• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4125 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۲ تير

بيماري مرموز اسكوربوت

وقتي ليمو ها بوي خون مي‌دادند

گروه علم و زندگي

اول كبود مي‌شويد و در همين حين مويرگ‌هاي‌تان كم‌كم سست مي‌شوند. با خونريزي در ماهيچه‌ها، استخوان‌ها سياه مي‌شوند و آنقدر حساس مي‌شويد كه هر بويي بي‌تاب‌تان مي‌كند. همه‌چيز بوي گند مي‌دهد اما در واقع شما متعفن هستيد. اسكوربوت بيماري انقلابي بي‌نظيري است و در دوره‌اي از تاريخ بشر در آب‌هاي آزاد رايج بود. در قرن هجدهم دانشمندي كشف كرد مصرف مقدار مشخصي از مركبات از بروز خطرات دريانوردي‌هاي بلندمدت جلوگيري مي‌كند. مورخان تخمين زده‌اند بين قرن شانزدهم و نوزدهم اسكوربوت مرگ 2 ميليون نفر را در درياها رقم زد و بدين‌ترتيب ابتلا به اسكوربوت بدترين عاقبت ممكن زندگي در دريا قلمداد مي شد. اما در آن زمان مشكل اصلي اين بود كه كسي از دلايل بروز اين بيماري خبر نداشت: آيا دليل آن عفونت يا رژيم غذايي نادرست است؟ در دهه 1790 پس از انجام مجموعه‌ آزمايش‌هاي تجربي، قدرت پيشگيرانه مركبات مشخص شد- كه ما حالا مي‌دانيم مركبات غني از ويتامين ث است- و در همين راستا نيروي دريايي بريتانيا دستورالعملي رسمي صادر كرد كه در آن همه كشتي‌ها مقيد به استفاده از مركبات شدند. چند سال بعد، در سال 1806، سيسيلي واقع در ايتاليا تحت سلطه بريتانيا درآمد. اين جزيره بهترين منطقه براي پرورش ليمو است و سازمان دريانوردي بريتانيا از خاك آن سودهاي كلاني برد. طي 20 سال بعد از صدور دستورالعمل‌هاي جديد، اين سازمان 7 ميليون و 300 هزار ليتر آب‌ليمو به كاركنان كشتي عرضه كرد كه مقدار قابل‌توجهي از آن از سيسيلي مي‌آمد. تقاضاي رو به رشد اقتصاد اين جزيره را در يك شب دگرگون كرد. در دهه 1850، سيسيلي 80 كيلومتر مربع را به كاشت ليمو اختصاص داد و 750 هزار جعبه ليموي صادراتي توليد كرد. 30 سال بعد اين ارقام سه برابر شدند. آلسيا ايسوپي، اقتصاددان دانشگاه منچستر مي‌گويد: «من اين رويداد را با كشف گاز طبيعي در شمال نروژ مقايسه مي‌كنم.» انفجار ليمو در سيسيلي با دوره‌اي پرتلاطم در اروپا مصادف بود. طي جنگ‌هاي ناپلئوني، ارتش بريتانيا و فرانسه بارها اين شبه‌جزيره ايتاليايي را اشغال كردند. با عقب‌نشيني آنها، اهالي شهرهاي از هم‌ پاشيده روياي ايتاليايي متحد را در سر مي‌پروراندند و شورش‌ها، انقلاب‌ها و جنگ‌هاي تمام‌عيار را رقم زدند. جان ديكي، مورخ و نويسنده كتاب «كازا نوسترا؛ تاريخ مافياي سيسيلي» مي‌گويد: «اساسا آنچه اتفاق افتاد اين بود كه جنتلمن‌هاي خيال‌پرداز كه قصد ساخت ايتاليايي جديد را داشتند، اسامي قاتل‌ها را براي كمك كردن فهرست كردند.»