غلامعلي پورعطايي، از هنرمندان و اساتيد پيشرو حوزه موسيقي فولكلور ايران مهرماه سال 1393 درگذشت. بسياري او را با قطعه ماندگار نوايي ميشناسند. هركس با او آشنايي اندكي داشته باشد، بر شيفتگي بي حد و حصرش به ساز و آواز گواهي ميدهد تا آنجا كه خنياگرِ نوايي در آخرين روزهاي عمرش بهانه سازش را ميگرفت و فرزندانش در بيمارستان براي او ساز مينواختند تا آرام بگيرد. اما اين شيفتگي به يك علاقه شخصي منحصر نبود بلكه او سري پرشور بر گسترش اين هنر نيز داشت؛ مطالعات و پژوهش از يك سو و معرفي و آموزش از سوي ديگر زندگي اين هنرمند را فرا گرفته بود.
«نوايي» او بر نهانخانه دل ماندگار شد، هرچند همانگونه كه در اين قطعه ميخواند: «دلم را مرنجان كه اين مرغ وحشي / ز بامي كه برخاست او مشكل نشيند» همچون مرغي از بامِ موسيقي ايران برخاست اما آثار و پژوهشها و شاگرداني كه تربيت كرد، در آسمان موسيقي ايران همچنان ميدرخشند. به بهانه سالمرگ درگذشت اين استاد موسيقي فولكلور با يكي از اساتيد اين حوزه كه از شاگردان پورعطايي بوده و همچنين با يكي از فعالان حوزه موسيقي فولكلور گفتوگو داشتيم كه در ادامه خواهد آمد.
عبدالله اميني كه از او آلبومهايي نظير «گلزار»، «سوخته هجران» و «مهر حق» منتشر شده و همچنين سال 66 در سومين جشنواره موسيقي فجر با غلامعلي پورعطايي اجرا داشته است و از شاگردان قديمي او بوده است؛ در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: «استاد پورعطايي دريايي از موسيقي و هنر بود؛ من از سن 8 سالگي در خدمت ايشان بودم. استاد در حس خواندن و نوازندگي يك نمونه و الگوي بينظير بود.»
پورعطايي پدرانه آموزش ميداد
او ادامه ميدهد: «درِ خانه استاد به روي هر هنرمند و هنرآموزي باز بود؛ حتي همسر ايشان و خودشان ما را «فرزندم»، خطاب ميكردند؛ وقتي 8 ساله بودم مرحوم پورعطايي در 8 كيلومتري روستاي ما معلم بود. از همان زمان به ياد دارم كه درِ خانه ايشان به روي هر جوان و نوجواني كه علاقه به هنر و موسيقي مقامي و آواز و دوتار داشت، باز بود و به او آموزش ميداد. طريقه نشستن، طريقه خواندن غزل و چهاربيتي و... همهچيز را دقيق بيان ميكرد. ايشان هميشه علاقه به كتاب و شعر و خواندن داشت و به مولانا عبدالرحمان جامي و بيدل دهلوي و... بسيار علاقهمند بود. او براي استعداد و علاقه افراد اهميت زيادي قائل ميشد و اگر متوجه ميشد جواني استعداد و علاقه به هنر دارد، او را رها نميكرد و از اعماق وجود و از جان براي او مايه ميگذاشت. نحوه آموزش ايشان بسيار پدرانه بود؛ وقتي از من اشتباهي سر ميزد مرا ميبوسيد و بعد راه درست را به من گوشزد ميكرد و از طرفي آموزش منظم و دقيق را براي هنرآموز داشت.»
اين هنرمند حوزه آواز نواحي به اهميت ثبت و ضبط آثار بزرگان موسيقي نواحي اشاره و عنوان ميكند: «خيلي مهم است كه آثار اساتيدي همچون استاد پورعطايي را جمعآوري و مدون كنيم. اگر آثار پژوهشي ايشان تا حالا مدون ميشد و زماني كه در قيد حيات بودند به صورت جدي به اين امر پرداخته ميشد، خيلي بهتر بود ولي حالا بايد به فكر اساتيدي كه ماندهاند، باشيم.»
محمدعلي مردانشاهي يكي از فعالان موسيقي نواحي نيز درباره ويژگيهاي هنري غلامعلي پورعطايي، ميگويد: «ويژگي هنري استاد پورعطايي كه ايشان را متمايز كرده بود، شخصيت خاص و جامعش بود. او با انسانهاي بزرگي نشست و برخاست كرده بود و عمر پربركت ايشان با نوابغ موسيقي همزمان بود. از نظر رفتاري نيز ويژگيهايي داشت كه به ماندگارياش كمك ميكرد؛ اول اينكه استاد پورعطايي، انسان شفافي بود و همه ميدانستند كه استاد حب و بغضي در بيان مسائل موسيقي ندارد. اگر جايي خطايي مشاهده ميكرد بدون تعارف آن را بيان ميكرد و اگر حمايتي لازم بود باز هم بيدريغ آن را ميگفت و در كل از حقانيت موسيقي دفاع ميكرد.»
همواره به دنبال پژوهش بود
اين فعال حوزه موسيقي فولك بيان ميكند: «استاد پورعطايي در حوزه فني موسيقي، تكنيكهاي منحصربه فرد آوازي داشت و اگر هنرجويان بخواهند دنبال قاعده بروند، يكي از بهترين گزينهها استاد پورعطايي است؛ همچنين ايشان احاطه كامل به مقامهاي موسيقي جنوب خراسان داشت و به واسطه فرهنگي بودنش هميشه به دنبال پژوهش بود و مطلب جديدي براي ارايه داشت. ارايه دقيق و قاعدهمند و استوار آوازهاي منطقه به خصوص در آوازهاي جمشيدي و سرحدي ايشان منحصر به فرد بود. ايشان اهل پژوهش و مطالعه بود و نسخ قديمي برخي شعرا را داشت و مطالعه ميكرد و در كنار مطالعه از حافظه بسيار خوبي برخوردار بود به همين دليل انتخاب شعرها بر دل مخاطب مينشست.»
مردانشاهي با بيان اينكه «ذات هنر براي استاد پورعطايي ارزشمند بود و هركس در هر جايگاهي به هنر ميپرداخت از او حمايت ميكرد»، ادامه ميدهد: «بسياري از اساتيد حال حاضر پيشكسوت ما بخش بزرگي از درخشش و تكنيكهاي آوازي خود را مديون استاد پورعطايي هستند و خودشان نيز بنا به ادب و فروتني اذعان ميكنند. استاد تا جايي كه توانست براي مردم موسيقي اجرا كرد و حتي گاه تا پاسي از شب براي مردم بدون هيچ چشمداشتي ساز مينواخت و آواز ميخواند؛ جاي خالي اين استاد هنوز كه هنوز است كاملا احساس ميشود و ما نيازمند حضور چنين اساتيدي هستيم.»
عبدالله اميني: پورعطايي براي استعداد و علاقه افراد اهميت زيادي قائل ميشد و اگر متوجه ميشد جواني استعداد و علاقه به هنر دارد، او را رها نميكرد و از اعماق وجود و از جان براي او مايه ميگذاشت.
محمدعلي مردانشاهي: او احاطه كامل به مقامهاي موسيقي جنوب خراسان داشت و به واسطه فرهنگي بودنش هميشه به دنبال پژوهش بود و مطلب جديدي براي ارايه داشت. ارايه دقيق و قاعدهمند و استوار آوازهاي منطقه به خصوص در آوازهاي جمشيدي و سرحدي ايشان منحصر به فرد بود.