• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4098 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۶ خرداد

نفرت‌آفريني فوتبال و خوش‌حالي ناشي از واليبال

حول حالنا الي احسن الحال

اهورا جهانيان

 

 

تيم ملي واليبال ايران در اولين روز ليگ ملت‌هاي واليبال 3 بر 1 مغلوب فرانسه شد. ليگ ملت‌هاي واليبال در واقع عنوان جديد همان ليگ جهاني واليبال است و هر سال برگزار مي‌شود. اين تورنمنت بعد از مسابقات المپيك، مهم‌ترين تورنمت در دنياي واليبال و حتي برتر از مسابقات جهاني و جام جهاني واليبال است. فرانسه قهرمان سال قبل (2017) اين رقابت‌هاست و شكست ايران مقابل فرانسه، امر دور از انتظاري نبود. در اين يادداشت نمي‌خواهيم وارد جزييات بازي‌هاي روز نخست ليگ ملت‌هاي واليبال شويم بلكه نگاهي مي‌اندازيم به تفاوت نقش و كاركرد و جايگاه واليبال و فوتبال در جامعه ايران. واليبال ايران از سال 2010 متحول شد. اين تحول البته با تدارك تدريجي زيرساخت‌هاي لازم در دو دهه پيش از سال 1389 بي‌ارتباط نبود اما از سال 2010 با حضور ولاسكو، واليبال ايران جهشي چشمگير را آغاز كرد كه شرح آن زائد است چراكه همه كم‌وبيش شاهد آثار اين جهش بوده‌ايم. ايران در سال 2011 پس از 32 سال قهرمان آسيا شد و در همان سال به جام جهاني واليبال صعود كرد. در هشت سال گذشته، ايران براي نخستين‌بار راهي مسابقات المپيك شده و از سال 2013 نيز همواره در ليگ ملت‌هاي واليبال (ليگ جهاني سابق) حضور داشته است.

فارغ از پيروزي‌ها و شكست‌هاي واليبال ايران در هشت سال اخير، مهم‌ترين ويژگي رشد و ترقي واليبال در كشور ايران، ايجاد لذت و نشاط در ميان مردم دوستدار واليبال بوده است. اگر از موارد معدودي مثل حمله كاربران ايراني به صفحه اينستاگرام ايوان زايتسف بازيكن تيم ايتاليا بگذريم، رونق واليبال ايران در سال‌هاي اخير موجب خوشحالي مردم ايران بوده است. البته نقش خوش‌حال‌كننده واليبال در بين انبوه مشكلات اقتصادي و غيراقتصادي، برد و اندازه محدود خودش را دارد ولي در همين دايره محدود شادي ناشي از رقابت‌هاي ورزشي، اگر فوتبال و واليبال را مقايسه كنيم، بي‌ترديد مي‌توان گفت كه ورزش واليبال حال مردم ايران را خوب مي‌كند اما فوتبال در اين جامعه، غالبا نفرت و عصبانيت و خشونت پديد مي‌آورد. فوتبال ايران پر از تقابل و رقابت منفي است و همين موجب شده است كه ميدان فوتبال در ايران تا حد زيادي شبيه ميدان مبارزه خروس جنگي‌ها باشد.

از فحاشي‌هاي رايج در ورزشگاه‌ها كه بگذريم، آخرين نمونه مشهور و ماندگار تقابل نفرت‌آلود در فوتبال ايران، مناظره علي كريمي و محمدرضا ساكت در زمستان سال گذشته در برنامه نود بود. كافي است نگاهي به روند شكل‌گيري و پيامدهاي آن مناظره بيندازيم: ابتدا علي كريمي رفتاري خشن و توام با نفرت نثار برنامه نود كرد، سپس طرفداران كريمي به فردوسي‌پور تاختند، آنگاه بساط مناظره برپا شد و كريمي با لحني عصبي و با انگيزه‌هاي ظاهرا عدالتخواهانه، مقامات فدراسيون فوتبال را متهم به دست داشتن در فسادهاي پشت‌پرده فوتبال ايران كرد. در حين مناظره، كي‌روش علي كريمي را بزدل خواند و همين باعث شد كه پس از مناظره، انبوه طرفداران علي كريمي – كه در چند سال گذشته قطعا محبوب‌ترين فوتباليست ايران بوده است – نه فقط به ساكت و فدراسيون فوتبال بلكه به كي‌روش هم حمله كنند؛ كي‌روشي كه پس از جام جهاني 2014 و جام ملت‌هاي آسيا (2015) مردي محبوب و به‌شدت احترام‌برانگيز در فوتبال ايران بود. ده‌ها واقعه ديگر از اين دست را هم مي‌توان برشمرد تا نشان دهيم ديناميسم نفرت در فوتبال ايران در دهه گذشته تا چه حد نيرومند است. كساني چون دايي و قلعه‌نويي و مايلي‌كهن، به تناوب و بسته به موقعيت، هدف‌هاي مشهور تيرهاي نفرت در فوتبال ايران در دهه اخير بوده‌اند. اينكه نقدهاي مردم عليه اين يا آن بازيكن يا مربي يا مدير فوتبالي وارد بوده يا نه، بحث ديگري است؛ ولي در اين نكته نمي‌توان ترديد كرد كه نفرتي كه فوتبال در جامعه ايران پمپاژ مي‌كند، بسيار چشمگير و عميق است. از حيث پمپاژ نفرت در جامعه ايران، سياست و اقتصاد قطعا از فوتبال سرترند اما ساير حوزه‌هاي زندگي عمومي از هنر و فرهنگ گرفته تا كشتي و واليبال و چه بسا حتي سياست خارجي، مقامي پايين‌تر از فوتبال را به خود اختصاص مي‌دهند. اگر به حجم فحاشي‌ و نفرت‌ورزي رايج در متن و حاشيه فوتبال ايران نگاه كنيم، به راحتي مي‌توانيم تاييد كنيم كه فوتبال در ايران، دست كم در اكثر مواقع، تاثير مثبتي در بهبود حال و روحيه عموم مردم ندارد. ابراهيم فياض، پژوهشگر حوزه‌هاي جامعه‌شناسي و مردم‌شناسي، درباره نقش منفي فوتبال در اين زمينه مي‌گويد: «فوتبال در اين جامعه چه غلطي دارد مي‌كند؟ باعث آرامش ما است يا باعث افسردگي ما؟ فوتبال در جامعه ما اعصاب همه را خرد مي‌كند. اگر ما از فوتبال لذت مي‌برديم كه اين‌همه تنش در ورزشگاه‌هاي‌مان نبود. چرا اين‌همه فحش ناموسي در فوتبال ما هست؟ اگر فوتبال ما دولتي نباشد، هر تيمي به اندازه زيبايي بازي‌اش و لذتي كه نصيب جامعه كرده، از جامعه پول مي‌گيرد. فوتبال عقلانيت و تئوري مي‌خواهد. ما بايد با كمترين صرف انرژي به گل برسيم. اين يعني عقلانيت در فوتبال. فوتبال ما بايد علمي شود. »

