در انتشار كتاب تعجيل نكنيد
قباد آذرآيين، نويسنده ادبيات داستاني، نگاه مثبتي به برگزاري نمايشگاه كتاب دارد. او در اين باره گفت: «هر چيزي، هر بهانهاي براي گردهم آوردن علاقهمندان كتاب، كتابخواني و گسترش آن قابل تحسين است. به اسم نمايشگاه، گروه، انجمن يا هر چيز ديگري باشد. مسلما وقتي كه در جايي مجموعهاي از ناشران و علاقهمندان به كتاب جمع ميشوند، در مورد گسترش كتابخواني و علاقهمندي بيشتر به اين كار مشتاقان بيشتر پيدا كردن، طبيعتا تاثير خود را خواهد گذاشت و من آرزو ميكنم كه از اين نمايشگاهها نه يكبار در سال بلكه چندبار و در جاهاي مختلف اين كشور برگزار شود.»
او امسال با كتاب «روزهاي شاد و ناشاد محله نفت آباد» در نمايشگاه كتاب شركت كرده است، ارزيابي خود را از ورود نويسندگان جوان و تازهكار به حوزه ادبيات داستاني را اينگونه ارزيابي ميكند: «به عنوان كسي كه سالها در اين حوزه است و مينويسد يك پيشنهاد براي جوانها دارم و آن اين است كه نويسندههاي جوان و تازهكار در انتشار كتابهايشان تعجيل نكنند. چون بعدها دچار نوعي پشيماني ميشوند. اجازه دهند كه داستان و اثر آنچنان در وجودشان حل شود، نفوذ و رسوخ كند كه حس كنند واقعا صددرصد از آن راضي هستند و بعد آن را ارايه دهند. البته اين يكي از پيشنهادات من است و اميدوارم كه جوانان اين تجربهها را به كارگيرند. او درباره كيفيت پايين برخي از آثار بيكيفيت در ادبيات داستاني و بياعتمادي مخاطب به ايبنا گفت: «اين واقعا يك ضايعه است كه بت شهرت و بيتوجهي به عواقب اين شهرت، باعث اين كار ميشود. آن چيزي كه نويسنده را نويسنده ميكند، تجربه زيسته است. تجربه زيسته ابزار كار و پشتوانه يك داستاننويس است و اگر آن را نداشته باشد، طبيعتا آن چيزي كه مينويسد، صرفا با بازيهاي زباني، يا فرم صرف است. در نتيجه نه چيزي عايد خودش و نه چيزي دستگير علاقهمندان او ميشود، جز اينكه حجم كتابهاي موجود در بازار را زياد ميكند و سرمايهها را به باد ميدهد. حتي ممكن است مخاطب، اثر او را به همه آثار حوزه ادبيات داستاني تعميم دهد و در نتيجه ضعف آن فرد، يك نوع مخاطبگريزي و گريز از خوانش براي كل ادبيات را به وجود ميآورد.»