همكاري سودمحور با اصولگرايان
داريوش قنبري٭
احمدينژاد هم همچون ساير آحاد ملت ايران داراي حقوق سياسي است. كسي نميتواند از او سلب حق كند و بگويد كه او حق فعاليت سياسي در آينده ندارد. او ميتواند در چارچوب قانون و ضوابط به فعاليت سياسي بپردازد. هدف او مانند ساير سياسيون كسب قدرت است. به خصوص قدرتي كه يك بار هم تجربه كرده است. او چشم به انتخابات مجلس و رياستجمهوري آينده دارد. البته استراتژي او براي حضور در انتخاباتهاي آينده اكنون مشخص نيست. او اكنون چراغ خاموش حركت ميكند و كسي نميداند كه ميخواهد با ساير اصولگرايان در انتخاباتها حضور يابد يا به صورت جداگانه و به صورت مستقل فعاليت داشته باشد. ارزيابي بنده اين است كه آقاي احمدينژاد نهايت تلاشش را ميكند تا با ساير اصولگرايان به اتحاد برسد اما اگر سهم مناسبي از ائتلاف نصيب او نشود به عنوان جريان سومي وارد خواهد شد. او در اواخر عمر دولت خود به اين نتيجه رسيده بود كه اصولگرايان ديگر توان چنداني براي كسب راي و نظر براي او ندارند و شروع به فاصله گرفتن از اصولگرايان كرده بود. اصولگرايان نيز با توجه به عملكرد احمدينژاد سعي در فاصله گرفتن از او داشتند و نميخواستند مسووليت اشتباهاتي را كه احمدينژاد انجام داده بود به گردن بگيرند. فاصله گرفتن از اصولگرايان اولويت اول احمدينژاد در آينده نيست. اگر اصولگرايان بتوانند سهم مناسبي به او بدهند او در جهت تعامل با آنان حركت ميكند. البته من فايدهاي در بازگشت آقاي احمدينژاد براي كشور نميبينم بلكه ضرر و زيان زيادي از ناحيه بازگشت تفكر او در كشور پديد ميآيد. آثار زيانباري از مديريت اجرايي احمدينژاد متوجه كشور شد كه سالها گريبان كشور ما را خواهد گرفت. تكرار چنين مديريتي براي كشور وضعيت بدي را به دنبال خواهد داشت.
٭ نماينده اسبق مجلس شوراي اسلامي