همدل باشيم و نه همدرد
شيوا دولتآبادي
براي غلبه بر نااميدي كه اين روزها بسياري از شهروندان را درگير خود كرده است، بايد دوباره كنار همدلان، دوستان و همراهان خود بايستيم. ميتوانيم در ملاقاتهاي دوستانه، از اين همدلان بخواهيم كه همه حرفهاي تلخ، خبرها و آنچيزهايي كه باعث ناخوشي ميشود را كنار بگذارند و زماني را براي صحبت نكردن از مشكلات اختصاص بدهند. قرار بگذاريم كه در كنار هم، بهجاي تلخي و ناخوشي، حال و هواي خوش را تجربه كنيم. زماني كه از مشكلات دور شويم؛ مثلا به پارك يا محيطي خارج از فضاي روزمره برويم، ميبينيم كه زندگي در جريان است و مردم فارغ از مشكلات، سختيها و خبرهاي هميشه بد، مشغول زندگي هستند و زندگي با همه سختيهايش ادامه دارد. اگر ساعتي را با كساني كه به جاي همدردي، همدلي ميكنند، همراه هستند و اميد به تغيير شرايط دارند بگذرانيم، قطعا حال بهتري داريم. بين خودمان اين قرار را بگذاريم كه ديدارهايي را تدارك ببينيم و در آن آگاهانه از گفت و شنود درباره درد دل و ابراز نگراني دوري كنيم.
با اين راهكار ميتوانيم به شكل مقطعي انرژي خود را براي ادامه ايام و زندگي و روال معمول تجديد كنيم و براي رودررويي با مشكلات و سختيهاي زندگي آماده شويم.
نيازي نيست حتما زمان زيادي را براي اين ديدارها اختصاص دهيم، ميتوانند محدود باشند. اما بايد براي اين قرارها برنامهريزي كنيم، آنها را جدي بگيريم و به همان اندازه كه به مشكلات، نگرانيهاي آينده، خبرهاي تلخ و سخت فكر ميكنيم به اين برنامهها هم فكر كنيم. در چنين شرايطي بايد به اين نتيجه برسيم كه فارغ از گراني، بحران اقتصادي، بيثباتي نرخ دلار و... موضوعهاي بسيار زيادي براي سخن گفتن و گفتوگو وجود دارد. ما ميتوانيم دمي از اين چرخه تلخي كه گرفتار آن هستيم فاصله بگيريم و يادمان باشد كه زندگي هيچوقت منتظر ما نميماند و چه در سختي و چه در خوشي ميگذرد و تمام ميشود. پس بهتر است كه لحظات خود را به خوشي آغشته كنيم و فارغ از چرخه سختيها و نااميديها، لحظهها را با حال بهتري بگذرانيم.