ميثم سليماني
غزه اين روزها در شرايط حساسي به سر ميبرد. برخي اميدوار به آتشبسي هستند كه ميتواند بار ديگر آب و برق و زندگي عادي را به غزه برگرداند اما از طرفي حمله اخير ارتش اسراييل به نوار غزه و شهادت يكي از فرماندهان ارشد نظامي حماس مجددا بسياري را نگران يك جنگ ديگر كرد. با ميانجيگري مصر اين آتشبس ادامه پيدا كرد تا جايي كه كابينه رژيم صهيونيستي در آستانه فروپاشي قرار گرفت. بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسراييل ماموريتي جدي براي نزديكي روابط با كشورهاي عربي و بسيج كردن آنها عليه ايران براي خود در نظر گرفته است از همين رو قصد ندارد وارد جنگي ديگر در داخل اراضي اشغالي و به خصوص نوار غزه شود اما برخي معتقدند كه نتانياهو قرباني استراتژي خود خواهد شد. خالد قدومي، نماينده جنبش حماس در تهران در گفتوگو با «اعتماد» معتقد است اگر اينبار جنگي ميان حماس و اسراييل دربگيرد، ميزان تلفات نظاميان اسراييلي يك يا 10 سرباز نيست، بلكه صدها تن از نظاميان اين كشور كشته خواهند شد. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
آيا حماس پس از يك درگيري كوتاه در غزه از متزلزل شدن كابينه اسراييل خوشحال شد يا خير؟
ابتدا بايد يك مساله را در نظر داشته باشيد كه از سال 1996 تا به امروز كابينههاي رژيم صهيونيستي به صورت مداوم نتوانستند دوره 4 ساله خود را به پايان برسانند و به انتخابات زودهنگام روي آوردند كه عمده دليل آن هم رويكرد مقاومت بود. اما اينكه بگوييم حماس خوشحال است يا نيست، بايد گفت كه اصل ايده جنبش حماس اين است كه همواره ميتواند كابينههاي صهيونيستي را يك به يك به شكست بكشاند. دليل آن هم در تندروي جامعه و كابينه صهيونيستي است. چرا كه جامعه صهيونيستي افرادي را انتخاب ميكنند كه تعداد بيشتري از فلسطينيان را بكشند. تظاهرات صهيونيستها و شهركنشينها كماكان ادامه دارد چرا كه كابينه اين رژيم در انجام ماموريت خود شكست خورد و به سمت توافق با مقاومت پيش رفت.
حماس مذاكراتي را براي آتشبس به واسطه مصر با اسراييليها آغاز كرد و به نتايجي نيز دست پيدا كرد كه در طول دو ماه هيچگونه درگيري ميان اسراييل و حماس رخ نداد. آيا فكر نميكنيد فروپاشي كابينه نتانياهو به ضرر حماس تمام شود؟
اصل موضوع اين است كه پس از جنگ سال 2014 يك آتشبس ميان اسراييل و حماس به وجود آمد كه آن هم به واسطه مصريها بود. اكنون ما به دنبال يك توافق جديد، ترك مخاصمه يا هر چيزي كه نامگذاري ميشود نيستيم. بلكه يك توافق آتشبسي وجود داشته كه ما به دنبال تثبيت آن هستيم. چرا كه اين اسراييليها بودند كه آن را نقض كردند. بنابراين ما ميخواهيم كه اين توافق مجدد برقرار شود.
آيا فروپاشي كابينه اسراييل را به ضرر اين مذاكرات نميدانيد؟
اين موضوع مهمي است. مساله اول اينكه مقاومت هيچگاه به طرف اسراييلي اعتماد نداشته است. ما در آستانه يك توافق براي آرامسازي اوضاع بوديم و طرفهايي هم براي اين توافق واسطه شده بودند كه از جمله آنها مصر و سازمان ملل بود. پيش از عمليات اخير اسراييل در غزه، جشن يكصدمين سالگرد پايان جنگ جهاني اول در پاريس برگزار شد. 5 ساعت قبل از اين عمليات نتانياهو در همين نشست اعلام ميكند كه ما هيچ گونه مذاكرات سياسي با نوار غزه نداريم. در صورتي كه ما در حال مذاكره با واسطه براي آرامسازي اوضاع بوديم. اما ايشان همه چيز را با اين سخنان از بين برد. بنابراين مقاومت به همين دليل است كه هيچگاه اعتمادي به صهيونيستها نداشت، به همين دليل توانست اين عمليات را ناكام بگذارد. ما انسانهاي واقعگرايي هستيم. بالاخره ميانجيگراني وارد اين جريان شدند تا كاري صورت گيرد. كار خوبي بود و بنا بود تا محاصره شكسته شود، مردم تا حدي آسايش بگيرند و از فشار خارج شوند اين اتفاق خوبي بود. طبيعي بود توافقي كه منجر به اين شود تا آسايشي به همراه داشته باشد و سختي از روي دوش مردم برداشته شود موضوع خوبي بود. اما اينكه بگوييم اگر كابينه فرو بپاشد چه اتفاقي خواهد افتاد اين يك مساله داخلي است كه نشان دهنده شكست سياست خارجي آنها خواهد بود.
