گروه اجتماعي
به نظر ميرسد، حوزه اجتماعي وزارت نيرو بايد آنچه پيرامون فعاليت سد «گلورد» در استان مازندران در حال رقم خوردن است را سريعتر مطالعه و براي آن راهكار ارايه كند. ماجراي «آب» و نحوه مديريت آن اينبار نه در مناطق خشك و كويري كه در يكي از پرآبترين استانهاي كشور محل بحث مردم دو شهرستان و منطقه شده است. اين در حالي است كه بيش از مسوولان محلي و مديراني كه در دو شهر «بهشهر» و «نكا» فاقد تخصص و دانش فني در مورد مديريت منابع آب هستند، اين مسوولان وزارت نيرو هستند كه بايد در مورد فعاليت سد «گلورد» شفافسازي و اطلاعرساني كنند و حتي اگر لازم است هر هفته از تريبونهاي نماز جمعه يا تلويزيون درباره وضعيت و نحوه تقسيم و مديريت آب توضيح دهند.
به گزارش خبرنگار اعتماد، به تازگي و در پي جمع شدن يكي از كارگاههاي عمراني انتقال آب به شهرستان بهشهر بار ديگر بحث بر سر تملك منابع آب پشت سد «گلورد» به تريبونهاي مهم شهر هم كشيده شده است. در ماههاي اخير بارها بحثهايي در مورد اينكه اين سد در حوزه جغرافيايي كدام شهرستان واقع شده است و بر همين مبنا آب جمع شده پشت سد را در مالكيت آن شهرستان تلقي و تحليل ميكنند. حال آنكه مرزبنديهاي تقسيمات كشوري بيش از آنكه ملاكي براي مالكيت باشد صرفا شيوهاي براي مديريت است نه تعيين تكليف براي محيط زيست، چرا كه بر همگان روشن است منابع طبيعي مرز نميشناسد و اگر آسيب ببيند پشت مرزهاي جغرافياي سياسي يا تقسيمات كشوري محدود نميشود.
سدي مثل سدهاي ديگر
شايد يكي از مهمترين دلايل و استدلالاتي كه براي طراحي و ايجاد سد «گلورد» مطرح شده و به كار رفته است، موضوع مهار سيلاب بوده است. چيزي كه به خاطره سيل نكا هم استناد ميكند. در وصف سد «گلورد» گفتهاند كه سابقه فعاليت عمراني آن از آزادراه تهران – شمال نيز قديميتر است و نيمقرن طول كشيده تا وزير وقت براي افتتاح آن دست به قيچي برد. 13 تير1396 بود كه «چيتچيان» در محل سد حاضر شد و آن را افتتاح كرد.
از ديگر استدلالهايي كه براي احداث اين سد آن هم در محلي كه صدها يا هزاران اصله درخت آن هم از جنگلهاي هيركاني قطع شد، اين بود كه سرانه آب در شهرستانهاي بهشهر، نكا و گلوگاه با توجه به جمعيت ساكن و منابع آبي موجود بسيار كم بوده بهطوريكه حدود30 درصد كمتر از سرانه آب كشور است و سد «گلورد» ميتواند بسياري از اين مسائل را رفع كند.
همچنين تاكيد شده بود كه آبرساني به مناطق محروم منطقه، ايجاد شبكههاي بهداشتي و درماني، خدماتي، توسعه فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي، توسعه زيرساختهاي صنعتي و كشاورزي از ديگر اولويتهاي منطقه شرق استان مازندران بوده و به همين دليل احداث اين سد اهميت يافته است.
اما اين روزها كمتر كسي مناطق محروم يا توسعه استان مازندران را از نظر ميگذراند و بيشتر سخناني كه پيرامون فعاليت اين سد بر زبانها جاري است از جنس ميزان مالكيت است. براي مثال توصيف سد با ميزان كيلومتر آن تا نكا يا بهشهر محاسبه ميشود. يا گفته ميشود چند روستا از كدام شهرستان توسط آن آبرساني ميشود. عدهاي ديگر نيز تقسيمات كشوري و تعريف هر شهرستان را پيش ميكشند و آن را مبناي مالكيت آب جمع شده پشت سد ميدانند.
موضوعي كه اين روزها منشأ ساخت و طراحي بحثهاي حاشيهاي شده است، جايگذاري تصفيهخانههاي آب شهرستانهاي بهشهر و نكاست. علاوه بر آن نحوه انتقال آب و بحث درباره نياز مالي هر يك از اين پروژهها و اينكه كدام يك به سبب نزديكي جغرافيايي بهصرفهتر است از جمله بحثهاي ديگر است. اما همه اظهارنظرها توسط مسوولان و مديراني است كه هيچ يك در حوزه مديريت منابع آب تخصص ندارند. نماز جمعه و شوراي شهر دو نهادي است كه بيش از ساير نهادها بحث درباره حاشيههاي فعاليت سد «گلورد» را در خود جاي دادهاند.
وقتي غيركارشناسان نظر ميدهند
«احمدعلي مقيمي» نماينده سابق مردم شهرهاي بهشهر، نكا و گلوگاه در مجلس شوراي اسلامي است. او درباره اظهارنظرهاي غيركارشناسي درباره مديريت منابع آب و فعاليت سد «گلورد» تاكيد كرد: من تاكنون سعي كردم، موضعگيري نكنم ولي اظهارنظرهاي كنوني همه باورهاي ما را هم زير سوال بردهاند. وقتي به اين اظهارنظرها دقت ميكنيم، ميبينيم طرف صرفا روستاي خودش را ميبيند و چون به نحوه تخصيص اعتبارات استاني نقد داشته چنين موضوعي را بهانه قرار داده است.
مقيمي همچنين توضيح داد: چطور يك مقام مسوول ميگويد من كارشناسي را قبول ندارم. در حالي كه براي حل مناقشات و حواشي پيش آمده صرفا بايد حرف كارشناسي را مبنا قرار داد و اجازه نداد، سلايق و خواستههاي شخصي يا محلي بر نظرات كارشناسي پيشي بگيرد.
در عين حال در هر دو شهرستان نكا و بهشهر فعاليتها و جلسههاي مختلفي با حضور مردم و برخي مسوولان در حال برپايي است. آنچه بيش از ساير مسائل بر سر آن مناقشه جريان دارد، اين است كه تصفيهخانههاي آب هر شهرستان از يكديگر تفكيك شود يا اينكه در محلي كه به لحاظ مالي به صرفهتر است، ساخته شود. با اين حال هنوز مشخص نيست دميدن بر اين مناقشهها با چه اهدافي دنبال ميشود. آنچه بيش از هر موضوع ديگري اهميت دارد، اين است كه محيط زيست فراتر از بهشهر، نكا و گلوگاه است و اگر محيط زيست آسيبي ببيند همه مردم فارغ از اينكه در كدام شهرستان ساكن باشند از آن آسيب ميبينند. شايد خوب باشد مردم استانهاي شمالي كمي به آنچه خوزستانيها، كرمانشاهيها و ايلاميها از ريزگردهاي عراق و بيابانهاي عربستان آسيب ميبينند، فكر كنند و دست به دست هم براي حفظ محيط زيست خود پيشقدم شوند. جالبترين نكته در مورد اين سه شهر اين است كه هر سه شهرستان در حوزه انتخابيهاي واحد قرار گرفتهاند و تنها يك نماينده در مجلس دارند.