نمايش درماني در تهران
محمدعلي ابطحي
نمايش درماني رخداد جديدي بود كه در تهران اين روزها در تالار وحدت اتفاق افتاد. سي نفر از معلولان خيريه كهريزك روي ويلچر نمايش «رستم و سهراب» اجرا كردند. براي ايرانيها نام منطقه كهريزك آشناست؛ به دلايل خوب و بد. اما از نام آن محله معروفتر، خيريه كهريزك است كه در سال ۱۳۵۱ در آنجا شروع به كار كرده است. از موسساتي است كه در طول ۴۶ سال فعاليت، همواره به نيكي و خير از آن ياد ميشده است. كاري كه از دل مردم برخاسته باشد و خودشان مديريت كنند، طبعا سالم و خدمتگزار باقي ميماند. از ميان نامهاي نيك در تاريخ ايران معاصر، حتما نام خيريه كهريزك ماندگار خواهد بود. نگهداري از معلولان يكي از وظايف اصلي اين خيريه است. چند سال پيش كارگردان جواني به نام ميركمال ميرنصيري علاقهمند به تئاتر درماني ميشود و تصميم ميگيرد با معلولان تمرين تئاتر كند. تئاتر به دو عنصر حركت و حافظه براي ديالوگها، بيشتر از هر چيز نياز دارد. جسارت زيادي بوده كه كسي بخواهد از معلولان كه روي ويلچر زندگي ميكنند، تئاتر بسازد. سالها روي آن كار كرده تا اين اتفاق به ثمر نشسته. منظره سي نفر معلول با ويلچر روي سن تالار وحدت يك اتفاق ديدني بود. واقعا سي نفر معلول كه نميتوانستند از ويلچر پياده شوند يا اگر يكي، دو نفرشان پياده ميشدند به مراقب احتياج داشتند، برق اميدي در دل آنها مينشاند و بارقه اميدي در دل تماشاگران كه هميشه ميشود به همه چيز دست يافت، اگر بخواهيم. اتفاق جالبتر، موضوع آن بود. «رستم و سهراب» كه در فولكلور ايران و بر اساس داستانهاي شاهنامه اوج پهلواني است و نيرومندترين آدمها در آن تعريف شدهاند و جنگ و پيروزي و قدرت محور اصلي آن است، موضوع نمايش معلولان بود. اين تناقض شخصيتي داستان و نمايش را خيلي پرمعنا كرده بود. وقتي معلولي خودش را در نقش رستم و سهراب و افراسياب و تهمينه ميديد، احساس قدرت ميكرد. نشاندن معلول ويلچري بر نقش رستم و سهراب خلق قدرت در بازيگر و مخاطب بود. بازيگران زن و مرد بودند. در فيلمهاي مستندي كه در ميانه نمايش نشان داده ميشد، ميفهميدي حتي انتقال آن معلولان به تالار وحدت چه كار سختي بوده است. چه رسد به بازي گرفتن از آنها. تاسفبار بود كه از ابتداي شروع كار تمرين در سالهاي پيش تا ۲۰ آبان ماه ۹۷ كه بالاخره اين نمايش روي صحنه رفت، چندين نفر كه در فيلمهاي تمرين بودند جان به جانآفرين تسليم كرده بودند و فقط تصويرشان در صحنه نمايش ديده شد. اين كارهاي انساني را در بحبوحه مشكلات سياسي و اقتصادي نبايد از ياد برد. چون اميد براي بقيه هم با ديدن اين اتفاقات شيرين شكل ميگيرد.