژيهاي حاكميتي هر كشور است. در ايران هم از همان ابتداي جمهوري اسلامي با عناوين مختلف اين استراتژي دنبال شده است، عناويني مانند: خودكفايي، توليد ساخت داخل، اقتصاد مقاومتي و چه كنفرانسها و همايشهاي و سمينارهايي كه جهت تحقق اين شعارها بر پا نشد. اما اينكه چرا اين استراتژي تاكنون محقق نشده است جاي يك تحقيق علمي و ميداني دانشگاهي است. اجازه بدهيد بحث را با يك مثال جلو ببريم؛ صنعت خودرو را ميتوانيم به عنوان الگوي حمايت از ساخت داخل نام ببريم؛ صنعتي كه تقريبا اكثر نخبگان دانشگاهي كشور را جذب خود كرد و سعي كردند تا تمامي استانداردهاي مطرح روز را پيادهسازي كنند. از تمامي رانتها و حمايتهاي قانوني و غيرقانوني استفاده كردند و با مداخله مستقيم و غيرمستقيم در سياستگذاري تعرفهاي تنها بازيگر قدرتمند صنعت شدن، اما حاصل آن چه شد؟
- مرگ و مير مردم
- آلودگي محيط زيست
- اتلاف انرژي در سطح بسيار گسترده
- اسيركردن قطعهسازان چه از لحاظ عرصه رقابتهاي منطقهاي و چه از لحاظ عقبماندگيهاي تكنولوژيكي
شما ميتوانيد همين صنعت را به كل اقتصاد كشور تعميم دهيد. حال بايد به يك سوال كليدي ديگر پاسخ داد. اينكه ما در چه صنعتي آنقدر پيشرفت كردهايم كه باعث رفاه و سلامتي مردم شده است؟
من به شما عرض ميكنم كه در هيچ صنعتي.
شايد پاسخ به اين سوالها براي شما روشنگر باشد:
- اينكه اصولا ما در كشور چه كالاهايي توليد ميكنيم؟
- سطح تكنولوژي كالاهاي توليدي ايراني چيست؟
- مواد و فرآيند توليد كالاهاي ايراني در چه سطح از كيفيتي قرار گرفته است؟
پاسخ كليدي اين است كه من تمامي كالاهاي اروپايي را به كالاهاي ايراني ترجيح ميدهم. خودرو، لوازم الكترونيكي، لوازمخانگي، لوازم ورزشي و حتي موادغذايي. دليل اين غربزدگي من اين است كه ما هم در سطح تكنولوژي بسيار عقبمانده هستيم و هم در سطح وجدان كاري و بهرهوري. صنعت خودروي ما عقبمانده تكنولوژيكي است و دو راه بيشتر ندارد:
1. آزادي ورود خودروي خارجي (نه چيني)
2- پيوستن قطعهسازان به بازار بينالمللي (مانند تركيه و...)
در حوزه لوازم الكترونيكي كه كلا هيچ راهي جز واردات نداريم؛ چون نه تكنولوژي آن را داريم و نه بستر و زير ساخت مناسب آن را. لوازمخانگي توليدي در ايران كه عموما ملغمهاي از واردات و ساخت داخل است در صورتي كه رعايت مصرف انرژي در آنها و همچنين معيارهاي مشتريمداري در طراحي صنعتي و قابليت رقابت با رقباي خارجي را داشته باشند، ميتوانند در صورت كاهش هزينهها، موانع و عوارض توليد، كور سوي اميدي داشته باشند. در مورد صنايع غذايي هم به جز معدودي، چيزي كه كاملا مشهود است عدم وجود وجدان در توليدكنندگان و بحث كيفيت است. اصرار بر توليد كالاي داخلي با وضعيت زيست بوم، آب، آلايندگي و مصرف انرژي يك كار كارشناسي نشده است. دنيا در حال حاضر چند سالي است كه با شتاب فراوان به سمت مفهوم INDUSTRY 4. 0 رفته است و صنايع ما هنوز درگير بيم و ماليات و قاچاق و رانت و... . اين قبيل مسائل هستند. راهحل نهايي تنها و تنها اقتصاد درهاي باز و رقابتي است و بس.
موسس و رييس هياتمديره شتابدهنده هوشمند سلامت