قباحتزدايي از بيادبي
نيوشا طبيبي
نشانههاي فراواني از بالا گرفتن عطش ثروتمند شدن به هر قيمت در بين لايههاي مختلف جامعه از چند سال پيش ديده ميشود. محور قرار گرفتن پول و ماديات و تن دادن به بياخلاقي و گذر كردن از مرزهاي انسانيت و نوعدوستي و ميهندوستي از اين نشانههاي تلخ است. در اين مسابقه ثروتاندوزي اهل فرهنگ هم بركنار نبوده و در اين گرداب خود را افكندهاند به اميد آنكه صيدي درخور ببرند. سلوك عمومي جامعه و رفتاري كه مدتهاست با يكديگر پيشه كردهايم و همچنين، روا دانستن هر عملي براي كسب درآمد، به عطش همگاني دامن زده و البته رذايل اخلاقي فراواني را در جامعه ايراني رواج داده و از قبح و ناگوارياش كاسته است. بر پاداشتن مسابقههاي تلويزيوني از روي الگوهاي هندي، براي ميليونر شدن راههاي ساده و ميانبر معرفي ميكند. اپليكيشنهاي موبايل مخاطبان را دعوت به شركت در بازيهايي ميكنند كه بيشباهت به قمار نيستند. همه توليدكنندگان و عرضهكنندگان خدمات از شما ميخواهند با مصرف بيشتر و بيشتر به خود فرصت بهرهمندي از جوايز و قرعهكشيها (قمار؟) بدهيد و پولدار شويد. عرض كردم كه بعضي از اهل فرهنگ هم دامن به اين آبتر كرده و به سوداگري، آن هم از نوع ناصوابش افتادهاند، اما به مانند بسياري ديگر آنها هم از رواج «بي اخلاقي» و «بدي» و عمل خلاف قانون و عرف صدايشان بلند است و البته به روي خود نميآورند كه اگر وضع و «حال همه ما خوب نيست» و «سالهاست كه روي لبخند و خوشي نديده ايم»، دليل آن رفتار ناگوار بسياري از همين اهالي فرهنگ و هنر است كه ديگر جاي آباد و محل اعتمادي باقي نگذاشته و دل و روح و روان را به سم ماديات و پول آلودهاند. از تقلبهاي باورنكردني در فروش آثار هنرمندان تجسمي در حراجهاي داخلي و خارجي تا پولهاي ناسالم در عرصه سينما و مافياي پخش فيلم و سينما را ميتوان شمرد، شما بگوييد جايي براي حال خوب باقي ميماند؟همه اينها حال آدمي را بدتر از بد ميكنند. فرزند بزرگترين استاد موسيقي سنتي چند قرن اخير ايران كه خود آوازخوان قابلي است، اعلام ميكند كه حاضر است براي بهبود حال مردم كنسرتهاي خياباني بدهد، موج تبليغات به راه ميافتد، مديرعامل خانه موسيقي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، شهرداري تهران، سازمان زيباسازي و دهها سازمان ديگر اعلام آمادگي ميكنند، چند روز ميگذرد و موج تبليغاتي به وجود آمده ختم به رونمايي از آلبوم «ايران من» ايشان ميشود! و موج فرو مينشيند... حتي ديدم در اين بين كسي صحبت از برند «شجريان» ميكند، نامي كه روزگاري آبرومندترين و محترمترين نام هنر ايران بود، اكنون به عنوان برند شناخته ميشود و لاجرم قيمتي دارد و نرخ خريد و فروشي! بايد حال ما خوب باشد؟تا چند سال پيش شوخيهاي جنسي هرز و قبيح در نمايشهاي كمدي كه در سالنهاي اجتماعات و بعضي از سينماها اجرا ميشد ناهنجار به چشم ميآمد، اما چون جمع محدودي اين نمايشها را ميديدند، جاي اميدواري بود كه اين قباحت زدايي چندان در جامعه ساري و جاري نشود. اما امروز زشتترين شوخيها در قالب فيلم كمدي در سينماها نمايش داده ميشوند، امري قبيح، عادي سازي ميشود و صدا از هيچكس در نميآيد! آيا بايد باز هم حال ما خوب باشد؟ هنرمند محترم و بزرگوار و البته بنابر مصلحت منتقد، اگر حال ما امروز خوب نيست، خود شما، بله خود شما در آن مقصر هستيد.