تاريخچهيك سازمان مخوف
منصور بيطرف
در اوايل سال 2018 ميلادي، كتابي به نام «برخيز و اول بكش» توسط «رونان برگمن» يكي از روزنامهنگاران يهودي منتشر شد. عنوان اين كتاب برداشته شده از آيهاي از تلمود بابلي و خطاب به حضرت داوود است. اين كتاب در واقع سرگذشت اقدامات تروريستي موساد عليه مخالفان و دشمنان به ويژه فلسيطينيها است. هر چند كه در اين كتاب عملياتهاي تروريستي اين سازمان عليه ايران هم درج شده اما عمده آن نقش ماموران موساد و شرح عمليات آنها در ترور مبارزان فلسطيني است. پس از انتشار اين كتاب كريستين امانپور، مفسر تلويزيوني سيانان گفتوگويي با برگمن انجام داد كه پيش از شروع پاورقي اين كتاب بخشي از اين گفتوگو را بخوانيد:
امانپور: ... برخي از اسراييليها كه در حلقههاي دستوري هستند در برخي از موارد به راحتي از اجراي دستورات سرپيچي ميكردند. من فكر ميكنم كه شما يك مورد استثنايي از مقامات اسراييلي داريد كه معتقد بودند ياسر عرفات در هواپيمايي بود و در شرايط فوقالعاده ميخواستند آن را سرنگون كنند. داستان آن را به ما بگوييد. باور كردني نيست.
برگمن: خوب، در بسياري از موارد افسران جزء و ارشد اسراييلي براي اخلاق جنگ و اخلاق قانون ميجنگند و ميگويند كه ما اين كار را به اين خاطر نميكنيم كه آسيبهاي جانبي درست كردهاند يا آنكه مشروعيت هدف را زير سوال بردهاند. ياسر عرفات يكي از آنها بود. او را سر توطئه ميناميدند. آريل شارون كه در اوايل دهه 1980 وزير دفاع بود عاشق كشتن او بود. در يك زماني او دستور داد هواپيماي باري كه از آتن به قاهره ميرفت و موساد گفته بود كه عرفات در آن است را سرنگون بكنند. ماموران موساد در آتن گفته بودند كه او ريش گذاشته است. مامور موساد گفته بود كه هدف ريش گذاشته و ما فكر ميكنيم كه او، عرفات باشد. اما فرمانده نيروي هوايي، ژنرال ديويد ايوري، شك داشت. او فكر ميكرد كه شارون مسحور كشتن است. او گفته بود كه آريل شارون، كشتن عرفات را خيلي شخصي كرده است و چرا؟ چرا عرفات با آن هواپيما سفر ميكند و چرا از آتن به قاهره؟ او نبايد در آنجا باشد به همين خاطر تقاضا كرد كه از بخش اطلاعات نظامي و موساد بيشتر و بيشتر اطلاعات كسب كنند. حالا دو جنگنده اف – 15 و اف -16 در هوا هستند. آنها مسير هواپيماي باري را قطع كردند و آريل شارون به ايوري فشار وارد ميكرد كه دستور حمله را بدهد و هواپيما را سرنگون كند. در آخرين لحظه متوجه شدند كه عرفات در هواپيما هست اما نه ياسر بلكه فتحي، سرپرست صليب سرخ فلسطين، همراه با 30 كودك فلسطيني كه در قتل عام صبرا و شتيلا مجروح شدهاند، است.
امانپور: عجب!
برگمن: بله و فقط استقامت آن افسر بود كه كودكان نجات پيدا كردند و اسراييل هم از ارتكاب جنايت جنگي نجات پيدا كرد.
امانپور: از اينكه اين داستانها را در اين سطح ميشنويم مو بر بدن ما سيخ ميشود. ميخواهم از شما بپرسم كه عنوان كتابتان، «برخيز و اول بكش» از يك آيه تلمود ميآيد. درباره آن به ما بگو.
برگمن: من براي نوشتن اين كتاب با 1000 نفر مصاحبه كردم و براي اولينبار بود كه آنها مصاحبه ميكردند و برخي از آنها اسناد زيادي را در تملك خود داشتند و من خوشحال بودم كه به آنها دسترسي پيدا ميكردم. بسياري از آنها وقتي شرح ميدادند كه چرا آن كار را انجام دادند و چه كار كردند، چرا آنها عمليات ترور ميكردند و چرا اينقدر مهم است؟ غالبا به آيه تلمود - تلمود بابلي كه ميگويد هركس كه آمد ترا بكشد برخيز و اول او را بكش، ارجاع ميدادند.
در روزهاي آتي ميتوانيد اين كتاب را به صورت پاورقي در همين ستون بخوانيد