• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4220 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۷ آبان

هفت منزلِ عشقي كه عطار نرفت

سيد احمد بطحايي

از شيخ مفيد و شيخ طوسي تا ميرزا حسين نوري درباره اربعين و حكمت و علت اهميتش سخن گفته و نقل حديث و روايت كرده‌اند. در جايي از اولين زائر قبر اباعبدالله كه جابربن‌عبدالله انصاري باشد گفته‌اند كه بيستم صفر بر بدن مدفون حضرت آمده و جايي از تغيير مسيرِ اهل بيت گفته‌اند كه از شام به سمت مدينه در حركت بودند و به جانب كربلا رفته‌اند و اربعين بوده كه بر بالاي بدنِ اباعبدالله رسيده و ناله و شيون كرده‌اند و بعدتر بسياري از علماي رجال و درايه در طعن و تاييد اين اخبار گفته‌اند و نوشته. حال شايد سوال شود با اين شك و ترديد تاريخي و روايي، اين داستانِ اربعين چيست كه اين‌طور قوي و جان‌دار پيش مي‌رود؟ رفتن در مسيري و به علت و حكمتي كه صحت و سقمش نامشخص است؟ كسي هم نيست بيايد وسط و بگويد آقاجان كجا مي‌رويد و براي چه؟ سندش را ديديد؟ از حسن و عدالت راوي تحقيق كرده‌ايد؟ اينجا مي‌شود از مدخلِ «خاطره جمعي» در كلام پل ريكور، فيلسوفِ فرانسوي صحبت كرد و بررسي اربعين و مراسم و مناسك مرتبط با آن در سيرِ تاريخ و رابطه‌اش با خاطراتِ مشترك اذهانِ جوامع اسلامي و شيعي. ولي فكر مي‌كنم اين بحث‌ها در باب اربعين بيش از آنكه راهگشا باشد، رهزن است. مناسك و مراسمِ اربعين مثلِ خيلي از مفاهيمِ ديني قابل استنباطِ عقلي و منطقي نيست و بايد متن در دايرهِ معنايي مناسب آن ايراد كرد. چه اهميتي دارد كه جابربن‌عبدالله انصاري در بيستم صفر به زيارت حضرت رفته باشد يا نه. يا حتي حضورِ اهل بيت بر مزارِ جدشان در اربعين چه مقدار موضوعيت دارد؟ اين را كسي كه رفته و فضاي حاكم بر اين سلوك را ديده باشد مي‌فهمد. سلوكي كه فراتر از تمام قواعدِ عقلاني و خشك دنياي امروز است كه منفعت و كاركرد اصل و مبناي هر انتخاب و تصميم آن شده است. اتفاقا همين جاست كه اين حركت معنا پيدا مي‌كند. آنها كه دور ايستاده‌اند؛ زير لب مي‌گويند اينها حاصل تخدير و جوگيري است. ولي كسي كه رفته باشد و حس و حال ميزبانان و ميهمانان را ديده باشد مي‌داند كه اربعينِ خرقِ تخدير و مستي دنياي مدرن است. شورشي عليهِ بي‌حسي و بي‌خيالي منتشر در جامعه. ميداني كه روح و روانِ آدمي را بيدار مي‌كند و نه تنها مومن و شيعه دوازده امامي و محبين حسين عليه السلام را. سفرهاي زيادي را از نزديك و دور ديده‌ام. از حركتِ مردمِ هند در جشن‌ها و مراسمات بودايي و هندي تا مراسماتِ ملي و مذهبي در خاور دور. در همه‌شان كم و بيش شور و حس و حالي ديده‌ام كه برايم جذاب بوده. ولي چيزي كه در اربعين است وراي هرگونه هر سنت ديني و آييني است. حركتِ مردم از دور و نزديك براي رسيدن به حرم امام حسين(ع) چيزي مثل زيارت‌هاي مرسوم نيست. حتي مقصد هم هدفِ حركت نيست. هدفِ اول و آخر سلوكي است كه از ابتدا شروع مي‌شود. سلوكي كه از ماندگانِ مسير است تا رفتگان. دختر و پسركاني كه خاك از كفش و پوشش لباسِ زائرين مي‌تكانند. زنان و دختراني كه تمام فكر و ذكرشان خدمت به راه روندگان مسير است. مرداني كه با خواهش و التماس و حتي گاه تندي مي‌خواهند يكي از خادمين باشند. در داستانِ سيمرغِ عطار، پرندگان ابتدا براي ديدارِ سلطان پرندگان، سيمرغ، در كوه قاف با صبر از سختي و مشكلات مي‌گذرند. در مرحله دوم وارد وادي عشق مي‌شوند. عده‌اي كه مي‌مانند و سالم از عشق مي‌گذرند به شهر دانش مي‌رسند. آنان كه ذي‌علم و صاحب دانش شده‌اند به منزلِ زهد و بي‌اعتنايي به دنيا مي‌رسند. معدودي كه از اين چهار منزل سالم گذر كرده‌اند، به وادي پنجم كه وحدت است مي‌رسند و در اين وحدت به حيرت و سر آخر به خود. اربعين دقيقا هفت منزلِ عشقِ عطار در دنياي معاصر مدرن ماست. سير و سلوكي كه با بي‌خودشدن و رهايي از مظاهرِ من و دنيا آغاز مي‌شود و به وحدت و حيرت و حقيقت مي‌رسد. براي ديدار سلطانِ عالميان. حسين.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون