كليد واژه و عصاره سند تحول آموزش و پرورش، دستيابي دانشآموزان به مراتبي از حيات طيبه است. (سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، فصل اول، كليات) در قرآن كريم هم حيات طيبه فقط يكبار آمده است (نحل آيه۹۷) و خداوند متعال در اين آيه رسيدن به اين حيات طيبه را مشروط به عمل صالح و ايمان كرده است.
يكي از جلوهها و بازتابهاي مهم حيات طيبه اخلاق است هرقدر فرد يا جامعهاي اخلاقيتر و انسانيتر رفتار كند به مراتبي از حيات طيبه دست يافته است. اما جايگاه اخلاق در نظام آموزشي ما كجاست و ساير كشورهايي كه تا حدودي در جهت اخلاقي شدن جامعه گام برداشتهاند در نظام آموزشيشان چه مسائلي را لحاظ كردهاند كه به اين هدف نزديك شدهاند؟
در كارنامه تحصيلي دانشآموزان ما هيچ نشاني از درس اخلاق نيست و شايد تنها نمرهاي كه اندكي اخلاق و رفتار دانشآموزان را نشان ميدهد نمره انضباط است. درس و نمرهاي كه امتحان ندارد، نمرهگذارياش معمولا توسط معاون اجرايي انجام ميشود، نمرهاي كه بدون هيچ كلاس و درسي معمولا بالاترين نمرات بچههاست و در معدل دانشآموزان نيز تاثيري ندارد درس و نمرهاي بيهويت و به حاشيه رانده شده. البته درس دين و زندگي هم بيشتر به گسترش و تعميق معارف و اعتقادات ديني توجه دارد تا اخلاق ديني.
تابستان دو سال قبل با عنايت و همكاري فراوان دكتر نظرآهاري سفير محترم سابق ايران در ژاپن به بازديد مدارسي در ژاپن رفتيم.
آنچه بيش از هرچيز به چشم ميآمد انضباط و اخلاقي بود كه در بين دانشآموزان و اولياي مدرسه حاكم بود. در جلسهاي كه با مدير يكي از مدارس داشتيم از ايشان درباره مسائل و مشكلات انضباطي و اخلاقي و نحوه مواجهه مسوولان مدرسه با آنها پرسيدم و با كمال تعجب گفت ما پست و جايگاهي به عنوان ناظم نداريم زيرا با مشكلات انضباطي و اخلاقي چنداني مواجه نيستيم.
پاسخ اين مدير انگيزهاي شد تا مطالعه مختصري در خصوص جايگاه اخلاق در نظام آموزشي ژاپن و مقايسه آن با كشور عزيز خودمان داشته باشم كه خلاصه آن تقديم ميشود.
در نظام آموزشي ژاپن، تربيت اخلاقي به عنوان يك موضوع درسي ارايه ميشود و هر دانشآموز در دوره ابتدايي ۴۵ دقيقه درس تربيت اخلاقي دريافت ميكند محتواي درس تربيت اخلاقي شامل چهار طبقه است:
1- واكاوي خود (اعتدال، پشتكار، شجاعت، صميميت، آزادي و نظم، بهبود خويشتن)
2- رابطه با ديگران (مهرباني به ديگران، دوستي، سپاسگزاري، فروتني)
3- رابطه با طبيعت و مقام برتر (احترام به طبيعت، احترام به زندگي، حس زيبا شناختي)
4- رابطه با گروه و جامعه (وظيفه جمعي، عدالت، مسووليتپذيري، صنعت ...) (مكالا، ۲۰۰۸، ص۲۷ ايكه موتو، ۱۳۹۱، ص ۸۵، ۸۶)
در سند تحول آموزش و پرورش ايران هم براي اخلاق جايگاه رفيعي قايل شدهاند. اهداف تفصيلي حوزه اخلاق در دوره ابتدايي به چهار حيطه اشاره شده است.
1- رابطه با خويشتن (پرهيز از تنبلي، علاقه به انجام كارهاي خوب، مهارت در نه گفتن ...)
2- رابطه با خدا (تلاش در انجام كارهاي نيك و دوري از رفتارهاي ناپسند، ارزشگذاري براي حيا و عفاف)
3- رابطه با خلق خدا (داشتن رفتار خوب با ديگران، ارج نهادن به آداب و سنتهاي محلي، ملي و اسلامي...)
4- رابطه با خلقت (پاكيزه نگه داشتن محيط كلاس مدرسه و منزل، احساس مسووليت در حفظ گياهان... ارزشگذاري براي علم و دانش)
با نگاه كلي به حيطه اخلاق در نظام آموزشي ايران و ژاپن ميتوان نتيجه گرفت كه:
1- اهداف تربيت اخلاقي دو كشور در چهار حوزه شبيه به هم تنظيم شدهاند با اين تفاوت كه در برنامه درسي كشور ايران، خداوند نقش محوري دارد ولي در كشور ژاپن فرهنگ مذهبي و سنتي آنها اصالت دارد.
2- اهداف تربيت اخلاقي كشور ژاپن به صورت جزيي و نزديك به تجربيات كودكان تدوين شده درحالي كه اهداف تربيتي اخلاقي در كشور ايران كليتر و آرمانگرايانهتر است به شكلي كه مربي و متربي نميتواند با اين اهداف ارتباط خوبي برقرار كند.
3- در مدارس ژاپن درسي به نام اخلاق وجود دارد درحالي كه در كشور ايران، تربيت اخلاقي متولي ندارد و اگر كاري در اين حيطه انجام شود به سليقه مربي يا مسوولان مدرسه است.
4- در كشور ژاپن اهداف تربيت اخلاقي به صورت روشن و عملياتي براي هرپايه تعريف شده است و دانشآموزان، معلمان و كادر آموزشي وظايف مشخصي در تحقق آن دارند ولي اهداف تربيت اخلاقي در ايران براي هرپايه مشخص و معين نشده است.
5- در ژاپن درباره تربيت اخلاقي، ارتباطي نزديك ميان خانواده و مدرسه وجود دارد در حالي كه در ايران اساسا چنين زمينهاي وجود ندارد و برخي اوقات در تعارض و تناقض با هم عمل ميكنند.
نتيجه آنكه:
اهداف تربيت اخلاقي كه در سند تحول آموزش و پرورش وجود دارد با وجود كاستيها، گامي مثبت و روبه جلو است اما لازم به ذكر است كه تربيت اخلاقي نبايد تنها در درس ديني يا مثلا در نمره انضباط دانشآموزان دنبال شود بلكه بايد براي آن برنامه اجرايي داشت و اصول حاكم بر تربيت اخلاقي در ديگر دروس نيز پيگيري شود ؛ ضمنا در رسيدن به اين اهداف متعالي ارتباط محكم خانواده و مدرسه و گفتوگوهاي مداوم در زمينه انتقال ارزشهاي اخلاقي ميان خانواده و مدرسه نيز امري ضروري است.