دولت، ملت، هواي مشترك
مريم مطلبي
آلودگي هوا چهارمين فاكتور مرگ زودرس در دنياست. قسمت اعظم آلودگي هوا منشا انساني دارد و از مصرف سوختهاي فسيلي توليد ميشود. در كلانشهري مانند تهران، توسعه بيرويه شهرنشيني كه مبتني بر اصول توسعه پايدار نبوده يكي از عوامل به وجود آورنده مشكل آلودگي هواست. منشا بيش از ٧٠ درصد آلودگي هواي تهران نيز از سيستم حمل و نقل و ترافيك است. فقط در اين كلانشهر روزانه حدود ١٧ ميليون سفر با اتومبيل در سطح شهر انجام ميشود و بيش از ٥،٢ ميليون موتوسيكلت آلاينده در اين شهر وجود دارد كه هر يك به علت غيراستاندارد بودن چندين برابر يك اتومبيل استاندارد آلودگي توليد ميكنند. متاسفانه در سالهاي اخير خشكسالي در منطقه و بالطبع افزايش ميزان ريزگردها نيز بر آلودگي هوا افزوده و لزوم چارهانديشي سريع و پايداري را ميطلبد. كاهش رشد اقتصادي، افزايش بيماريهاي تنفسي و هزينه بالا روي سيستم بيمه بهداشتي، هزينههاي وارده به سيستم آموزشي و ادارات به علت تعطيليهاي مكرر و استرس اجتماعي فقط چندي از عواقب آن در ايران است. برخلاف كشورهاي ديگر شاخص كيفيت هوا به صورت ميانگين ١٢ساعته آن در تهران نمايش داده ميشود كه در دنيا مرسوم است، حداكثر آن نشان داده شود تا بهتر از مردم محافظت شود. كاملا قابل فهم است كه از بارش گهگاه باران شكرگزار بوده و براي مدت كوتاهي از پاكي نسبي هوا خشنود ولي نكتهاي كه نبايد از آن غافل شويم، آن است كه آلودگيهايي كه از منابع مختلف چه به عنوان مثال در تهران از اتومبيلهايمان توليد ميشود با بارش باران يا وزش باد از بين نرفته و فقط به عبارتي يا تغيير شكل داده يا جابهجا ميشود و به قسمت ديگري از محيط زيست منتقل شده و روي اكوسيستمهاي آبي و خاكمان تاثير ميگذارد. بسيار واضح است كه شناسايي منابع آلاينده و جلوگيري از توليد آلودگي در مبدا بايد در اولويت باشد. آگاهيرساني در اين زمينه از ملزومات بوده ولي كافي نيست. بهطور مثال سالهاست كه لزوم جايگزيني سيستم غيراستاندارد و فرسوده حمل و نقل، توسعه سيستم حمل و نقل عمومي، لزوم كاهش سفر اتومبيلهاي تكسرنشين نه بر دولت و نه بر ملت پوشيده نيست ولي همچنان وسايل نقليه عمومي و سيستمهاي جايگزين كافي و متناسب وجود ندارد. زماني كه ميدانيم حدود ٦برابر ظرفيت تهران اتومبيل فقط در تهران پلاك شده است، بدون در نظر گرفتن اتومبيلهايي كه روزانه از خارج از تهران به داخل رفت و آمد ميكنند، غيرقابل جايگزين و اضطراري بودن توسعه هر چه سريعتر سيستم حمل و نقل عمومي واضح است. قانونگذاريهاي مختلفي در اين راستا انجام شده ولي شرايط و وسايل اجراي قانون هميشه مهيا نبوده است. لازمه مبارزه با آلودگي هوا، خواست و مديريت قاطع دولت و اختصاص بودجه لازمه اين امر است. اطلاعرساني و فرهنگسازي و مشاركت دادن NGOها در اين امر و همراهي ملت و دولت راه برونرفت از اين معضل زيست محيطي خطرناك است. استفاده از انرژيهاي تجديدپذير، استفاده از وسايل حمل و نقل جمعي، افزايش فضاي سبز و اختصاص وام براي ماشينهاي الكتريكي و هيبريدي، در نظر گرفتن ماليات بر سوخت به منظور اختصاص آن براي مبارزه با آلودگي ناشي از سوخت از ديگر راهكارهايي است كه دولت و ملت هر دو از نتيجه آن و هواي سالمتر بهرهمند ميشوند.
كارشناس ارشد محيط زيست