عادت به كالاي ايراني
آرزو فرشيد
«خـانـم خوشـگـلها براتـون روسري آوردم...». تا اينجا را كه گفت به دوگانه هميشگي رسيدم. بخرم يا نه؟ «كالاي ايراني، توليد توليدي خودمونه». با جمله دوم حجت را تمام كرد و بايد ميخريدم. نه براي.... براي اينكه به خريد كالاي ايراني عادت دارم. اولين و آخرينش را خوب يادم است. اولينبار كتاني آديداس ميخواستم اما قيمتش بيشتر از توان جيب بابا بود.
اين شد كه به كفش ملي سركوچه رضايت دادم. بزرگتر كه شدم ديدم مامان هم پارسخزر را به بوش، و... ترجيح ميدهد. هميشه هم راضي است و از خريدهايش تعريف ميكند. شايد دليلش براي ما و خيليهاي ديگر اين باشد كه توان خريد جاروبرقي و ماشين لباسشويي فلان مارك را يا هر كالاي خارجي ديگر را نداشتيم اما طي اين سالها كلي كالاي ايراني باكيفيت شناختيم و حالا كه حرف از حمايت از كالاي داخلي به ميان ميآيد با جان و دل همراه ميشويم.