تقصير ناشران هم هست
نيوشا طبيبي
اگر در موضوع كتابخواني در ايران اشكالي وجود داشته باشد، اين ايراد فقط متوجه مردم و كتاب خواندن و نخواندن آنها نيست. بخشي از آن به شيوه توليد كتاب و روش كسب درآمد ناشران مربوط است. تعداد عناوين منتشر شده كتاب در ايران در يك سال رقمي حيرتانگيز دارد. طبق گزارش خبرگزاريها فقط در شهريورماه ۱۳۹۶، در حدود هشت هزار عنوان جديد منتشر شده است. اگر اين رقم را در دوازده ماه سال ضرب كنيم، با احتساب و فراز و نشيبها باز هم با رقمي حدود نود هزار عنوان كتاب تازه انتشار يافته در ايران مواجه هستيم.
اما آيا همه اين كتابها به صورتي توليد ميشوند كه قابل استفاده باشند؟ پاسخ منفي است. بسياري از كتابهايي كه در اين نود هزار عنوان جاي دارند حجمي در حدود يك مقاله دارند كه به مدد استفاده از فونت بزرگ و ديگر تمهيدات صفحهآرايي به صورت كتابي مستقل درآمدهاند تا چيزي بر كارنامه نويسنده و ناشر هر دو بيفزايند. كتابهايي كه بسياري از آنها ارزش چاپ كردن به صورت اثري مستقل ندارند. دردا كه بسياري از بزرگان نيز به دام اين نوع كتابسازي افتادهاند و آثاري از آنها منتشر شده كه به هيچ روي در خور جايگاه ايشان نيست. البته كه اين نوع كتابها، با استقبال مواجه نميشوند و چيزي بر آمار خوانندگان اضافه نميكنند. اين شيوه براي خوانندگان اگر فايدهاي ندارد اما براي برخي نان و نام دارد. قطعهاي بزرگ با جلدهاي سخت در صنعت چاپ ايران بسيار پرطرفدار هستند. نويسنده و ناشر هر دو ميخواهند كتابي توليد كنند كه ظاهري فاخر و آراسته داشته باشد. هزينه توليد اين نوع كتابها بيش از كتابهايي با قطع كوچك و جلدهاي نرم هستند و به همين نسبت قيمت بيشتري دارند و خواندن و حملشان دشوارتر است. بسياري از كتابها لازم است كه در قطع جيبي يا پالتويي و با جلد نرم توليد شوند تا بتوان آن را در كيف و كوله حمل كرد و در تاكسي و اتوبوس و مترو و به وقت انتظار در مطب پزشك، بيرونشان آورد و خواند. كمتر كتابي در بازار نشر ايران سراغ دارم كه اين صفات را داشته باشد. اگر كتابي از نظر فيزيكي شرايط خواندن آسان را فراهم آورد در واقع نيمي از خواسته كتابخوان را برآورده كرده. خوب است كه ناشران ايراني به تاسي از ناشران موفق دنيا به توليد كتابهاي سبك و كوچك ولو پر برگ روي آورند، بيگمان اين خواسته بسياري از كتابخوانان ايراني است و موجب رونق بيشتر بازار نشر خواهد شد.