برهمزدن قاعده بازي
فريدون صديقي
وزراي دولت در گذشته در برنامههاي بعد از خبر يا خبر شبانگاهي حاضر ميشدند. برنامههايي كه مخاطبهاي جدي دارد و مخاطبانش هم معمولا در كمين دولت نشستهاند تا از صحبتها و حرفهاي زده شده، اشتباه و نكتهاي را بيرون بكشند و عليه دولت استفاده كنند. حالا احتمالا دولت به اين باور رسيده كه بايد در برنامههايي با مخاطبي متفاوت حاضر باشد. مخاطبي كه به دنبال سرگرمي است و برنامههايي كه سرگرميساز، تفنني و خرسندساز هستند، طيف بيشتري از مخاطب را تشكيل ميدهد. برنامههاي صبحگاهي معمولا با اين جنس مخاطب و تماشاگر روبهرو هستند؛ تماشاگر خانهنشين، احتمالا كارمند، كسبه و... كه تازه روز خود را شروع كرده و به دنبال سرگرمي و باري به هر جهت بودن اين برنامههاست و نه نكتهاي جدي و مهم. به همين دليل رودررو شدن با چنين مخاطبي سهل و آسان است و ميشود اين نتيجه را گرفت كه دولت به دنبال پرسش آدمهاي آسانخواه، زوددرياب و سهلالوصول است. از سوي ديگر مجري اين برنامه هم قطعا خودش را جزو مجريان موفقي ميداند كه كارشان سرگرمسازي، دلبري و نشاطسازي است. مجري كه خودش را همتراز با مجري برنامههايي مثل خندوانه، دورهمي و... ميداند و به دنبال برنامهاي است كه همزمان با ارايه تكههاي بامزه و بيمزه، نكتههايي سطحي از برنامهاش بيرون بيايد، تبديل به خبر شود و در فضاي مجازي هم جريانسازي داشته باشد. حضور محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران با همان تحليل دولت و براي مجري كه توصيفش رفت، در برنامه «حالا خورشيد» براي دوطرف اين جريان ميتواند مناسب باشد و به خواستههاي آنان جواب دهد. اما وزير شايسته و موجهي مانند ظريف كه سالهاي سال است در دستگاه ديپلماسي رودرروي خبرنگاران زبده جهاني قرار گرفته، در گفتوگويي كه نه ترتيبي را رعايت ميكند، نه تعادلي دارد و مدام از هر در سخني است، سزاوار نيست. احتمالا آقاي ظريف فكر ميكردند كه از پس اين گفتوگو هم برميآيند اما گاهي اين اتفاق نميافتد. چون ايشان با پرسشها، نكتهپراني و نكتهسنجيهايي روبهرو ميشود كه حتي منطق چالشي ندارد و توازن مصاحبهكننده و شنونده را به هم ميريزد. مثال اين رودررويي ميتواند شبيه به گفتوگوي جواني بيتجربه با انساني بزرگسال و دانشمند و هوشيار باشد. در اين گفتوگو دو طرف همتراز نيستند و تعادل و توازن برقرار نميشود مگر آنكه بزرگتر اين گفتوگو از خودگذشتگي كند و از اندكي پايينتر از سطح بلوغ و دانش خود، بحث را ادامه دهد. به اين ترتيب ميتوانم، نتيجه بگيرم هرگونه تنزل، توهين و تحقير به دليل ساخت يك برنامه خودماني، روا و جايز نيست. چنين رفتاري تحقير جايگاه يك چهره ملي و جهاني است. حالا ممكن است كه مصاحبهكننده و مسوولان برنامه و صدا و سيما از پخش اين برنامه خرسند باشند، اما وضعيت متعالي يك وزير را درهم شكستهاند و بايد متاسف باشيم. يادمان باشد كه در گفتوگو اين مجري با حسن روحاني هم زمينههاي اين نوع گفتوگوهاي تاسفآور خود را نشان داد. گفتوگويي كه شوخي و جوك و شلنگتخته انداختن است، ممكن است براي چهرههاي مانند ورزشكارها يا سلبريتيها جالب توجه باشد، اما براي رودررويي با رييسجمهور يا وزراي دولت اين نوع رفتار تحقير به حساب ميآيد و قاعده بازي را برهم ميزند.