اين گانگسترها انجمن‌هايي مخفي راه انداختند و با روابطي كه داشتند مواضع قدرت سياسي و اجراي قانون را تصاحب كردند. آنها در جنوب منطقه‌اي كه حالا ايتاليا است، جايي كه نظارت دولتي به‌شدت ضعيف بود، شكوفا شدند. حاشيه سود بالا براي سرمايه‌گذاري مركبات به اين معنا است كه انجمن‌هاي تبهكاري قدرت فزاينده‌اي به دست آوردند. سالواتوره لوپو، مورخ ايتاليايي، ابتدا در سال 1990 توجه مخاطبانش را به اين رابطه جلب مي‌كند و ديكي اين فرضيه را در كتابي كه سال 2004 منتشر كرد، بسط داد. ديكي مي‌گويد از جهات مختلف ليمو، وسيله‌اي ايده‌آل براي اعضاي مافيا بود. با وجود شرايط كشت و زرع مناسب جزيره، سرمايه‌گذاري روي اين ميوه حايز اهميت بود؛ كشاورزان ‌بايد از دسترسي به آب مطمئن مي‌بودند و سيستم آبياري راه مي‌انداختند و بدين شكل بايد 5 سال منتظر نخستين ‌بار درخت مي‌شدند. درخت‌هاي ليمو ظريف هستند و دزديدن ميوه‌هاي آن آسان و ديكي مي‌گويد: «مجموعه‌اي از عوامل وجود داشت كه گنگسترها فشار اخاذي را به كار ببرند.» اما اين فقط يك فرضيه است. ايسوپي به همراه آركانجلو ديميكو از دانشگاه كويين بلافست و اولا اولسون از دانشگاه گوتنبرگ با استفاده از داده‌هايي اين فرضيه را آزمايش كردند. سال گذشته اين سه نفر تحليلي اقتصادي براساس بخش سيسيلي يك گزارش كه پارلمان ايتاليا در اوايل دهه 1880 براي بررسي شرايط زمين و مردم كشور جديد صورت گرفت، منتشر كردند. همچنين اين گزارش مكان و طبيعتي را كه جنايت‌ها در آنها شكل مي‌گرفتند، ثبت كرده كه به محققان اجازه داد تفاوت‌ها و قياس‌ها را در گزارش‌شان قيد كنند. وقتي آنها آمار جنايت‌ها را كه نماينده حضور مافيا است، به همراه آماري از تعداد ليموهاي توليدشده در سيسيلي تحليل كردند، دريافتند مناطقي كه توليد ليموي آنها زياد بود، حضور مافيا در آنجا پررنگ‌تر بوده. ديميكو مي‌گويد: «تاثير ليمو بدين شكل مشخص مي‌شود. » در حالي كه اين مقدار جنايت در مورد هيچ كدام از كالاهاي صادراتي اين جزيره مانند زيتون، انگور و گوگرد صدق گفته نشده است. ديكي مي‌گويد: «بي‌ترديد اين گفته درست است كه مركبات تجارتي بود كه مافيا آن را رشد داد. تمامي نخستين سركرده‌هاي مافياي منطقه پالرمو در قرن نوزدهم، همگي تاجران ليمو، مالكان يا محافظان درختستان‌هاي ليمو بودند.» در اينجا بايد به گزارش‌هاي منظم جنايت‌هايي كه اين مردان مرتكب‌ شده‌اند، اشاره كرد كه در يكي از آنها، مامور رسمي دولتي نوشته بود: «پس از شايع شدن چنين داستان هايي، عطر و بوي پرتغال و ليمو كم‌كم بوي جسد و مرگ را القا مي‌كرد.»با اين‌حال ديكي در تاكيد بر اين توضيح اكراه دارد و معتقد است: «اگر بگوييم همه اين جنايت‌ها به خاطر ليمو بوده، گفته‌مان كمي شبيه به جبرگرايي اقتصادي است.» ديميكو اما موافق است كه عطش ليمو «يكي از چند عاملي است كه به وجود جنايت‌هاي سازماندهي‌شده مربوط مي‌شود.»يكي از كارهايي كه ليموهاي سيسيلي نكردند اين بود كه اسكوربوت را دست‌كم براي مدتي كوتاه، در ميان درياسالارهاي بريتانيا ريشه‌كن كردند. امريكايي‌ها بزرگ‌ترين واردكننده محصول اين جزيره بودند و بازاري‌ها در نهايت بريتانيايي‌ها را به سمت مصرف ليموترش سبز ارزان‌تر كاراييب سوق دادند؛ اما ليموترش چندان كارساز نبود چرا كه ويتامين ث كمتري نسبت به ليمو دارند. اين موضوع باعث شد بسياري از دريانوردها اثر پيشگيرانه مركبات در ابتلا به اسكوربوت را زير سوال ببرند و خواستار لغو مصرف اجباري ليموترش شوند. اما سال 1932 كمبود ويتامين ث عامل قطعي اسكوربوت شناخته شد. در آن زمان و با تجاوز مافياي سيسيلي به سواحل اقيانوس اطلس، تقاضا براي ليموي سيسيلي، مصيبت‌هايي را به بار آورد.

New Scientist


داستان درمان اسكوربوت

جيمز كوك، دريانورد و كاوشگر بريتانيايي سفرهاي اكتشافي مهمي را در قرن هجدهم انجام داد. يكي از عرصه‌هايي كه از سفر‌هاي اكتشافي كوك بهره‌مند شد پزشكي بود. در آن زمان كشتي‌هايي كه رهسپار سواحل دوردست مي‌شدند، مي‌دانستند بيش از نيمي از خدمه‌شان طي سفر خواهند مرد. قاتل آنها بوميان خشمگين يا رزمناوهاي دشمن يا احساس غربت نبود بلكه نوعي بيماري مرموز به نام اسكوربوت بود. مبتلايان به اين بيماري بي‌حال و افسرده مي‌شدند و لثه‌ها و ساير بافت‌هاي نرم بدن‌شان خونريزي مي‌كرد. با پيشرفت بيماري دندان‌هاي‌شان مي‌افتاد، زخم‌هاي باز روي بدن‌شان ايجاد مي‌شد، تب مي‌كردند، دچار يرقان مي‌شدند و كنترل خود را بر دست و پاي‌شان از دست مي‌دادند. تخمين زده مي‌شود كه بين قرون شانزدهم و هجدهم اسكوربوت جان حدود 2 ميليون دريانورد را گرفت. كسي دليل آن را نمي‌دانست و هيچ علاجي كارساز نبود و دريانوردان دسته‌‌دسته مي‌مردند. در سال 1747، وقتي يك پزشك انگليسي به نام جيمز ليند آزمايش كنترل‌شده‌اي را روي دريانوردان مبتلا به اين بيماري انجام داد، ورق برگشت. او آنها را به چندين گروه تقسيم كرد و هر گروه را تحت مداواي متفاوتي قرار داد. يكي از گروه‌ها ملزم به خوردن مركبات شد كه مداوايي معمول در ميان عامه براي اسكوربوت است. بيماران اين گروه بلافاصله سلامت خود را بازيافتند. ليند نمي‌دانست چه چيزي در مركبات وجود دارد كه در بدن دريانوردان نيست، اما ما مي‌دانيم كه آن چيز ويتامين ث بود. غذاي معمول دريانوردان در آن زمان فاقد اين ماده غذايي حياتي بود. غذاي دريانوردان در سفرهاي طولاني معمولا شامل بيسكويت و گوشت گاو مي‌شد و تقريبا هيچ‌گونه سبزيجات و ميوه‌اي مصرف نمي‌كردند. نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا با آزمايش‌هاي ليند متقاعد نشد، اما جيمز كوك متقاعد شد. او مصمم شد تا صحت ادعاي اين پزشك را ثابت كند. پس كشتي‌اش را پر از ترشي كلم كرد و به ملوانانش دستور داد هر وقت به ساحل مي‌رسند تا مي‌توانند ميوه‌هاي تازه و سبزيجات مصرف كنند. اسكوربوت حتي يك قرباني هم از كوك نگرفت. بخشي از كتاب «انسان خردمند»

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون