موتسارت، آمادئوس و زندگي موسيقيدانان ما
سيدمحمدعلي ابطحي
خواندن تاريخ آدمهايي كه بر زندگي بشريت تاثير دارند، يكي از راههايي است كه ميتواند ما را به تاريخسازان پيوند دهد. معمولا تصور ميشود كه بيشتر تاريخسازان را بايد در حوزه سياست و سياستمداران جستوجو كرد. اما نقش مهم پنهان و عميق تاريخ را اهالي فرهنگ وهنر ميسازد. آنها دقيقا مثل سنگ ريزههايي هستند كه در زير آبهاي روان ثابت ميمانند و سياستمداران بيشتر مثل شاخههاي درخت يا خس و خاشاك هستند كه حتي اگر تاثيرداشته باشند، جايي را خراب ميكنند و ماندگار هم ميمانند اما دوره آنها ميگذرد و از حيطه نياز بشر گذر خواهد كرد.
توصيه ميكنم فيلم قديمي آمادئوس راچند باره ببينيد. توليد۱۹۸۴ است. داستان موسيقيدان معروف جهاني، ولفانگ آمادئوس موتسارت است. اين موسيقيدان نامدار متولد سال ۱۷۵۶در اتريش است. واقعا بيدليل نيست كه اهالي موسيقي طي قرنهاي متمادي همچنان او را معجزه و نابغه موسيقي ميدانند. شايد در اين فيلم كمي اغراق شده باشد. اما گرتهبرداري از زندگي اوهم تاريخي و تاثيرگذار است. يك نابغه موسيقي وارد چالشهاي بزرگي شده است كه به راحتي ميشد آن مشكلات سر راهش نباشد. از يك سو ازدواج سريع سنتي كرد و مشكلات زندگي جلوي راهش قرار گرفت. اين مقدمه مشكلات مالي شد و تلاش هنرمند براي به دست آوردن مخارج زندگي كه هميشه هنر به اجبار قرباني پول و پول داران و زور دارانِ پول آفرين ميشود، بحران آفرين شد. تلاش بسياري كرد كه بتواند در دربار پادشاهي كرسي موسيقي به دست آورد. حسادت ساليري، موسيقيدان درباري همكارش مانع بزرگ ديگرش بود. حسادت اينقدر سخت شد كه زندگي و زن و بچه و ساخت موسيقي و آينده كارياش را در بسياري از موارد به اين حسادت باخت.
موتسارت تاريخساز است، چون تحول تاريخي در موسيقي به وجود آورد و مهمتر اينكه همه آن مشكلاتي كه جلوي راه اين نابغه بود همچنان پيش روي هنرمندان ما و ايران امروزي مانده است.
مشكل معيشت، حسادتِ قدرت يا همكاران و آزاد نماندن ذهن خلاق براي ساخت بهترينهايي كه ميخواهد. با همه اينها موتسارت بيش از ۶۰۰ قطعه ماندگار ساخت.
در ايران توجه به تاريخ موسيقيدانهاي خودمان بيش از ساير رشتهها لازم است. چون علاوه بر همه مشكلات تاريخي كه فيلم آمادئوس روايت ميكند، خود موسيقي هم به صورت كلي در پيش بسياري از ارباب قدرت و دين مشكل حساب ميشود.