حماس سالهاست كه بنا دارد يك آتشبس بلندمدت با اسراييل داشته باشد، اما هيچگاه اين استراتژي از سوي اسراييل وجود نداشته و آيا فكر نميكنيد كه اين موضوع قائم به فرد و شخص آقاي نتانياهو باشد كه با رفتن وي از بين برود؟
اين موضوع قائم به يك شخص نيست. رژيم صهيونيستي همواره وقتي كه با مقاومت شديد غزه برخورد كرده و به نتيجه سياسي و نظامي دلخواه دست پيدا نكرده است به سمت آتشبس پيش رفته است. تمام 3 جنگي كه از سال 2008 تاكنون رخ داده از آنجايي كه رژيم صهيونيستي به اين نتيجه رسيد كه نميتواند به اهداف سياسي از طريق سازو كار نظامي دست پيدا كند به طرفهاي بينالمللي براي برقراري آتشبس روي ميآورد. اين را بايد بگويم نتانياهو آخرين فرد در رژيم صهيونيستي است كه ميتواند به آتشبس فكر كند. وي همواره به دنبال محاصره و خفه كردن مردم در نوار غزه است و انتظار دارد هيچ واكنشي هم از سمت مردم صورت نگيرد. اين دكترين نتانياهو است. ايشان همه چيز را ميخواهد بدون اينكه چيزي بدهد. اكنون دشمن تنها دو سناريو پيش روي خود دارد. يا اينكه به سمت اقدام نظامي پيش برود كه تا به الان موفق به اين كار نشده است. تصميم ما هم مشخص است كه خواهان رفع محاصره مردم غزه هستيم. پيش از اين نيز يكسري قواعد براي جلوگيري از درگيري بوده است. اكنون يا بايد محاصره رفع شود يا اينكه قوانين را مراعات كنند. نتانياهو چرا جنگ نميخواهد، چرا كه به خوبي ميداند يكسري خللهاي امنيتي و نظامي دارد كه نتيجه آن اينبار دهها كشته نيست بلكه صدها كشته از نظاميان صهيونيستي خواهد بود.
استراتژي اسراييل اكنون نزديكي روابط با كشورهاي عربي و انزواي ايران است؛ از همين رو آنها جنگ ديگري را در داخل فلسطين نميخواهند. آيا اين استراتژي فضاي تنفسي را براي حماس در نوار غزه ايجاد كرده است يا خير؟
آنچه مسلم است دشمن به دنبال شعلهور كردن همه جبهههاي درگير در آن واحد نيست. بنابراين نتانياهو قصد دارد اين جبههها به آرامش برسد تا بتواند هدفي را كه تعيين كرده، محقق كند. از همين رو ايشان ممكن است به سمت آرامسازي فضا با طرفهايي پيش برود كه هدف اصلي مهار آنهاست. حالا هر طرفي كه ميخواهد باشد. ما بر حسب تجربه همواره به جهانيان گفتهايم كه دشمن ما خواهان صلح و آرامش نيست. چرا كه ما توافقهاي متعدد آتشبس را داشتيم و كابينه رژيم اسراييل همواره آن را نقض كرده است. تجاوز اخير به خاك غزه يك نمونه آن بود. بنابراين از آنجايي كه به دشمن اعتماد نداريم همواره خودمان را آماده نگه داشتيم و دليل پيروزي اخير ما نيز همين آمادگي هميشگي است.
نكته ديگر اينكه دشمن در منزوي كردن ايران و جدايي ميان جبهه مقاومت ناموفق بود. در عين حال مقاومت توانست طرحهاي صهيونيستي را به شكست بينجامد و اين بر استحكام جبهه مقاومت افزود. اكنون اعضاي جديدي به اين محور اضافه شدهاند. ما تا اين لحظه نيز به توافقي با رژيم صهيونيستي براي ايجاد فضاي باز دست نيافتهايم. ما همگي بچههاي محور مقاومت هستيم. متاسفانه پس از مدتها خونريزي در منطقه به اين نتيجه رسيديم كه حمله به يك عضو حمله به تمام اعضاي منطقه و مقاومت است. اين منطقي نيست كه دشمن بخواهد يك فرصت تنفس و استراحت به ما بدهد. بلكه اين محور مقاومت بود كه اين فضا را گرفت. من به شما عرض ميكنم كه اگر نتانياهو بخواهد در مورد يك مساله چارهانديشي كند، در راستاي التيام زخمي است كه از جبهه مقاومت خورده است. اين مقاومت فلسطين بود كه رژيم صهيونيستي را به طور كامل از محور مقاومت دور كرد. نتانياهو چگونه ميتواند هدفي را تحقق ببخشد در صورتي كه با خطر فروپاشي دولت ائتلافي مواجه است به نحوي كه ضعيفترين عضو آن به دنبال باجخواهي از نتانياهو است. بنابراين ايشان در حدي نيست كه بتواند ايران يا آن را تهديد كند.
چرا نتانياهو حفظ آتشبس را به قيمت فروپاشي ائتلاف خود در كابينه اين رژيم ترجيح داد؟
نه، نتانياهو چيزي را بر ديگري ترجيح نداد؛ بلكه محاسبات او غلط بود. آنها فردي به نام ليبرمن را به عنوان وزير جنگ داشتند كه فردي بسيار كم تجربه در اين زمينه بود. اين شخص به مسائل خيالي و متوهمانه دل بسته بود. ايشان چشم به پست نخستوزيري داشت نه وزارت جنگ بلكه هدف اصلي خود را نخستوزيري قرار داده است. ايشان از همان ابتدا شكست خورد چرا كه ميگفت طي 48 ساعت سر هنيه را خواهم آورد. من اين را با اطمينان كامل به شما عرض ميكنم كه نتانياهو هيچگاه توافق با حماس را به فروپاشي كابينه ترجيح نداد. ايشان به يك تونل تاريك و بيانتهايي وارد شده كه هيچ چارهاي جز آتشبس با حماس نداشت.
آيا نتانياهو قرباني اين استراتژي خود با حماس خواهد شد؟
بله، اكنون نتانياهو در عرصه سياست در يك فضاي خطرناك و تهديدآميز قرار گرفته است. البته دلايل متعددي وجود دارد. نتانياهو به دنبال آن بود با هر ائتلاف و به هر نحو ممكن كابينه خود را تشكيل دهد. اكنون نيز نتيجه آن را شاهد هستيم. چرا كه اعضاي آن غيرمنسجم و پراكنده تشكيل شده است و به همين دليل با كوچكترين مسالهاي با خطر فروپاشي مواجه ميشود. نتانياهو از 120 كرسي تنها 30 كرسي را در اختيار دارد و اكنون كساني كه وي را اذيت ميكنند همراهان او بودند ولي در حال حاضر بيش از اپوزيسيون رسمي او را مورد آزار و اذيت قرار ميدهند.
پس فكر ميكنيد نتانياهو قرباني ميشود؟
بله فكر ميكنم اينگونه خواهد شد.
فتح اكنون در ضعيفترين حالت خود قرار دارد. آيا حماس به دنبال جايگزيني خود در مجامع بينالمللي به عنوان نماينده مردم فلسطين است يا خير؟
ما از اينكه حماس يا گروه ديگري نماينده مردم فلسطين باشد، هيچ نگراني نداريم. زيرا تنها افرادي كه مشخص ميكنند چه كسي رهبر و نماينده مردم فلسطين در مجامع بينالمللي باشد، خود مردم فلسطين هستند. بنابراين هر رهبري مشروعيت خود را از مردم ميگيرد. در سال 2006 نيز شاهد بوديم كه مردم حرف خود را زدند. ما روياپرداز نيستيم و معتقديم هيچ حزبي نه حماس و نه فتح نميتواند به تنهايي مردم فلسطين را رهبري كند. بنابراين ما نميخواهيم جايگزين كسي باشيم. ذائقه مردم عوض شده است. ما شاهد دو برنامه بوديم كه يكي شكست خورد و ديگري موفق بود. البته شكست و موفقيت نيز نسبي است. چرا كه ما معتقديم كه موفقيت اصلي بيرون راندن دشمن و زوال اشغالگر است. اين به معناي آن نيست كه ما دنبال روابط گسترده بينالمللي نباشيم. ما به لطف خدا موفقيتهايي به دست آورديم كه ميتوان در خصوص آن صحبت كرد.
چشمانداز حماس چيست، آيا علاقهمند نيست كه به عنوان نماينده مردم فلسطين در مجامع بينالمللي شناخته شود؟
اين سوال حساسي است. اما يك تفاوت وجود دارد كه يك گروه يا حزب به دنبال منافع حزبي يا منافع ملي است. بنابراين ملت ما يك ملت آگاه و داناست. از همين رو ميتواند حكم كند گروهي كه نمايندگي آنها را برعهده گرفته، ميتواند نماينده مردم باشد يا خير و اينكه به دنبال منافع حزبي يا ملي است. از نظر حماس ما قصد داريم امانتدار خوبي باشيم. البته اين موضوع هم در چارچوب توافق ملي است نه حزبي؛ در نهايت به دنبال نمايندگي و رهبري واقعي هستيم كه به دنبال خواستهها و مطالبات مردم باشد. اكنون ديگر چيزي به اسم اختلاف ميان فتح و حماس وجود ندارد. الان حزبي به نام فتح داريم كه در تعارض همه توافقهاي ملي است. اكنون مساله متفاوت است. در حال حاضر اختلاف بين فتح و حماس نيست. اكنون تبديل به اختلاف با فتح و مجموعهاي از گروههاي فلسطيني است. من شخصي هستم كه مسووليت دارم و مسوول حرفي كه بيان ميكنم نيز هستم. در حال حاضر دو مساله است. يكي اجماع ملي در يك جبهه است. در طرف ديگر يك شخص رييس وجود دارد كه هم تشكيلات خودگردان و حكومت را در دست دارد و هم پول و امكانات در اختيار دارد كه ايشان با هرگونه توافق ملي مخالفت ميكند.
منظور شما آقاي محمود عباس است؟
بله شخص ايشان.
يعني شما جريان فتح را از آقاي محمود عباس جدا ميدانيد؟
اكنون حتي در داخل فتح نيز اجماعي روي محمود عباس نيست. عباس بدون ابزار حكومتي و پول نميتوانست هيچ اختياري در آنجا داشته باشد. يك گروه عمدهاي در داخل جريان فتح قرار دارند كه اصلا عباس را به رسميت نميشناسند.
يعني آقاي عباس به شكل ديكتاتورگونه تشكيلات را هدايت ميكند؟
بله دقيقا.
فتح تا چه حد روي شكست آتشبس ميان حماس و اسراييل تاثيرگذار بود؟
من بار ديگر به شما عرض ميكنم اين نقش فتح نبود بلكه نقش شخص عباس بود. يك نظامي وجود دارد و يك رييس در صدر آن قرار دارد. ما خواستهاي داريم كه طبق قوانين اين رييس دوره رياستش به پايان رسيده و بايد به سمت برگزاري انتخابات و تعيين رييس جديد پيش برويم. ايشان موافق نيست.
در حال حاضر دو مساله است. يكي اجماع ملي در يك جبهه است. در طرف ديگر يك شخص رييس وجود دارد كه هم تشكيلات خودگردان و حكومت را در دست دارد و هم پول و امكانات در اختيار دارد. كه ايشان با هرگونه توافق ملي مخالفت ميكند.
من اين را با اطمينان كامل به شما عرض ميكنم كه نتانياهو هيچگاه توافق با حماس را به فروپاشي كابينه ترجيح نداد. ايشان به يك تونل تاريك و بيانتهايي وارد شده كه هيچ چارهاي جز آتشبس با حماس نداشت.
نتانياهو چگونه ميتواند هدفي را تحقق ببخشد در صورتي كه با خطر فروپاشي دولت ائتلافي مواجه است به نحوي كه ضعيفترين عضو آن به دنبال باجخواهي از نتانياهو است. بنابراين ايشان در حدي نيست كه بتواند ايران يا آن را تهديد كند.