• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4183 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۲ شهريور

گم شدم...

سروش صحت

هفته پيش در يادداشت اين ستون يك بيت شعر نوشته بودم. شعر را راننده تاكسي جلوي كنسول و كنار فرمان چسبانده بود. از هفته پيش كه اين بيت چاپ شده تا امروز سيل نامه، تلفن، ايميل، پيغام، دايركت و درخواست به سوي روزنامه و من روانه شده كه مي‌خواستند اين شعر به صورت كامل و با نام شاعر چاپ شود و با درخواست سردبير و مديرمسوول روزنامه، اين هفته شعر كامل را كه عطار نيشابوري بزرگ سروده است، براي‌تان مي‌نويسم.

«گم شدم در خود نمي‌دانم كجا پيدا شدم/ شبنمي بودم ز دريا غرقه در دريا شدم/ سايه‌اي بودم از اول بر زمين افتاده خوار/ راست كان خورشيد پيدا گشت ناپيدا شدم/ ز آمدن بس بي‌نشانم وز شدن بس بي‌خبر/ گوئيا يكدم برآمد كامدم من يا شدم/ هي مپرس از من سخن زيرا كه چون پروانه‌اي/ در فروغ شمع روي دوست ناپروا شدم/ در ره عشقش چو دانش بايد و بي‌دانش/ لاجرم در عشق هم نادان و هم دانا شدم/ چون همه تن ديده مي‌بايست بود و كور گشت/ اين عجايب بين كه چون و نابينا شدم/ خاك بر فرقم اگر يك ذره دارم آگهي/ تا كجاست آنجا كه من سرگشته دل آنجا شدم/ چون دل عطار بيرون ديدم از هر دو جهان/ من ز تاثير دل او بي‌دل و شيدا شدم.

اميدوارم حالا با نوشتن تمام بيت‌هاي غزل، جواب خيل علاقه‌منداني كه درخواست نگارش كامل اين غزل را كرده بودند، داده باشم.

... الان چيزهايي كه در بالا نوشته بودم را خواندم و هم خنده‌ام گرفت، هم غمگين شدم... چرا هيچ‌كس ديگر روزنامه نمي‌خواند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون