فيفا و سياست يك بام و دو هوا
مساله تاثير سياست بر فوتبال و فوتبال بر سياست بسيار گسترده و پيچيده است. مصداقهاي پيدا و پنهان بسياري وجود دارد كه اين دو مقوله روي هم تاثير گذاشتهاند. فيفا به عنوان نهاد ناظر بر فوتبال هميشه بر خطمشي جدا بودن فوتبال از سياست اصرار كرده و ادعا دارد كه تمام تلاشش را در اين زمينه انجام ميدهد. مدت زيادي است كه اين نهاد بينالمللي اجازه نميدهد كه فضاي فوتبال مورد سوءاستفاده سياست قرار بگيرد. مثلا هرجا كه دولتها در امور فدراسيون دخالت كنند، بهشدت تنبيه ميشوند، يا وقتي تماشاچيان يك تيم شعار سياسي سر ميدهند يا از پلاكاردها و بنرهايي با محوريت موضوعات سياسي استفاده ميكنند، از طرف فيفا محروم ميشوند. همين دو سه شب پيش بود كه دو بازيكن آلبانياييالاصل تيم سوييس بعد از گلزني مقابل تيم صربستان با نشان دادن علامت عقاب سياه ياد و خاطره كشتهشدگان جنگ كوزوو را زنده كردند و بعد با دو جلسه محروميت از طرف فيفا مواجه شدند؛ چراكه فيفا خوشحالي شكيري و ژاكا را مصداق سوءاستفاده سياسي از فوتبال تشخيص داد.
اما همه نمودهاي سياست در فوتبال به اين سادگي نيستند و فيفا نتوانسته براي همه موارد پيشآمده دستورالعمل مناسبي را تهيه كند. مثلا بحث تحريم تيم ملي ايران توسط شركت امريكايي نايكي، يكي از همين موارد است. يا بازي نكردن تيمهاي بزرگ جلوي ايران به دليل تحريمها. شايد كمتر كسي پيدا شود كه ادعا كند اين مسائل نمونه تاثير سياست بر ورزش نيست؛ چراكه مشخصا به دليل يك سري تصميمات سياسي اتفاقاتي در دنياي فوتبال رخ داده. اما فيفا در اينگونه موارد ورود نكرده يا بعد از ورود، عكسالعمل خاصي از خودش نشان نداده. يعني اين اتفاقات را خارج از خط مشي تفكيك سياست و فوتبال دانسته. پر واضح است كه فيفا نميتواند تيمي را مجبور به بازي مقابل تيمي ديگر بكند. آن هم در يك مسابقه دوستانه. اما در مورد نايكي شرايط كمي متفاوت است. اين شركت در بيانيهاش مشخصا دليل ندادن تجهيزات و نبستن قراردادهاي اسپانسرينگ با ملي پوشان ايراني را تحريمهاي امريكا عنوان كرد. نايكي حتي قراردادهايي را كه قبل از تحريمها با بازيكنان ايراني مثل سامان قدوس بسته بود، ملغي اعلام كرد. اما با اين وجود هيچگونه فشار يا جريمهاي از طرف فيفا متوجه اين شركت نشد.
شايد بتوان گفت كه فيفا در زمينه مبارزه با ورود سياست به فوتبال، سياست يك بام و دو هوا را پيش گرفته و به طور مشخص به همه مسائل نگاه يكساني ندارد. از طرف ديگر ميتوان اين مساله را هم در نظر گرفت كه قوانين فيفا در اين حوزه نارسايي دارد و نميتواند همه نمودهاي پيدا و پنهان دخالت سياست در فوتبال را پوشش بدهد. البته حالت سومي هم وجود دارد و آن هم اينكه قراردادهاي تجاري فيفا با نايكي مانع از نظارت كامل اين نهاد بر شركت قدرتمند و متمول امريكايي شده. نايكي ديگر شكيري يا ژاكا يا هر بازيكن ديگر، يا يك تيم يا فدراسيون فوتبال كشور نيست كه مجبور باشد در مقابل فيفا سر تسليم فرود بياورد. به هر حال بعيد هم به نظر ميرسد كه با توجه به حوزه گسترده تاثير سياست بر فوتبال و بالعكس، بتوانيم شاهد روزي باشيم كه فيفا بتواند براي هر پيشآمد احتمالي، واكنش مناسب داشته باشد.