• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4220 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۷ آبان

اين برگ سرخ

افشين اعلا

افكند، از عطش چو به رخساره، چين، حسين/خشكاند هرچه آب به روي زمين، حسين

با ياد دست‌هاي اباالفضل مي‌گريست/ وقتي كه حصر شد ز يسار و يمين، حسين

زخمي اگرچه شد، عرق شرم سنگ بود/خوني كه برجهيد و زدود از جبين، حسين

تعداد نيزه‌ها به تنش چون ز حد گذشت/ فتاد با ملائكه از روي زين، حسين

«راه نظر ببند به زينب» همين و بس/در قتلگاه گفت به روح‌الامين، حسين

وقتي رسيد، از پس سر، تيغ بر گلوش/ جز اين نخواست در نفس واپسين، حسين:

«آزاده باش، گرچه نباشي ز اهل دين»/ در خون تپيده گفت به عالم چنين، حسين

زاري‌كنان رسيد به بالين او رسول/ تا گيرد التيام، دم آخرين، حسين

گيرم پيمبر از ستم امتش خجل/ ما چرا ز حضرت او شرمگين، حسين

چون سر نداشت تا كه به جدش كند سلام/ زانو نداشت تا بزند بر زمين، حسين

آه از جواهري كه شكستند و خاتمش/ در بر گرفت و رفت به عرش برين، حسين

با فرق نيمه، گفت علي: مرحبا پسر!/ پهلو شكسته، فاطمه گفت: آفرين حسين!

ديگر توان شرح ندارم چه جاي شعر؟/ شايد اجازتم ندهد بيش از اين، حسين

اين برگ سرخ، تحفه درويشي من است/ شايد كند قبول در اين اربعين، حسين

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون