تنفس دوباره غزه
بنابراين بيش از اينكه حماس به فكر صلح باشد، اسراييليها به شكل پيوسته در پي راهحلهايي هستند كه تهديدات را براي خود كاهش دهند. بهخصوص در حال حاضر با از بين رفتن داعش كه خط حايلي ميان ارتش سوريه و منطقه اشغالي جولان ايجاد كرده بود، خطر سوريه به صورت بالقوه و جدي درآمده است. اسراييليها پيشتر به دليل حضور داعش و نيروهاي شورشي در داخل سوريه نگران آن نبودند كه دولت سوريه به دنبال باز پسگيري منطقه اشغالي جولان باشد. اما امروز احساس ميكنند كه در منطقه شمال تهديد هستند و در جنوب نيز از سمت غزه تهديد ميشوند. از همين رو آنها نميخواهند دو تهديد همزمان به اضافه تهديد بالقوهاي كه از سمت كرانه باختري وجود دارد، نميتواند چند تهديد همزمان را كنار هم تحمل كنند، از همين رو قصد دارند به هر نحو ممكن تضمينهايي را از حماس بگيرند تا از ادامه راهپيماييها و تنش ميان طرفين جلوگيري شود. آنها قصد دارند تضمينهايي را بگيرند. اكنون نيز اسراييليها براي گرفتن اين تضمينها به مصر متوسل شده اند. اكنون مصر در بين تمام رژيمهاي منطقهاي نزديكترين مواضع را به تلآويو دارد و حتي در مقايسه با آقاي مبارك رييسجمهور پيشين مصر همكاري جديتري با اسراييل دارد، يكي از نشانههاي مهم آن ايجاد سد نفوذ ناپذيري در مرز رفح است كه با سيم خاردار و مينگذاري اجازه رفت و آمدم مردم از اين گذرگاه را به خارج از غزه نميدهد. رفح يكي از مهمترين گذرگاههاي ارتباطي غزه به خشكي و صحراي سينا محسوب ميشود كه توسط مصريها چندسالي است كه مسدود شده است. مصريها حتي تونلهاي مخفي به آن طرف مرزها را نيز مسدود كردهاند. نشانههاي روشن همكاري نظاميان كنوني بر مصر ايجاد يك سد نفوذ ناپذير است. يكي از نشانههاي ديگر آن اين است كه آنها با از بين بردن همه گروهها و شبهنظاميان در صحراي سينا اجازه اينكه اين منطقه تبديل به يك صحرا براي بهرهبرداري گروههاي فلسطيني شود را ندادند. از همين رو اكنون اسراييليها به مصريها متوسل شدند تا ميانجيگري كنند. حماس هم در چنين شرايطي ممكن است با توجه به اينكه اميد دارد محاصره شكسته شود، دارو، غذا و نيازهاي مردم اين منطقه برآورده شود، طبيعي است كه مذاكره و آتشبس را ميپذيرد تا درد و رنج مردم كاهش يابد. البته اين آتشبس به معني صلح و پايان اختلافات نيست، بلكه اين به مانند برگ برنده است كه به وسيله تظاهرات بازگشت حاصل شده است. راهپيمايي بازگشت برگ برندهاي است كه با توسل به آن اسراييل را ناگزير كنند كه مرزها را باز كنند. در اين شرايط موضوع ديگري به نام كشتي صلح وجود دارد كه يك اقدام بينالمللي و بشر دوستانه است كه سعي دارد به مرزهاي غزه نزديك شود ولي اسراييليها مخالف چنين چيزي هستند ولي عرصه تبليغاتي آن براي اسراييليها بسيار نگرانكننده است. وقتي يك كشتي حامل كمكهاي بشردوستانه با پيغام آزادي و صلح به سمت نوار غزه حركت ميكند و وقتي كه آنها نميگذارند چنين كشتياي به غزه برسد، قطعا ابعاد تبليغاتي ضد اسراييلي آن بسيار گسترده خواهد بود. از همين رو آنها به دنبال آن هستند كه اهرم تبليغاتي محاصره غزه با مذاكرات شكسته شود. اين مذاكرات با ايجاد اين تصور كه محاصره شكسته خواهد شد، اسراييليها ميتوانند از اين فضا به نفع خود استفاده كنند و بر فضايي كه عليه آنها به وجود آمده فايق آيند و هجوم تبليغاتي عليه خود را كاهش دهند. بنابراين در يك جمعبندي اسراييليها از اين توافق احتمالي دو هدف را دنبال ميكنند. يكي كاهش تهديدات راهپيمايي بازگشت است و ديگري فايق آمدن برتبليغاتي است كه عليه اسراييل در خصوص محاصره غزه به وجود آمده است. حماس هم نه با هدف صلح بلكه با بازگشايي مرزهاي غزه امكاناتي را دريافت كند و بازسازيهايي را نيز انجام دهد و در واقع مردم ميتوانند توان مقاومت بيشتري را پيدا كنند. اما اينكه در نهايت چه خواهد شد، مسلما حماس اينجا دست برتر را خواهد داشت، چرا كه اسراييليها بسيار آسيبپذيرند و واقعا شرايط مشكل و دشواري دارند. با وجود اينكه ترامپ از آنها حمايت ميكند و سفارت امريكا را به بيتالمقدس منتقل كرد، موجب واكنشهاي تندي در جهان اسلام شد كه رژيم صهيونيستي مجبور به تحمل فشارهاي بيشتري شد. روي هم رفته اكنون حماس دست برتر را در اين عرصه دارد و ميتواند تضمينهايي را براي گشودن موقتي مرزها دريافت كند و اين براي مقاومت حداقل در كوتاهمدت ميتواند بسيار موثر باشد.