• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4125 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۲ تير

درباره رمان‌شازده كوچولو با ترجمه محمد قاضي به بهانه انتشار مجدد

مسافر هميشه دوست‌داشتني

رسول آباديان

هنوز هم در ميان دست‌اندركاران حوزه ادبيات اختلاف‌نظر است كه از ميان آثار قدرتمندي كه از اگزوپري به يادگار مانده چرا «شازده كوچولو» به اصطلاح اينقدر گل كرده، اگر اهل دنبال كردن كارهاي اين نويسنده - خلبان- بوده باشيم بدون شك با آثاري روبه‌رو شده‌ايم كه شخصيت نويسنده را به شكلي ملموس‌تر و باورپذيرتر معرفي كرده‌اند. تمامي آثاري كه پيش و بعد از مرگ اين نويسنده منتشر شده‌اند حاوي گوشه‌هايي تلخ و شيرين از زندگي او هستند، به اين معنا كه در تك‌تك آنها مي‌توان حال و روز آدمي را دنبال كرد كه مدام گمشده‌اي را در ذات خود جست‌وجو مي‌كند؛ گمشده‌اي كه در ميان نامه‌ها و قصه‌ها و خاطره‌ها مدفون شده است. كارهاي اگزوپري مانند پيك جنوب، پرواز شبانه، زمين انسان‌ها، خلبان جنگ، نامه به يك گروگان، قلعه، نامه‌هاي جواني، دفترچه‌ها، نامه‌ها به مادر، نوشته‌هاي جنگ و ده‌ها اثر پراكنده ديگر وجود ناآرامي‌ را به تصوير مي‌كشند كه در كشاكش خونريزي‌هاي جنون‌آميز، سوداي زندگي آرام براي همه انسان‌ها را در سر مي‌پروراند اما شازده كوچولو در اين ميان حكايت ديگري دارد و همواره در ليست پرفروش‌هاي بازار كتاب جهان قرار داشته.

شازده كوچولو و مترجم‌هاي ايراني

وسوسه ترجمه قصه راز‌آميز شازده‌اي كه از كره‌اي ديگر مي‌آيد و روباهي كه تصور سنتي ما از همه روباه‌ها را به هم مي‌ريزد، دامن خيلي از مترجم‌ها را گرفته اما از اين ميان، ترجمه«محمد قاضي» بيشتر توانسته طيف مخاطبان اين اثر را جذب كند. البته ترجمه‌اي هم از احمد شاملو در بازار كتاب موجود است كه به دليل استفاده از واژه‌هاي نامانوس و حتي دستكاري برخي شخصيت‌ها و گنجاندن كلمات اضافه بيشتر به «شازده كوچولوي شاملو» معروف است تا نام اصلي نويسنده. به نظر نمي‌رسد كه هيچ خواننده‌اي آرزو نكند‌ اي كاش دستي در عالم ترجمه داشت تا يك بار ديگر اين اثر را ترجمه كند اما بي‌گمان وفور ترجمه‌هاي زياد از اين كار كه البته به لحاظ عدم شناخت ريشه‌هاي فلسفي، پهلو به نوعي سهل‌انگاري و جذب مخاطب عام مي‌زنند نه تنها نتوانسته‌اند جايگاهي درخور پيدا كنند بلكه در حجمي انبوه روي دست ناشرهاي‌شان مانده‌اند.

جادوي يك قصه چند پهلو

بسياري از منتقدان حوزه ادبيات داستاني، شازده كوچولو را كاري براي كودكان قلمداد كرده‌اند، كاري كه براي گروه سني خاصي نوشته شده اما نكته جالب توجه در اين ميان، ترجمه اثر توسط افرادي است كه كمتر ادعايي در زمينه ادبيات كودك يا نوجوان دارند. دو پهلو بودن يا شايد چند پهلو بودن شازده كوچولو تاكنون راه را بر هرگونه اظهارنظر و تعلق آن به گروه سني خاص بسته و رازآميزي‌اش را به كمال رسانده است.

نثر متن اصلي شازده كوچولو ساده‌تر از آن است كه يك مترجم از ظن خود يارش شود و نگرشي دگرگون اعمال كند، يعني اينكه ذات روايت اثر همان چيزي است كه يا در فيلم‌هاي ساخته شده بر اساس آن ديده‌ايم يا در آثار صوتي شنيده‌ايم يا در كتاب‌ها خوانده‌ايم. قلقلك حس كودكي با خلق شخصيت روباه و نگاه فلسفي پيرامون زندگي با آوردن شخصيت جغرافيدان، ايجاد جهان تنگ‌نظرانه با شخصيت بازرگان و حس جست‌وجو با خود شازده كوچولو از اين كار معجوني گوارا ساخته كه اگر هر خواننده‌اي به نوبه خود ترجمه‌اش كند باز هم جا براي مترجمان بعدي باز خواهد بود. به شرطي كه مترجم‌هاي ديگر هم درست مانند قاضي، از سويي امانتدار خوبي باشند و از سويي به شعور مخاطب خود احترام بگذارند.

نياز به جسارت در تصويرگري

در مواجهه با ترجمه‌هايي كه از شازده كوچولو داريم يك غايب بزرگ خودنمايي مي‌كند و آن هم نوعي تصويرگري منحصر به فرد است. در اغلب كارهاي ترجمه شده شاهد تصويرهايي هستيم كه بارها در كتاب‌هاي ديگر هم استفاده شده‌اند در حالي كه مي‌توان شكلي ديگر از يك اثر بزرگ را در قالب تصويرگري‌هاي منحصر به فرد ارايه كرد. همان‌گونه كه شاهد ترجمه‌هايي متعدد از اين كتاب هستيم بايد صاحب نوعي جسارت در تصويرگري هم باشيم. يعني همان كاري كه در بسياري ديگر از كشورها متداول است. به جز دو تصوير خيال‌برانگيز كه نبوغ يك نويسنده را به نمايش مي‌گذارند، يعني تصاوير ماجراي ماري كه يك فيل را بلعيده، مابقي تصاوير را مي‌توان به سمت‌و‌سويي ديگر كشاند و با ذهنيت هر خواننده‌اي در اقصي نقاط جهان هماهنگ كرد. به هر حال آنچه در ترجمه محمد قاضي از اين اثر شاهديم، همان يكدستي و پاكيزگي نثر است؛ ترجمه‌اي كه نگاه مستقل و تسلط مثال‌زدني‌اش را بيش از پيش به اثبات مي‌رساند: «اين طوري بود كه متوجه دومين موضوع خيلي مهم شدم، فهميدم شازده كوچولو از سياره‌اي آمده كه به زحمت بزرگ‌تر از يك خانه معمولي است. اما اين مساله آن قدر هم شگفت‌ زده‌ام نكرد. خيلي خوب مي‌دانستم كه علاوه بر سياره‌هاي بزرگي مثل زمين، مشتري، مريخ، ونوس يا زهره كه روي‌شان اسم گذاشته‌اند صدها سياره ديگر هم هستند كه بعضي شان به قدري كوچكند كه مشكل مي‌شود آنها را با تلسكوپ ديد. وقتي ستاره‌شناسي يكي از اين سياره‌ها را كشف مي‌كند، به جاي نامگذاري‌اش، ‌شماره‌اي به آن اختصاص مي‌دهد، به عنوان مثال، ممكن است چنين اسمي بگذارد «سيارك 325» دلايل محكمي دارم كه ثابت مي‌كند سياره‌اي كه شازده كوچولو از آن آمده، همان سيارك معروف «ب-612» است» -

شازده كوچولو و محمد قاضي

علاوه بر ترجمه خواندني قاضي از «شازده‌كوچولو»، آشنايي اوليه او با نويسنده‌اي چون«آنتوان دوسنت اگزوپري» هم ماجراي جالبي دارد. او تعريف كرده كه كتاب را دوستي به امانت به او مي‌دهد و ازهمان لحظه الفتي بين شازده و مترجم آينده‌اش پديد مي‌آيد چون غرق خواندن اين كتاب در اتوبوس مي‌شود و يادش مي‌رود در ايستگاه نزديك منزل پياده شود و خلاصه به اجبار چند كيلومتر را پياده طي مي‌كند. خودش گفته كه بارها بهانه آورده تا كتاب را ديرتر پس بدهد و ترجمه كار هم در خلال همين خلف وعده‌ها انجام شده.

شازده بر پرده نقره‌اي

بر اساس رمان شازده كوچولو تاكنون كارهاي سينمايي و انيميشن و كتاب‌هاي صوتي فراواني تهيه شده اما در اين ميان فيلمي سينمايي به كارگرداني استنلي دانن محصول سال 1974 در كشور انگلستان بيشتر توانسته نظر مثبت منتقدان و بينندگان را جلب كند. متن اقتباس سينمايي اين اثر را «آلان جي‌ارنز» نوشته و بازيگراني چون ريچارد كلي در نقش خلبان، استون وارنر در نقش شازده‌كوچولو، باب فاس در نقش مار، جين وايلدر در نقش روباه، دونا مك‌كچني در نقش رز، جاس آكلند در نقش پادشاه، گراهان كرودن در نقش ژنرال، ويكتور اسپينتي در نقش تاريخدان و كليو رويل در نقش بازرگان در آن حضور دارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون