اركستر تهران سمفونی شماره 9 بتهوون را نواخت
پايان سه سال خاموشي سازها
نيوشا مزيدآبادي/ «روز تولد پروين اعتصامي»، «بمباران شيميايي حلبچه»، «افتتاح كارخانه ذوبآهن»، «روز درگذشت نورالدين عليبن عبدالعالي عاملي»، «روز تولد جيمز مديسون» و... رويدادهاي تاريخي هستند كه هر سال در روز 25 اسفندماه، در روزشمار تاريخ منتشر ميشوند اما بيگمان از سال بعد يك رويداد ديگر به اتفاقهاي تاريخي اين روز اضافه خواهد شد: «روز آغاز به كار مجدد اركستر سمفونيك تهران»؛ اركستري كه نزديك به سه سال در خاموشي مطلق به سر ميبرد و عملا همه فعاليتهايش مسكوت مانده بود. تا اينكه دولت جديد روي كار آمد و از همان آغاز به كار دوره جديد مديريت در وزارت فرهنگ و ارشاد، سخن از سرگيري فعاليت دو اركستر سمفونيك و ملي زده شد و حتي شخص رييسجمهور هم وعدههايي را در اين خصوص داد تا بالاخره پس از حواشي فراوان و دردسرهاي زياد، اركسترسمفونيك تهران رسما كارش را با رهبري علي رهبري آغاز كرد. در ابتدا وقتي نام منوچهر صهبايي به عنوان رهبر اركستر مطرح شد و مديريت مركز موسيقي هم مدام از او به عنوان رهبر جديد اركستر سمفونيك ياد ميكرد، انتقادهاي زيادي از سوي اهالي رسانه و موسيقي در خصوص اين انتخاب مطرح شد. حتي وقتي از شهرداد روحاني با سابقه معتبرش، به عنوان گزينهاي براي رهبري ياد شد، عدهاي از موسيقيدانها مواضعي نهچندان خوشايند در مقابل اين انتخاب اتخاذ كردند. اما وقتي نهايتا نام علي رهبري به عنوان مدير هنري و رهبر تازه اركستر سمفونيك تهران به ميان آمد، كمتر كسي توانست اين انتخاب را زير سوال ببرد؛ رهبر اركستري كه به واسطه همكاري بيشمارش با اركسترهاي مطرح دنيا و به واسطه آثاري كه با همراهي اركسترها و اپراهاي مطرح جهان منتشر كرده، كمتر جاي نقد را براي اهالي موسيقي بر جاي ميگذاشت. به هر روي معاون هنري وزارت ارشاد به يكباره، چوب رهبري اركسترسمفونيك تهران را به رهبري سپرد و علي رهبري هم در بازه زماني كوتاه توانست اركستر را براي يك اجراي زنده آماده كند. بالاخره روز موعود فرارسيد و اركستر سمفونيك تهران در شامگاه 25 و 26 اسفند ماه، در حضور افراد شناخته شدهاي چون اسحاق جهانگيري - معاون اول رييسجمهور-، علي جنتي، علي مرادخاني، احمد مسجدجامعي، محمدرضا عارف، پيروز ارجمند، هوشنگ كامكار، شهرام ناظري، فرهاد فخرالديني، فريدون شهبازيان، مصطفي كمال پورتراب، رامبد صديف، و... روي صحنه رفت تا سمفوني شماره 9 بتهوون را اجرا كند؛ سمفونياي كه با عنوان «سمفوني كرال» يا «سمفوني صلح» نيز شناخته ميشود و بيشك انتخاب خوبي براي شروع كار اين اركستر سمفونيك به شمار ميرود؛ سمفونياي كه نزديك به 10 سال پيش به رهبري علي رهبري در همين تالار اجرا شد و در خاطره موسيقايي بسياري از مردم نقش بست. آيين گشايش رسمي اركستر سمفونيك تهران با پخش فيلم كوتاهي آغاز شدكه در آن، رييسجمهور و وزير ارشاد از تاكيدهاي خود براي گشايش اركسترها سخن گفته بودند. اسحاق جهانگيري نيز در بخشي از اين كليپ گفت: «خوشحالم كه در اين روزهاي آخر سال، شاهد راهاندازي اركسترسمفونيك تهران هستيم. مطمئن هستم اركسترسمفونيك تهران با حمايت ارشاد به خوبي فعاليت خواهد كرد و اگر نياز به حمايت باشد از هيچ كوششي دريغ نخواهيم كرد.» وزير ارشاد هم در پيامي كه براي راهاندازي مجدد اركسترسمفونيك منتشر شده، حرفهاي جهانگيري را تكميل كرد: «در پي سخنان سال گذشته رياست محترم جمهوري اسلامي ايران جناب آقاي دكتر حسن روحاني در جمع هنرمندان با استعانت از خداوند متعال و تلاش معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي زمينه فعاليت اركسترسمفونيك تهران با برنامهريزي و رويكردي شايسته مهيا شد. پيشينه اركستر سمفونيك تهران به 80 سال قبل بازميگردد و در اين چند دهه دورههاي پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشته است. اكنون جاي خوشوقتي است كه پس از يك دوره توقف نواي شورانگيز آن بار ديگر به گوش مردم هنردوست و ملت سرافراز ايران ميرسد.» علي جنتي در اين سخنان گفته بود كه دليل تاخير در گشايش اركسترها دعوت از رهبر اركستري قابل قبول است كه همه هنرمندان او را بپذيرند كه اين اتفاق افتاد. پس از پايان اين فيلم كوتاه، نوازندگان اركستر سمفونيك تهران، كه در بين آنها چهرههاي شناخته شدهاي چون ارسلان كامكار، برديا كيارس، علي جعفري پويان، پدرام فريوسفي و... حضور داشتند، يك به يك روي صحنه آمدند و اعضاي گروه كر نيز حاضر شدند. ارسلان كامكار به عنوان كنسرت مايستر هماهنگي اوليه سازها را انجام داد و پس از كوك، علي رهبري وارد جايگاهش شد تا اركستر پس از سالها، سرود جمهوري اسلامي ايران را بنوازد؛ اجرايي كه بعد از مدتهاي مديد تماشاگران تشنه موسيقي اركسترال را سيراب كرد. بعد از تشويق مخاطبان اجراي سمفوني 9 بتهوون به رهبري علي رهبري آغاز شد. گروه سازهاي زهي با حضور نوازندگان قديمي اجراي يكدستي را پيش چشم مسوولان دولتي و هنرمندان ايران روي صحنه برد اما گروه بادي مثل همه سالهاي پيش از خاموشي اركستر سمفونيك، صدادهي يكدستي نداشت.
يكي از ويژگيهاي سمفوني 9 بتهوون وجود بخش كر است كه آهنگساز آن براي نخستينبار از گروه كر به عنوان يك متريال صوتي در ساخت سمفونياش استفاده كرده است و اين بخش را گروه كر اركستر سمفونيك تهران به همراه پنج خواننده سولو اجرا كرد.
بعد از نزديك به سه سال خاموشي اركستر سمفونيك تهران، بيش از يك ساعت نواي خوش سازهاي اين اركستر در يكي از قديميترين تالارهاي موسيقي كشور جان مخاطبان را سر شوق آورد و سرانجام پس از پايان اجرا، علي رهبري كه بدون پارتيتور تمام اين سمفوني را رهبري كرده بود، رو به مسوولان دولتي و هنرمندان گفت: «فكر نميكردم بخواهم در اين كنسرت صحبت كنم اما امشب ميخواهم چند كلمهاي را با شما در ميان بگذارم. بيش از ۴۸ سال است كه من در ايران زندگي نميكنم. اين اجرا و اين شب كه در اركستر تهران حضور دارم، بهترين شب زندگي من است كه بعد از سالها دوباره شاهد افتتاح اركستر سمفونيك تهران هستم. چند سال پيش از پيروزي انقلاب اسلامي همراه با پدران اين نوازندگان كه همه بچههاي ايران هستند، كار موسيقي را آغاز كردم و حالا چند سال از آن دوران ميگذرد و من با نوههاي آنها كار را ادامه ميدهم. اينها بچههاي خودتان هستند و اگر آنها را رها كنيد، مطمئن باشيد گناهي بالاتر از اين انجام ندادهايد. رهبري اركستر شغل من است و ميتوان گفت كه اگر اين حرفه بهصورت مستمر در هر شب اتفاق بيفتد، ديگر براي من هيجانانگيز نخواهد بود. امشب هيجان بسيار زيادي دارم و بسيار خوشحالم كه با توانمندي اعضاي اركستر توانستيم در يك پروسه تمرين فشرده پنج روزه، كار را آماده كنيم. بايد بگويم كه اين بچهها امشب، بهتر از 10 سال پيش ساز زدند.»
با نخستين اجراي اركستر سمفونيك تهران، قطعا ميتوان از ضعفهاي اجرا نوشت. اما بايد دقت كرد كه اين اركستر تنها چيزي حدود يك هفته فرصت براي آماده شدن داشت. ميتوان از ضعف هميشگي گروه سازهاي بادي در اركسترهاي ايران نوشت و از ناهماهنگيها و حتي كوك نادقيقشان؛ ميتوان از اجراي سردستي گروه كر و سوليستهاي آن نوشت، ميتوان از فرسودگي و صداي نامرغوب برخي سازها به ويژه كنترباسها، از نحوه آرشهگذاري برخي ويولنيستها، ميتوان از صداي تنظيم نشده سازهاي كوبهاي نوشت اما وقتي در نظر ميگيريم كه اين اركستر 25 ماه تعطيل بوده و نوازندگان آن تنها چند روز فرصت براي تمرين داشتهاند، همين اجراي نصف و نيمه نيز قابل قبول مينمايد. همه اين موارد را بايد كنار يكي از عادات بد ما ايرانيها -يعني عدم توانايي كار گروهي- گذاشت. قطعا در اين زمينه علي رهبري كارهاي زيادي را براي انجام دادن خواهد داشت.
در ميان همه اين حرفها اما شايد يك سخن ناگفته باقي مانده باشد و آن اينكه راهاندازي اركستر مسالهاي مهم است و در عين حال تداوم و پابرجايي اركستر مسالهاي مهمتر. در تمام اين سالهاي گذشته، اركستر راهافتاده و پس از فعاليتهاي دورهاي، به تعطيلي كشيده شده است حال بايد در ادامه به تماشا بنشينيم و ببينيم كه عزم و اراده دولت يازدهم براي پايداري اركستر چند ده ساله سمفونيك تا چه اندازه است.
قطعا اين آغاز مجدد، كام تلخ شده اهالي موسيقي در سال گذشته، را اندكي شيرين خواهد كرد و ميتوان از همين حالا روزشمار 25 اسفندماه سال 94 را مرور كرد: «روز تولد پروين اعتصامي»، «بمباران شيميايي حلبچه»، «افتتاح كارخانه ذوبآهن»، «روز درگذشت نورالدين عليبن عبدالعالي عاملي»، «روز تولد جيمز مديسون» و... «روز آغاز به كار مجدد اركستر سمفونيك تهران».