سيگنال مثبت اروپا به ايران
انتظار دارد طرفهاي ديگر برجام به تعهدات خود عمل كنند. اما در اين بين بايد به موضوع واقعبينانه نگاه كنيم. سوييس به عنوان كشوري كه مركز مالي و بانكي در عرصه نظام بينالملل است و نقش محوري در مناسبات و معاملات امريكا دارد و در عين حال حافظ منافع امريكا در ايران نيز محسوب ميشود از اين جهت ميتواند پل خوبي براي پيغامهاي سياسي ميان دو طرف باشد و از سوي ديگر سوييس پس از برجام هياتهاي مختلف تجاري به ايران اعزام كرد و توافقنامههاي همكاري نيز ميان دو كشور به امضا رسيد. هرچند بسياري از اين شركتها اعلام كردند كه به دليل تحريمهاي امريكا اين امكان وجود دارد كه همكاريهاي خود با ايران را قطع كنند. اما همانگونه كه سفير سوييس در تهران اعلام كرد، 90 درصد اقتصاد سوييس را شركتهاي متوسط و كوچك تشكيل ميدهند، شركتهايي كه اكثرا مراوده خاص مالي با امريكا ندارند و ميتوانند تعاملات تجاري و اقتصادي با ايران داشته باشند. از همين رو ميتوانند همكاريهاي جديدي را با ايران آغاز كنند. از سوي ديگر اگر بخواهيم به دنبال راهكاري براي خنثي كردن تحريمهاي ثانويه امريكا نيز باشيم و دريچههايي باز شود كه تعاملات بانكي خود با اروپا را نيز حفظ كنيم، بنابراين همكاريهاي با سوييس ميتواند گشايشهايي را ايجاد كند. اتريش نيز روابط ديرينهاي با جمهوري اسلامي دارد و ما كمترين فراز و نشيب را در روابط خود با اين كشور داشتيم و حتي در دوران تحريم يك توافقنامه همكاري ميان ايران و اتريش نيز به امضا رسيد هرچند به صورت جدي اتفاقي رخ نداد، اما همين كه در دوران تحريم كشوري اروپايي چنين توافقي را در تهران امضا ميكند ميتواند يك مانور سياسي تبليغاتي باشد. ضمن اينكه اتريش اكنون رييس دورهاي اتحاديه اروپا است و مواضعي كه پس از خروج امريكا از برجام اتخاذ و تاكيد كردند كه به دنبال حفظ مناسبات با تهران و همچنين حفظ برجام هستند، از اين جهت ميتواند اتفاقي خوب براي ايران باشد. از طرفي ديگر بايد جنبههاي سياسي تبليغاتي سفر آقاي روحاني به اين دو كشور اروپايي را بيشتر از ساير جوانب ديد. بنابراين بايد منتظر بود و ديد كه خانم موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا چه بسته پيشنهادياي را به ايران براي حفظ برجام ارايه خواهد داد. در چارچوب اين سازوكار بايد به دنبال راهكارهاي جديدي براي فروش نفت و دريافت پول نفت و افزايش سطح همكاريها با اروپاييها باشيم. هم ايران و هم اروپا به اين نكته واقف هستند كه خنثي كردن تحريمهاي ثانويه امريكا بسيار سخت است و همانطور كه خود اروپاييها اعلام كردند بايد به دنبال ارتباط با شركتهاي كوچك و متوسط بود. ما همچنين در داخل كشور نيز بايد دست به يكسري تغييرات جدي در عرصه اقتصادي و تجاري بزنيم تا بتوانيم به شكلي جديد با اروپاييها تعامل داشته باشيم و ضمن اينكه سياست اقتصادي و تجاري ايران نيز بايد يك سياست چندجانبهگرايانه باشد و نبايد ارتباطات تنها محدود به چين، روسيه يا اتحاديه اروپا باشد. اين سياست چندجانبهگرايانه بايد با همه طرفهاي تجاري در سطوح بالا حفظ شود تا بتوان از فرصتهاي موجود حداكثر بهرهبرداري را در راستاي خنثي كردن تحريمهاي امريكا انجام داد. اين سفر يك پيام مثبت جدي دارد كه نشان ميدهد امريكاييها نميتوانند سياست يكجانبهگرايانه و قلدرمآبانه خود را پيش ببرند و خواستههاي خود را به نزديكترين متحدان خود در اروپا تحميل كنند. اكنون شاهد آن هستيم با توجه به حجم تبليغات و تهديداتي كه عليه ايران از سوي امريكا مطرح است، بازهم روابط ايران و اروپاييها حفظ شده است و از اين جهت ميتواند انزوا و تنهايي خود را در اتحاديه اروپا بيشتر نمايان كند.