تئوري و عقلانيت موجب شده است كه واليبال ما، ورزشي كه بيست سال قبل به مراتب پايين‌تر از فوتبال‌مان بود، رشد كند و جهاني شود و با درخشش در دنيا، آب در آسياب خوش‌حالي‌هاي گذرا و كوتاه‌مدت مردم ايران بريزد، ولي فوتبال ما در غياب عقلانيت و تئوري، فقط پول چشمگيري را اسفنج‌وار جذب كرده است و حتي در كسب عنوان قهرماني جام ملت‌هاي آسيا هم در دو دهه اخير ناكام بوده است. در واقع در غياب مديريت علمي، فوتبال ما، چه در جام جهاني و جام ملت‌ها و ليگ قهرمانان آسيا، مدام طعم ناكامي را مي‌چشد ولي به دليل اينكه فوتبال هنوز محبوب‌ترين ورزش ايران است، پول كلان دايما در دامان اين ورزش است. نكته ديگر اينكه، چون سطح فوتبال ما پايين‌تر از واليبال ماست، مردم در مسابقات آسيايي انتظار قهرماني از تيم ملي و تيم‌هاي باشگاهي را دارند اما كسي انتظار ندارد ايران حتما قهرمان ليگ ملت‌هاي واليبال شود. همين كه واليبال ما در اين تورنمت در انتهاي جدول نباشد، مطلوب مردم ايران است. اين ويژگي باعث شده است كه مردم ايران موقع تماشاي مسابقات تيم ملي واليبال، بيش از هر چيز از نفس رقابت لذت ببرند و پيروزي مدام براي‌شان اولويت نداشته باشد. اما فوتبال ايران در سطحي پايين‌تر مي‌پرد و چنين حكمي شامل حالش نمي‌شود. اگر ما هر دوره به جام جهاني برويم و از مرحله گروهي هم صعود كنيم و مثلا در يك‌هشتم نهايي حذف شويم، احتمالا در نگاه مردم ما به فوتبال، «رقابت» مهم‌تر از «نتيجه» مي‌شود.

جذب پول فراوان از سوي فوتبال در كنار رشد ناكافي اين ورزش، فوتباليست‌هاي ايراني را به شهرونداني «از ما بهتر» بدل كرده است كه ثروت هنگفت‌شان ناشي از پول‌هاي دولتي رايج در فوتبال ايران است و در ازاي اين رفاه چشمگير، موفقيت شادي‌آور چنداني هم نصيب مردم ايران نمي‌كنند. كافي است به اين واقعيت مضحك توجه كنيم كه آخرين قهرماني ايران در ليگ قهرمانان آسيا، 25 سال قبل آن هم توسط تيم پاس رقم خورده است و در اين مدت باشگاه‌هاي مشهور فوتبال ايران هر سال خرج‌شان بيشتر شده و خروجي‌شان كمتر. كوتولگي فوتبال ايران در كنار عدم موفقيت در همين سطوح پايين، يكي از مباني خشم و نفرت عمومي‌اي است كه در ميان مردم دوستدار فوتبال در جامعه ايران موج مي‌زند.

هر چه هست، واليبال اعصاب مردم را خط‌خطي نمي‌كند اما فوتبال از اين حيث كارنامه پرباري دارد. پايين آوردن هزينه‌هاي فوتبال ايران در شرايط كنوني، ظاهراً امري ناممكن است؛ بنابراين يكي از راه‌هاي موثر براي كاستن از اين همه نفرت در فضاي فوتبال ايران، ارتقاي سطح رقابت فوتبال ايران است. حذف شدن مكرر در مرحله يك‌هشتم نهايي جام جهاني يا كسب عنوان قهرماني جام ملت‌هاي آسيا، مي‌تواند سرآغازي باشد براي حركت به سمت تحقق دعاي حول حالنا الي احسن‌الحال در فوتبال ايران. آيا تيم ملي ايران در سال 1397 مي‌تواند حداقل از پس يكي از اين دو كار مهم برآيد؟

 


از حيث پمپاژ نفرت در جامعه ايران، سياست و اقتصاد قطعا از فوتبال سرترند اما ساير حوزه‌هاي زندگي عمومي از هنر و فرهنگ گرفته تا كشتي و واليبال و چه بسا حتي سياست خارجي، مقامي پايين‌تر از فوتبال را به خود اختصاص مي‌دهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون