قانون اساسي خط قرمز است

روند عدم كفايت و استيضاح رييس‌جمهوري از طريق مجلس صورت مي‌گيرد و به طور قانوني بعد از اين روند است كه رهبري حمايت و امضاي خود را پس مي‌گيرد و عدم كفايت را امضا مي‌كند. البته يك بار در زمان بني صدر پيش از اينكه عدم كفايت او به عنوان رييس‌جمهوري از سوي مجلس محرز شود امام مسووليت و جانشيني فرماندهي كل نيروهاي مسلح را از بني‌صدر گرفت. اين اتفاق كاهش حمايت بود كه چون يك بار رخ داده همچنان به لحاظ تاريخي در هر زمان ديگري ممكن است اتفاق بيفتد. البته اميدوار هستم هرگز حمايت رهبري از دولت برداشته‌نشود چرا كه ما نيازمند انسجام و وحدت هستيم. به هر روي الان بحث تضمين از اروپا از سوي رييس‌جمهوري مطرح است. ايشان 12 سال پيش هم با اروپاييان به نتيجه نرسيد اما بعد از آن براي برداشتن تحريم‌ها اروپا با امريكا همراه شد. بعدها آقاي روحاني مذاكره با كدخدا را مطرح كرد به اين مفهوم كه اگر سال 82 با اروپا به نتيجه نرسيده تصور اين بود كه اروپا رعيت است و مي‌توان با امريكا به عنوان كدخدا مذاكرات را پيش ببرند كه البته اين‌بار كدخدا توافق را به هم زد. بنابراين اگر روحاني نتواند تضمين‌هاي لازم را از اروپا بگيرد بايد برجام را آتش زد و موضوعي كه مطرح كرديد رخ مي‌دهد و در واقع مي‌تواند حمايت‌ها برداشته‌شود. معتقد هستم در اين زمينه البته مجلس نقش اساسي دارد و مي‌تواند فعال باشد. قانون اساسي هم روي تصميم مجلس تاكيد دارد. قانون اساسي براي ما خط قرمز است همانطور كه اعلي‌ترين نوع خط قرمز بيانات رهبري است. علاوه بر اين خط قرمز ديگري تحت عنوان اعتقادات مردم هم وجود دارد. اعتقادات مردم به فصل‌الخطاب بودن رهبري از موضوعات مهمي است كه بايد به آن توجه كرد. اگر مجلس به وظيفه خود عمل نكند مردم آن را جبران خواهند كرد چرا كه مجلس هم متشكل از نمايندگان مردم است و اگر آنها از وظايف خود عدول كنند مردم وارد عمل مي‌شوند.

اصولگرايان و اصلاح‌طلبان بر برخي مواضع خود تاكيد دارند اما جريان انقلابي كه از هر دو گروه در اين جريان وجود دارد از مواضع و تصميم‌گيري رهبري تاثير مستقيم مي‌گيرند. اعتقاد به اسلام و انقلاب اسلامي به رهبري امام و رهبر معظم انقلاب، مقابله و مخالفت با امريكا و موضوع عدالت‌خواهي ويژگي‌هاي انقلابيون است و هر كس اين موارد را مي‌پذيرد حرف‌ها و مواضع رهبري براي‌شان در سوگيري‌هاي شان فصل‌الخطاب است. جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا و اعتدالگرا به دليل برخي مواضع و مباني ممكن است تاثيرپذيري قطعي نداشته باشند اما جريان انقلابي كاملا در اين زمينه تابع رهبري است.