اشاره: نشریه قدیمی «توفیق» که معرف حضورتان هست. ما هر شماره در ستون «بایگانی»، تصویر یکی از جلدهایش را با آن شوخیهای خاص و جذاب منتشر میکنیم. این شماره اما، بهمناسبت جامجهانی فوتبال 2018، شمارهای ویژه را از آرشیو این نشریه درآوردهایم که خیلی «فوتبالی» است؛ هم روی جلدش و هم توی صفحاتش. توفیقیها در شماره نهم از «توفیق» هفتگی که پنجشنبه نهم خردادماه 1347 –یعنی دقیقا 50 سال پیش- منتشر شده، با «خبر تشکیل تیم فوتبال مجلس» در آن دوران شوخی کردهاند و با کارتون و شعر و نثر طنز، ابعاد مختلفش را واکاویدهاند!
آنها روی جلد، به نقل از جراید نوشتهاند: «تیم فوتبال مجلس تشکیل شد و قرار است با تیم ملی هم مسابقه بدهند». بقیه ماجرای کارتون را هم لابد خودتان دارید میبینید.
و اما، متن طنزی که در ادامه خواهید خواند، در صفحه سه همین شماره «توفیق» و با اسم مستعار «گردنشکسته» منتشر شده که کسی نیست جز زندهیاد «کیومرث صابری فومنی» یا همان «گلآقا»ی نازنین. پس بخوانید و لذت ببرید. باشد که بیندیشیم! (حتما این را هم میدانید که اسمهایی که در متن هست، غالبا عنوانهای شوخطبعانه است که توفیقیها –با ظرافت- روی مقامات گذاشته بودند؛ از نخستوزیر تا نمایندگان مجلس و غیرهم؛ عصایی، بادمجون، اوس عباس، آمیرزا و...)
توضیح مختصر
شایعه تشکیل تیم فوتبال مجلس، ما را بر آن داشت که رپرتاژی از آن تهیه کنیم. آنچه در زیر میخوانید، ثمره تلاش و کوشش خبرنگار از جان گذشته ماست که برای تهیه آن حاضر شده به همهجا، حتی به مجلس شوربا! سر بزند.
علت تشکیل تیم فوتبال مجلس
چون جراید شایع کرده بودند که «لطفالله حی» کاپیتان تیم فوتبال مجلس است، بهتر دیدیم ابتدا با ایشان تماس گرفته و علت تشکیل تیم فوتبال را بپرسیم. آقای «حی» ضمن تکذیب کاپیتانی خودشان گفتند: «به نظر من همان آقای «خواجهنوری» که لیدر تمام ما هستند باید کاپیتان ما هم بشوند. در مورد تشکیل تیم هم، اگر قول میدهید که چیزی در روزنامه «توفیق» درز نکند، باید عرض کنم که همه ما در امجدیه حاضر بودیم و مسابقه تیم ملی فوتبال را تماشا میکردیم. در آنجا دیدیم که مردم خیلی نسبت به فوتبالیستها ابراز احساسات میکنند. به همین جهت گفتیم حالا که هیچکی به تماشای ما نمیآید و برای ما ابراز احساسات نمیکند و حتی روزنامههای خودمان هم چیزی درباره ما نمینویسند، بهتر است ما هم يك تيم فوتبال تشکیل بدهیم که هم سر خودمان گرم بشود، هم سر موکلین! و هم اسم ما سر زبانها بیفتد!
گلر! گلر!
«پسر آسید کمال» دربان مجلس، در جواب من که پرسیده بودم «چه علت دارد که تمام فوتبالیستهای مجلس داوطلب «گلری» شدهاند»، گفت: «چراش معلومه؛ برای اینکه همهشون دستِ بگیر دارن، و در فوتبال، تنها «گلر»ه که چیزی رو میگیره!؟»
در تمرین چه خبر بود؟
«بادمجون» که «فوروارد» تیم فوتبال مجلس شده، موقع تمرین خیلی زحمت میکشید و سعی میکرد «گل» بزند، ولی هربار «گلر» حریف، توپ را در هوا میقاپید و به وسط ميدان شوت میکرد. بادمجون که از عصبانیت خونش بهجوش آمده بود، یقه «گلر» را گرفت و سرش داد زد: «مرد حسابی، مگه نمیخوای بازی کنی؟»
- چرا نمیخوام، پس دارم چیکار میکنم؟
- میخواستی چیکار بکنی؟ من که هرچی توپ میزنم تو همهشو میگیری پرت میکنی وسط میدون!
آمیرزا چه میکرد؟
از صحنههای جالب تمرین فوتبال، بازی «آمیرزا» بود. این بنده خدا هروقت توپ به طرفش میآمد، بهجای اینکه با پا بزند، توپ را میگرفت و پیش کاپیتان میبرد و میگفت: «قربان، اگه میل مبارکه که توپ رو شوت کنین، بفرمایين.» او هروقت که این کار را میکرد، صدای «صحیح است، احسنتِ» بازیکنان، زمین امجدیه را میلرزاند!
پیازی و اوس عباس
«اوس عباس» که در قسمت تماشاچیان، پهلوی «پیازی» نشسته بود، در وسط بازی سرش را بیخ گوش او برد و گفت: «قربان، با این حساب دوره 22 از چهارسال باید بیشتر باشه دیگه!؟»
- چرا؟
- برای اینکه بازیکنان میگن ما وقتِ تلفشده داریم، مطابق قانون فوتبال باید وقت تلفشده رو به دوره اضافه بفرمایين!
و مهندس پیازی لبخندی زد و جوابش را نداد.
چرا فوتبال؟
در گوشه زمین فوتبال، آقای «بلبلی» از پهلودستی خودش میپرسید: «حالا چچچچرا بین تمام ووورزشها فوفوفوتوفوتبال رو انتخاخاخاب کردهان؟»
- برای اینکه بتونن اونقدر اینپا اونپا بکنن تا دوره تموم بشه!
مقررات فوتبال
در حین بازی، نماینده نایین که «هافبك» تیم است، توپ را با زبانش مهار میکرد، بازیکنان طرف مقابل اعتراض کردند و گفتند فول شده، ولی نماینده نایین میگفت: «در مقررات فوتبال آماتوری و حرفهای دنیا هیچجا ننوشتهاند که گرفتن توپ با زبان فول است.»
به نظر میرسد که فدراسیون بینالمللی فوتبال باید برای مهار کردن توپ با زبان، مقررات تازهای وضع نماید.
سابقه!
تیم فوتبال مجلس اظهار علاقه کرد که با تیم فوتبال پارلمانهای دنیا مسابقه بدهد. وقتی با یکی از نمایندگان عضو تیم فوتبال صحبت میکردم گفتم: «ولی تیم فوتبال مجلس در هیچ جای دنیا سابقه نداره» و او بلافاصله جواب داد: «نداشته باشه! ما چه کارمون تو دنیا سابقه داره که این یکی داشته باشه؟!»
آخرین خبر
آخرین خبر رسیده حاکی است که «اوس عباس» در مسابقه تمرینی، توپ را همیشه تا دروازه رقیب پیش میبرد ولی در همان حالیکه گُل حتمي بهنظر میرسید، از شوت کردن خودداری میکرد. وقتی علت این کار را از او پرسیدم گفت: «والله خودم هم دلم میخواست شوت کنم، ولی مهندس پیازی که توی تماشاچیان بود، اشاره کرد که نزنم. اگه ایشان اجازه میداد حتما گل میزدم.»
نظر طبقات مختلف درباره تیم فوتبال مجلس
- صدراعظم عصایی: بالاخره ما هم به وکلای خودمان «میدان» دادیم! (اشاره به میدان ورزش!)
- مهندس پیازی: توپ وکلا، اینجا هم توخالیه!
- بادمجون: اگه منو «گلر» بکنن خیلی خوبه، چون تو دروازه میشه خوابید، تور هم داره، مگس توش نمیاد!
- بهزادی، عضو تیم ملی فوتبال: به اسرائیل میشه گل زد، ولی به تیم فوتبال مجلس نمیشه، چون با 7هزار تومن حقوقی که اینها میگیرن دلشون خیلی قرصه!
- ملت: تو مجلس که نمیتونن جولون بدن، اقلا بذار تو زمین ورزش جولون بدن!
- کاکا: خدا بگم ممدلیشا رو چیکارش کنه که پای «توپ» رو به مجلس واز کرد!
- يك موكل قدیمی: سابق وکلا جلو پای دولت «سنگ» میانداختن؛ حالا دولت جلو پای وکلا «توپ» میاندازه!
- يك تماشاچی حرفهای فوتبال: یه جام آسیایی تو فوتبال گرفتهایم، حالا ببین اینا میتونن بزنن تو سرش و از اعتبار بندازنش!؟
- یکی از نمایندگان خارج از تیم: شاید در ورزش چیزی بشیم، در وکالت که نشدیم!