• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4088 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت

درباره «شب‌هاي موسيقي خراسان» كه مي‌رفت تا لغو شود

صورت ايمانم آرزوست

نيوشا مزيدآبادي

«شـــب‌هـاي‌مـوسيقــي خراسان» كه قرار است در روزهاي 27 و 28 ارديبهشت در تالار رودكي برگزار شود از جمله اخبار پر سر و صداي اين روزهاي موسيقي ايران بود. سال گذشته اين رويداد فرهنگي به دليل عدم استقبال مردم و تنها با فروش 7 بليت (از مجموع 2100 بليت) ملغي شد و مديران برگزاري آن تنها به بزرگداشت «عثمان محمدپرست» اكتفا كردند. امسال هم اگرچه با استقبال كمرنگ مردم مي‌رفت كه اين برنامه لغو شود اما با همدلي بسياري از هنرمندان و تبليغاتي كه در رسانه‌هاي مجازي‌شان منتشر كردند، جان دوباره‌اي به روح تكيده موسيقي خراسان دميده شد. چنان كه حالا بليت‌هاي دو اجرا از چهار اجراي «شب‌هاي خراسان» به كلي تمام شده و آن دو ديگر نيز به نظر مي‌رسد كه اوضاع چندان بدي نداشته باشند. اما پرسش اينجاست به چه دليل موسيقي نواحي ايران (در اينجا مشخصا خراسان) از كمبود مخاطب رنج مي‌برد؟ چه تلاش و برنامه‌ريزي‌اي براي معرفي اين موسيقي به عامه مردم كرده‌ايم كه حالا از آنها انتظار استقبال بي‌شائبه داريم؟

موسيقي نواحي ايران به سبب ويژگي‌هاي ساختاري منحصر به فرد و نيز به جهت مهجوري بي‌حد و حصرش از جمله هنرهايي است كه اگرچه مخاطب چنداني ندارد اما اگر اهل دل باشيد و زلف بر مهر آن گره بزنيد حظي چنان حاصل‌تان مي‌شود كه حضرت مولانا فرمود: «گوشم شنيد قصه ايمان و مست شد» اما سخت است كه في‌المجلس هم اين پرسش پيش مي‌آيد كه «كو قسم چشم؟ صورت ايمانم آرزوست.»

در روزگار كنوني كه هر 365 روز سال، در و ديوار شهر به تبليغات كنسرت‌هاي رنگ به رنگ و جورواجور پاپ آذين بسته مي‌شود، مبرهن است كه مخاطب پايتخت‌نشين كه دانش‌ و حوصله‌‌ا‌ش به هنر فولكلور اين سرزمين قد نمي‌دهد، قدر و منزلتي براي شب‌هايي مثل «شب‌هاي موسيقي خراسان» قائل نشود. مردم ما به قسم‌هاي مختلفي از خوانندگان پاپ و موسيقي‌هاي بي‌سر و ته‌شان آشنايي دارند و هر روز فنِ «بند» تازه‌اي از سيرك «بند»هاي پررنگ و لعاب پاپ مي‌شوند كه بي‌محتوا و مفهوم، مخاطب كم‌انديش را همراه سيل خود مي‌كنند.

«سليقه مبتذل» در هر حوزه‌اي رو به رواج است و در اين ميانه عدم آشنايي نسل امروز با آثار و توليدات فرهنگي مي‌تواند تير خلاص خوفناكي بر بدنه كم‌توان هنر و انديشه باشد. اما مردم مقصر نيستند از آن رو كه خوراك لاغر و نحيفي دريافت مي‌كنند كه قوه تشخيص و تمييز زيباشناسانه‌شان را به هيچ‌وجه من‌الوجوه تحريك نمي‌كند.

موسيقي جدي (هنري) جزو اولويت‌هاي دست‌چندمي مديران فرهنگي ما شده كه به نظر مي‌رسد اگر توش و توان‌مان را يك كاسه نكنيم و همين‌طور جزيره‌اي قدم‌برداريم، عاقبت خوشي در انتظارمان نيست.

در مملكت عريض و طويل ما كه هر خطه‌اش فرهنگ و هنر خاصي دارد، سالي چند جشنواره موسمي نواحي برگزار مي‌شود كه از حيث برنامه‌ريزي و مديريت هنري، يكي دو مورد آن قابل اعتنا است. مواردي كه در طول سال برنامه‌ريزي مدوني دارند، تشريح درستي مي‌شوند، مخاطب سنجي تيزبينانه‌اي را سرلوحه كار قرار داده‌اند، مورد استقبال قرار مي‌گيرند و در جهت ضبط و ثبت آثار هنرمندان موسيقي نواحي گام‌هايي قابل توجه برمي‌دارند.

اما مديران برگزاري «شب‌هاي موسيقي خراسان» كه در نيت خيرشان هيچ شكي نيست، اگر از رخداد مسبوق سابقه خود درس عبرتي مي‌گرفتند و با نظر علت‌بين و موشكاف درصدد مرتفع كردن كاستي‌هاي‌شان برمي‌آمدند، امسال شاهد تزلزل بناي برنامه فرخنده‌شان نمي‌شديم. بايد دقيق شد. بايد دقيق شد در همه آنچه برايش سر و دست مي‌شكنيم و داغش را به سينه مي‌زنيم اما دريغ كه در روزگار امروز باد به غبغب انداختن براي قدمي كه بر مي‌داريم از خودِ هدف پيش رو مهم‌تر است. نمونه‌اش خبري است كه بنياد رودكي براي برگزاري «شب‌هاي موسيقي خراسان» منتشر كرد: «در اين كنسرت‌ها اجراي آثار جذاب، هيجان‌انگيز و با كيفيت براي مخاطبان در نظر گرفته شده است كه مي‌تواند رضايت شنوندگان موسيقي اقوام ايران را فراهم كند.» اشاره به واژه‌هاي «جذاب» و «هيجان‌انگيز» در محتواي اين خبر، براي توصيف موسيقي خراسان كه آميخته با عرفان و اخلاق و شعر است آشكار مي‌كند كه مسوولان برگزار‌كننده اين رويداد هم درك درستي از هنر بومي اين خطه ندارند. شايد همين ناآشنايي است كه آنها را در جذب مخاطب بيشتر به وادي غلط و خط خطا مي‌اندازد. بد نيست اندكي در محتوايي كه براي جذب مخاطب به كار مي‌بريم، دقيق شويم و فرصت برگزاري برنامه‌هايي چنين را كه مي‌تواند پرتاثير و سليقه‌ساز باشد، به سادگي از دست ندهيم. چنان كه محمدرضا درويشي مي‌گويد: «براي حضور فعال در عرصه ملي، نياز به خانه‌تكاني داريـم. نيـاز بـه بررسـي مجدد هويت مضمحل‌ شده خويش داريم.» هويتي كه در غبار توهمات و استنتاج‌هاي غلط گرفتار آمده است.

 


مردم مقصر نيستند

«سليقه مبتذل» در هر حوزه‌اي رو به رواج است و در اين ميانه عدم آشنايي نسل امروز با آثار و توليدات فرهنگي مي‌تواند تير خلاص خوفناكي بر بدنه كم‌توان هنر و انديشه باشد. اما مردم مقصر نيستند از آن رو كه خوراك لاغر و نحيفي دريافت مي‌كنند كه قوه تشخيص و تمييز زيباشناسانه‌شان را به هيچ‌وجه من‌الوجوه تحريك نمي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون