عيّار موسيقي ملي
هوشنگ كامكار
ايامي كه در سنندج بودم از طريق مجلات موسيقي با نام آهنگسازان بزرگ ايران از جمله استاد احمد پژمان آشنا شدم، زماني كه اولينبار سالهاي 1350 به بعد در دانشكده هنرهاي زيبا ايشان را ديدم و از محضرشان اصول آهنگسازي را آموختم. چهره مهربان و فروتن او با آن همه دانش موسيقايي برايم تا به امروز سمبل هنرمندي واقعي و بزرگ بوده است. همان طوري كه از آثارش پيداست، علاقه وافري به انواع موسيقي ايران خصوصا موسيقيهاي محلي و غرب ايران دارد كه در واقع هسته اصلي اكثر آثارش است. او را ميتوان اولين آهنگسازي در موسيقي ايران دانست كه آثار ارزشمندي براي سازهاي ايراني با استفاده از ملوديها و تمهاي كاملا ايراني و به كارگيري انواع تدابير آهنگسازي علمي و فنون چندصدايي نوشته است. به عبارت ديگر اولين آهنگسازي است كه علم چندصدايي را وارد موسيقي سنتي ايران كرد. اين شيوه را ميتوان اساس و اولين نشانههاي «موسيقي ملي» ايران ناميد كه تا به امروز در اكثر آثار جوانان و گروههاي موسيقي ايراني تداوم يافته است. تحصيلات آكادميك او در اتريش و امريكا و تجربه موسيقايي او پشتوانه محكمي براي هارمونيگذاري و كنترپوان نويسي مناسب در موسيقي ايران است. احمد پژمان غير از آثاري كه براي گروه سازهاي ايراني نوشته است، آثار سمفونيك اپراها و بالههاي ارزشمندي دارد كه نه تنها در ايران بلكه در كشورهاي اروپايي هم اجرا شده و مورد توجه بوده است كه از ميان آنها ميتوان از «راپسودي» براي اركستر سمفونيك، «كانتات بياد خرمشهر» براي اركستر سمفونيك، گروه كرو سلوها كه در آزادسازي خرمشهر نوشت، «اوراتوريو رستاخيز»، «سمفوني نوروز»، «ديورتيمنتو براي اركستر زهي» و «پويم سمفوني سرزمين دلاوران»نام برد كه افتخار ميكنم اين آخري را به من هديه داد. او اولين آهنگسازي است كه اپراي ملي و باله ايراني را به طور جدي نوشت و ميتوان از اپراي يك پردهاي «جشن دهقان»، اپراي «دلاور سهند » بر اساس زندگي بابك خرم دين؛ اپراي «سمندر» و بالههايي چون «روشنايي»، «حماسه» و غيره نام برد. او آثار مشهور و زيبايي براي فيلمها نوشته است كه مهمترين آنها «دليران تنگستان»، «شازده احتجاب»، «سايههاي بلند باد»، «روسري آبي» و غيره كه شاهكارهاي اين ژانر موسيقايياند. علاوه بر اين همه آثار او شاگردان بسياري را در موسيقي آموزش داد چنان كه بسياري از هنرمندان امروز ايران جزو شاگردان احمد پژمان بودهاند. من به پاس خدمات ارزنده ايشان سال گذشته اثري را با عنوان «باغهاي پژمان» در بزرگداشتش به نام در سه مومان براي اركستر زهي تصنيف كردم. بايد تاكيد كنم كه او آهنگساز تاثيرگذار و باني موسيقي ملي ايران به شمار ميآيد كه آثارش آميختهاي است از تكنيكهاي موسيقي علمي جهاني با هويتي ملي.
يكي از آثار او «عياران» است كه بيش از چهل سال از نوشتنش ميگذرد و چند سال پيش منتشر شد. به عقيده من «عياران»، كاري باارزش و قوي در موسيقي ايراني است كه براي اكثر سازهاي ايراني در چهار قسمت تصنيف شده است: عياران اثري است در سبك موسيقي ملي ايران؛ نوعي موسيقي ايراني كه در آن سازهاي سنتي، ملوديها و عوامل ديگر با بهرهگيري از امكانات و تكنيكهاي آهنگسازي موسيقي كلاسيك جهاني به گونهاي كه هويت ايراني حفظ شده باشد، استفاده شده است . در اين اثر تدابيري مثل ملوديها و ريتمهاي كنترپوانتيك، استيناتوها، ايميتاسيونهاي فراوان، پليفوني مناسب با ملوديها و مدلاسيونهاي منطقي و سريع و نيز تاكيد بسيار زياد بر ريتمهاي متنوع و پيچيده وگاهي پلي ريتميك بهكار برده شدهاند. اين تدابير آن زمان براي اولينبار در موسيقي ملي ايران مورد استفاده قرار گرفتهاند كه تا به امروز در آثار برخي آهنگسازان و گروههاي موسيقي تداوم يافته است. بهگونهاي ميتوان گفت كه هسته اصلي «عياران» تاكيد ريتميك و استفاده از ميزانهاي متنوع است كه نه تنها به وسيله سازهاي كوبهاي بلكه در اكثر موارد سازهاي ملوديك هم در نگهداري ريتم شركت دارند.