توضیح خیلی ضروری: این رباعیات که در راستای بُردِ شیرین تیم ملی فوتبال ایران بر مراکش در جام جهانی 2018 سروده شده، پیش از اتمام بازی ایران و اسپانیا به زیور طبع آراسته شده و به انتشار رسیده است! لیکن حتی اگر -زبانم لال!- بازی دوم را باخته باشیم، نهتنها چیزی از ارزشهای این سرودهها کم نمیشود، بلکه تاکید بر ضرورت شادمانی و اهمیت پایکوبی و حتی موج مکزیکی، به قوت خودش باقی خواهد بود!
یک در اشارت به اهمیت و ضرورت بوسه و پارهای توصیهها در مواجهه با زمین چمن و امثال ذلک، نیز در تحذیر و انذار برخی بوسندگان فرماید:
خوب است که بوسه ناگهانی باشد
اما باید فقط نهانی باشد
این «طرفِ چمن» که جای بوسیدن نیست
گرچه بغلِ «جام جهانی» باشد
دو در تحریضِ زمره عبوس و تحریکِ اخموهای لوس، و در ضرورتِ شادمانی و پایکوبی، بهمناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر تیم مراکش فرماید:
از تابشِ ماه، محوِ تاریکی را...
از بارشِ ابر، شیوه نیکی را...
ما گُل زدهایم، دستکم یاد بگیر
از رقصِ درخت، موجِ مکزیکی را!
سه در اشارت به حلاوتِ پیروزی و لذتِ گلبهخودیِ تیم حریف فرماید:
بودیم اگر خسته و تنها، بُردیم
ماییم که پیشِ چشمِ دنیا بُردیم
با خنده به گُلزنِ مراکش گفتم:
تو گُل زدهای، ولی ببین؛ ما بُردیم!
چهار ایضا در اشارت به پیروزی و نیز در ضرورت تحملِ اخمها و تخمها و زخمها فرماید:
با اینهمه اخم و تخم هم پیروزیم
در غربتِ قبر و دَخم هم پیروزیم
در زخمِ تنِ «امید ابراهیمی»
دیدیم به رغمِ زخم هم پیروزیم
پنج در اهمیتِ غیرت و حمیتِ ملیپوشان و تقدیر از ایشان، و نیز در طعن و لعنِ عدوی کفّاش فرماید:
پرشور دویده، با درخشش بُردی
در اوجِ نود دقیقه کوشش بُردی
«تحریم» هم ای تیم! حریفِ تو نشد
بی «نایک» هم از تیمِ مراکش بُردی
شش در ضرورتِ با هم بودن، و عذوبتِ گُل نخوردن و بُردن، و در اشارت به اهمیتِ عقل و کفایت در امر تبلیغات فرماید:
با هم ماندیم و گُل نخوردیم همه
با هم بودیم و باز بُردیم همه
گفتند نباشیم، ولی میبینند
با خنده به روی بیلبوردیم همه
هفت در تفاوت خواب و رؤیای صادقه، و تاکید اکید بر چپ بودن برخی خوابها، و در اشارت به استادیوم آزادی و حتی میدانش فرماید:
با شوق و نشاط و شور در «آزادی»
با خنده پرغرور در «آزادی»
در خواب، پس از جام جهانی میدید؛
آزاد شده حضور در «آزادی».