درختان بخشنده
پيش از اينكه انسانها با تبرهاي زرينشان (و مدتها بعد) با ارههايشان وارد طبيعت شوند، 6 تريليون درخت روي كره خاكي ما بود. امروزه تعداد درختها به نصف اين عدد هم نميرسد و در كشورهاي پيشرفته با شتابي پايدار رو به سوي نابودي ميروند. پس از يك دهه ثبات در جنگلهاي آمازون به تازگي جنگلزدايي در اين منطقه افزايش يافته است كه معمولا با هدف جا دادن گلههاي دام و كاشت سويا صورت ميگيرد. حتي در جهان توسعهيافته، جايي كه مسوولان و اهالي اين كشورها براي رويش مجدد جنگلها به دنبال هر دستاويزي هستند، درختهاي بومي مايه عذابشان است؛ آنها راهي جز چيدن شاخههاي مرده نميبينند و ريشههاي انبوه درختان در پيادهروها را مزاحم ميدانند. درخت مانع از ديدن منظرههاي بينظير ميشود، روي باغچه سايه مياندازد و روي ماشينها شته ميريزد. يقينا قطع يك يا دو درخت به كسي ضرر نميرساند؟ احتمالا بايد مجددا تكرار كنيم بقاي ما به وجود درخت متكي است. در كنار گياهان ديگر، درخت نيمي از اكسيژني را كه وارد اتمسفر ما ميشود تامين ميكند (ارگانسيمهاي دريايي مانند فيتوپلانكتونها باقي اكسيژن را فراهم ميكنند) . همچنين درخت دياكسيدكربن موجود در اتمسفر را جذب ميكند. صدها مزيت ناديدني ديگر ميتوان برشمرد مثل زماني كه درخت در تابستان با سايه انداختن بر ساختمان، باعث ميشود از انرژي كمتري براي خنك كردن استفاده كنيم و در زمستان نيز مسير بادهاي سرد را منحرف ميكند. در جهان شخصيت خيالي دكتر سوس، موجود پرتقالمانندي به نام لوراكس به جاي درختها حرف ميزند. در واقعيت اين امر پذيرفتني نيست اما نياز به بحث و تبادل نظري هست. مثلا به وجهه اقتصادي درخت بپردازيم: «اقتصاددرخت». تمامي شهرهاي دنيا ارزش درختهاي خود را ميدانند و ترازنامه مزيتهاي درخت، مطالعه بر آنها را تكاندهنده ميكند. اين ارزشگذاريها به ما ميآموزد كدام گونههاي كاشتني، گستردهترين مزيتهاي ممكن را براي ما فراهم ميكند. اما مهمتر اينكه به ما كمك ميكند رفتاري شايسته با درختان را پيش بگيريم.
New Scientist